آیه 4 سوره مائده
<<3 | آیه 4 سوره مائده | 5>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای پیغمبر) از تو سؤال میکنند که چه چیز بر آنها حلال گردیده؟ بگو: برای شما هر چه پاکیزه است حلال شده، و صیدی که به سگان شکاری از آنچه خدا به شما آموخته است آموختهاید که برای شما نگاه دارند و نام خدا را بر آن صید یاد کنید و بخورید حلال شده. و از خدا بترسید که زود به حساب (خلق) میرسد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
جوارح: سگهاى شكارى. جرح (بر وزن قفل) زخم. حيوان شكارى را از آن جارحه گويند كه زخمى مى كند و يا براى صاحبش شكار كسب مى كند. جمع جارحه جوارح است.
مكلبين: تربيت كنندگان سگ. مكلّب (به صيغه اسم فاعل) كسى كه به سگ تعليم شكار مى دهد.
امسكن: مسك و امساك به معنى گرفتن و نگاه داشتن است. «امسكن» يعنى نگاه داشتند.[۱]
نزول
«شیخ طوسى» گوید: سلمى، مادر رافع از ابو رافع نقل نمايد كه جبرئيل نزد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمد و اجازه خواست پيامبر به وى اجازه داد، سپس گفت يا رسول اللّه ما وارد خانه اى كه در آن سگ باشد نمى شويم. ابو رافع گويد پس از آن واقعه پيامبر بمن دستور داد كه تمام سگهاى مدينه را از بين ببرم من نيز اين كار را كردم و همه سگهاى مدينه را كشتم تا بدر خانه زنى رسيدم كه سگى داشت او را رها كرديم. سپس نزد پيامبر آمدم و قضيّه را خبر دادم بمن دستور داد كه سگ آن زن را هم بكشم. پس از آن مردم نزد پيامبر آمدند گفتند يا رسول اللّه در اينصورت چه چيزى براى ما حلال است؟ بعد از چندى سكوت اين آية نازل شد چنانكه عكرمة و محمّد بن كعب القرظى روايت كرده اند[۲][۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ «4»
(اى پيامبر!) از تو مىپرسند: چه چيزهايى براى آنان حلال شده است؟
بگو: تمام پاكيزهها براى شما حلال گشته است، و (نيز صيد) سگهاىِ شكارى آموزش ديده كه در پى شكار گسيل مىداريد و از آنچه خداوند به شما آموخته، به آنها ياد مىدهيد. پس، از آنچه براى شما گرفتهاند بخوريد و نام خدا را (هنگام فرستادن حيوان شكارى) بر آن ببريد و از خدا پروا كنيد كه خداوند سريع الحساب است.
«1». تفسير برهان، ج 1، ص 447.
جلد 2 - صفحه 241
نکته ها
«جوارح»، جمع «جارحة»، از ريشهى «جَرْح»، به دو معناى كسب و زخم بكار مىرود. به حيوان صيّاد، جارحه گويند، چون شكار را زخمى مىكند، يا براى صاحبش، شكارى كسب مىكند. به اعضاى بدن هم كه وسيلهى كسب و تلاش است، جوارح گفته مىشود.
با عنايت به كلمهى «مُكَلِّبِينَ» از ريشهى «كلب»، به معناى تعليم دهندگان سگهاى شكارى است و تنها صيد سگهاى آموزش ديده حلال است، نه صيد حيوانات شكارى ديگر آن هم شكارى كه سگ، در پى آن گسيل شده و آن را نگهداشته است، نه آنكه براى خودش شكار كرده باشد كه خوردن آن حرام است.
پیام ها
1- پيامبران، پاسخگوى سؤالها و نيازهاى طبيعى جامعهاند. «يَسْئَلُونَكَ»
2- آنچه لازم است كه بدانيم، بايد از انبيا و وارثانشان بپرسيم. «يَسْئَلُونَكَ» (مسلمانان صدر اسلام، نسبت به يادگيرى احكام وتكاليف دينى، احساس مسئوليّت داشتند.)
3- سؤال لازم، يك ارزش ونشانهى احساس مسئوليّت است. «يَسْئَلُونَكَ»
4- سؤال، زمينهى نزول تدريجى آيات قرآن است. «يَسْئَلُونَكَ»
5- رابطهى امّت با پيامبر، بىواسطه است. «يَسْئَلُونَكَ»
6- هر چه كه حرام شده، بخاطر پليدى آشكار يا نهان آن است. «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ»
7- اصل و قانون كلى آن است كه همهى چيزهاى پاك و دلپسند، حلال باشد.
«أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ»
8- چون اسلام دينى فطرى است، آنچه را كه دل بپسندد و فسادى نداشته باشد حلال مىكند. «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ» (ميان تشريع وتكوين هماهنگى است.)
9- آموزش، منحصر به انسان نيست، حيوانات هم قابل تعليم و تسخيرند.
«تُعَلِّمُونَهُنَّ»
جلد 2 - صفحه 242
10- دانش، حتّى به سگ ارزش مىدهد و كارآيى آن را بيشتر مىكند. «تُعَلِّمُونَهُنَّ» سگ با اندكى آموزش، يك عمر شكار خود را به معلّمش هديه مىكند.
«أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ» ولى بعضى انسانها كه همه چيز را از خدا فرا گرفتهاند، «عَلَّمَكُمُ اللَّهُ» براى خدا چه مىكنند؟
11- هنگام فرستادن سگ شكارى، نام خدا برده شود. «وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ»
12- رعايت مقرّرات الهى در مصرف گوشت جلوهاى از تقواست. فَكُلُوا ... وَ اتَّقُوا
13- در ميان حيوانات وحشى، بعضى از آنها حلال گوشت هستند. (شكار، نشانه وحشى بودن حيوان است) «فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ»
14- توجّه به معاد وحسابرسى سريع الهى، يكى از انگيزههاى تقواست. «اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرانى و حاكم و بيهقى و ديگران از عامّه نيز موضوع ابو رافع را نقل و روايت كردهاند و طبرى صاحب جامع البيان از طريق شعبى روايت نموده كه عدى بن حاتم الطّائى گفت مردى نزد رسول خدا آمد و از او درباره صيدى كه سگ شكارى بياورد پرسيد پيامبر نمىدانست كه در جواب چه بگويد تا اينكه اين آية نازل گرديد.
- پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البيان گويد بعد از نزول اين آية رسول خدا دستور فرمود سگانى كه بحال مردم نافع است از بين نبرند ولى سگانى كه نفعى از آنها عائد مردم نيست از بين ببرند.
- پرش به بالا ↑ محمد باقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات، ص: 272
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.