آیه 50 سوره آل عمران
<<49 | آیه 50 سوره آل عمران | 51>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (آمدهام) در حالی که کتاب تورات شما را تصدیق کنم و حلال گردانم بعض چیزهایی را که بر شما حرام شده بود، و از طرف خداوند برای شما معجزی آوردهام، پس (ای بنی اسرائیل) از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مُصَدِّقاً»: حال فعل محذوف (جِئْتُکُمْ) است. «مَا بَیْنَ یَدَیَّ»: آنچه پیش از من بوده است. «آیَةً»: معجزه.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«50» وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
(عيسى فرمود:) من تصديق كننده توراتى هستم كه پيشروى من است و (آمدهام) تا برخى از چيزهايى كه بر شما (به عنوان تنبيه) حرام شده بود برايتان حلال كنم. وازجانب پروردگارتان براى شما نشانهاى آورم. پس، از خداوند پروا و از من اطاعت كنيد.
نکته ها
در اين آيه، احترام به قوانين گذشته الهى، بشارت به تخفيف تكليف، تأكيد به تقواى الهى و اطاعت از رهبرى، مطرح شده است.
در آيهى 146 سورهى انعام، خداوند مىفرمايد: به خاطر ستم يهوديان، آنان را تنبيه و هر حيوان ناخندار را بر آنان تحريم كرديم و همچنين چربى و پيه گاو و گوسفند را جز مقدارى كه به استخوان و رودهها و كمر آنها چسبيده، حرام ساختيم. شايد مراد از حرامهايى كه در اين آيه با آمدن عيسى عليه السلام حلال مىشود، همين موارد باشد.
هر كجا بناى اصلاح و ارشاد باشد، بايد نكاتى را مراعات كرد:
الف: اصول مشتركه و صحيح ديگران را پذيرفت. «مُصَدِّقاً»
ب: حتّى المقدور به مقدّسات آنان احترام گذاشت. «مِنَ التَّوْراةِ»
ج: فضاى باز و آزادىها را بشارت داد. «لِأُحِلَّ لَكُمْ»
د: در چارچوب قوانين الهى حركت كرد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ»
پیام ها
1- پيامبران، يكديگر را قبول داشته و تصديق مىكردهاند. «وَ مُصَدِّقاً ...»
2- دين، يك جريان است نه يك جرقه و انبيا و كتب آسمانى داراى هدفى واحد
جلد 1 - صفحه 519
هستند. «وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ»
3- وعدهى محروميّت زدايى، رفع محدوديّتها و اعطاى آزادىهاى صحيح و معقول، رمز استقبال مردم است. «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ»
4- بعضى از محدوديّتها در اديان سابق، جريمهى موقّت الهى بودهاند، نه حكم دائمى الهى. «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ»
5- همانگونه كه انبيا داراى ولايت تكوينى هستند و قدرت تصرّف در هستى را دارند؛ «أَخْلُقُ لَكُمْ» صاحب ولايت تشريعى نيز هستند وقانون وضع مىكنند.
«لِأُحِلَّ لَكُمْ ...»
6- تنها كسى حقّ دارد قانون را عوض كند كه رسول خدا و داراى معجزه باشد.
بعد از جمله «لِأُحِلَّ لَكُمْ» جمله «جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ» آمده است.
7- معجزه از شئون ربوبيّت الهى و براى هدايت وتربيت مردم است. «بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»
8- هركس اهل تعصّب وتحجّر باشد و تغييرات بجا را نپذيرد، تقوا ندارد. «لِأُحِلَّ لَكُمْ ... فَاتَّقُوا اللَّهَ»
9- لازمهى تقوا، اطاعت از پيامبر است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم