آیه 4 سوره ممتحنه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۖ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ

مشاهده آیه در سوره


<<3 آیه 4 سوره ممتحنه 5>>
سوره : سوره ممتحنه (60)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید که آنها به قوم (مشرک) خود گفتند: ما از شما و بتهای شما که به جای خدا می‌پرستید به کلی بیزاریم، ما مخالف و منکر شماییم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود تا وقتی که تنها به خدای یگانه ایمان آرید، الاّ آنکه ابراهیم به پدر (یعنی عموی) خود گفت: (اگر ایمان آری) من برای تو از خدا آمرزش می‌طلبم (که از شرک و عصیان گذشته تو درگذرد) و (هر گاه ایمان نیاوری) دیگر من بر نجات تو از (قهر و غضب) خدا هیچ کاری نتوانم کرد، بار الها، ما بر تو توکل کردیم و رو به درگاه تو آوردیم و بازگشت تمام خلق به سوی توست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is certainly a good exemplar for you in Abraham and those who were with him, when they said to their own people, ‘Indeed we repudiate you and whatever you worship besides Allah. We disown you, and enmity and hate have appeared between you and us for ever, unless you come to have faith in Allah alone,’ apart from Abraham’s saying to his father, ‘I will surely plead forgiveness for you, though I cannot avail you anything against Allah.’ ‘Our Lord! In You do we put our trust, and to You do we turn penitently, and toward You is the destination.

معانی کلمات آیه

  • اسوة: سرمشق. مقتدا، در اقرب الموارد گويد: آن به خوب و بد هر- دو شامل است لذا در قرآن با كلمه حسنه توصيف شده است. «الاسوة: القدوة».
  • بغضاء: دشمنى شديد. راغب گويد: آن تنفر نفس از شى‏ء است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ «4»

همانا براى شما در (روش) ابراهيم و كسانى كه با او بودند، سرمشق و الگوى خوبى است، زيرا به قوم (مشرك) خود گفتند: همانا ما از شما و از آنچه جز خدا مى‌پرستيد، بيزاريم. ما به (آيين) شما كفر ورزيديم و ميان ما و شما كينه و دشمنى ابدى است، مگر آنكه به خداى يگانه ايمان بياوريد. جز سخن ابراهيم به پدرش كه قطعاً براى تو استغفار خواهم كرد و من براى تو (جز دعا و درخواست) مالك چيزى نيستم. پروردگارا بر تو توكّل كرديم و به سوى تو انابه نموديم و بازگشت ما به سوى تو است.

نکته ها

«أُسْوَةٌ» از «تأسى» به معناى پيروى كردن الگو و سرمشق قرار دادن است.

با توجّه به آيات قبل كه بعضى از مسلمانان به خاطر دريافت حفظ بستگان خود، مخفيانه يا آشكارا با كفّار دوستى و مودّت داشتند، اين آيه مى‌فرمايد: برائت از كفّار و مشركان را از حضرت ابراهيم و يارانش بياموزيد.

هنگامى كه حضرت ابراهيم، پايدارى پدر را به كفر و شرك ديد و از هدايت او مأيوس شد، از او برائت جست و استغفار براى او، وعده‌اى بود كه به پدر داد تا زمينه بازگشت او را فراهم سازد. چنانكه در سوره توبه آيه 114 مى‌فرمايد: «وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ»

در قرآن دو مرد و دو زن، به عنوان الگوى مؤمنان معرّفى شده‌اند:

از مردان، يكى حضرت ابراهيم عليه السلام، «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ» و ديگرى‌

جلد 9 - صفحه 579

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است. «لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» «1»

و از زنان، يكى همسر فرعون و ديگرى حضرت مريم است (گرچه پيروان حضرت ابراهيم نيز الگو معرفى شده‌اند «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ» كه قرآن در آيات 11 و 12 سوره تحريم، آنان را در برابر همسران حضرت نوح و لوط، به عنوان زنانِ الگو معرّفى مى‌كند و مى‌فرمايد: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ‌ ... وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ‌

البتّه در روايات افراد ديگرى همچون امام حسين عليه السلام «فلكم فى اسوة» «2» و حضرت زهرا عليها السلام نيز به عنوان الگو معرفى شده‌اند. چنانكه حضرت مهدى عليه السلام مى‌فرمايد: «و فى ابنة رسول الله لى اسوة حسنة» «3» دختر رسول خدا، الگوى نيكوى من است.

ويژگى‌هاى حضرت ابراهيم عليه السلام در قرآن:

1. موفّقيّت كامل در امتحان‌هاى سخت الهى. «فَأَتَمَّهُنَّ» «4»

2. خدمت به مسجد. «طَهِّرا بَيْتِيَ» «5»

3. تسليم خدا بودن. «حَنِيفاً مُسْلِماً» «6»

4. انابه به درگاه خدا و صبور و حليم بودن. «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ» «7»

5. به منزله يك امت بود. «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً» «8»

6. وفادار بود. «إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى» «9»

7. دلير و قهرمان بود. «تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ» «10» به خدا سوگند! براى بت‌هاى شما نقشه مى‌كشم.

8. هجرت و مهاجرت. «إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى‌ رَبِّي» «11»

9. گذشت و ايثار داشتن. «فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ» «12»

«1». احزاب، 21.

«2». مقتل ابى مخنف، ص 86.

«3». بحار، ج 53، ص 180.

«4». بقره، 124.

«5». بقره، 125.

«6». آل عمران، 67.

«7». توبه، 114.

«8». نحل، 120.

«9». نجم، 37.

«10». انبياء، 57.

«11». عنكبوت، 26.

«12». صافات، 103.

جلد 9 - صفحه 580

پیام ها

1- در تربيت و تبليغ، ارائه نمونه‌ى عينى و عملى و الگو لازم است. «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»

2- هم انبيا الگو هستند و هم پيروان و تربيت شدگان آن بزرگواران. «أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَ الَّذِينَ مَعَهُ»

3- گذشت زمان، نقش الگوهاى دينى و معنوى را كم رنگ نمى‌كند. حضرت ابراهيم مى‌تواند براى امروز ما الگو باشد. «كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ»

4- بستگانِ منحرفِ الگوها، دليلى بر ترك آنها نيست. (در قرآن، كلمه‌ «أُسْوَةٌ» براى پيامبر اسلام و حضرت ابراهيم به كار رفته است در حالى كه عموى هر دو نفر، ناخلف بوده‌اند).

5- بعضى الگوها نيكو و بعضى زشت هستند. «أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»

6- همگامى، همراهى و هماهنگى فكرى و عملى با رهبران الهى لازم است.

«وَ الَّذِينَ مَعَهُ»

7- صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشركان، يك ارزش است. «إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ»

8- پرونده‌هاى قومى و روابط اجتماعى نبايد مانع اظهار حق شود. قالُوا لِقَوْمِهِمْ‌ ...

9- محور برائت، شرك و اسباب شرك و دورى از خداست. «بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»

10- برائت بايد مكتبى و هدفدار باشد نه انتقامى. «بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا»

11- برائت تنها با لفظ نيست، «إِنَّا بُرَآؤُا» بلكه داراى مرحله لفظى، «كَفَرْنا»

جلد 9 - صفحه 581

مرحله قلبى و مرحله عملى است، «بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ»

12- ايمان، بايد از هرگونه شرك، خالص باشد. «تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ»

13- جبهه‌گيرى و قاطعيّت در برابر كفر و شرك، به توكّل، نيايش و توجّه به معاد نياز دارد. إِنَّا بُرَآؤُا ... عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا

14- معناى توكّل گوشه‌گيرى و انفعال نيست، بلكه در كنار اعلام برائت صريح و موضع‌گيرى شديد نسبت به مشركان، توكّل معنا دارد. إِنَّا بُرَآؤُا ... كَفَرْنا ...

تَوَكَّلْنا

15- توكّل داروى رفع نگرانى‌هاست. چون اعلام برائت آن هم با قاطعيّت و صراحت ممكن است آثار سويى را در پى داشته باشد، توكّل لازم است. إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ‌ ... عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا

16- هر كجا سخنى مى‌گوييد و تصميمى از خود نشان مى‌دهيد، نفس خود را با ياد خدا مهار كنيد. إِنَّا بُرَآؤُا ... كَفَرْنا بِكُمْ‌، بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ‌ ... رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا، وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا، وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ

17- توكّل و انابه بايد تنها به درگاه خدا باشد. «عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا» (كلمه‌ «عَلَيْكَ» و «إِلَيْكَ» مقدّم بر «تَوَكَّلْنا» و «أَنَبْنا» نشانه انحصار است).

18- اولياى خدا، خود را مالك چيزى نمى‌دانند و به خود اجازه نمى‌دهند قانون الهى را عوض كنند. «لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ»

19- مسير تمام هستى و مسير ما به سوى اوست. «إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص120

منابع