آیه 4 سوره قدر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ

مشاهده آیه در سوره


<<3 آیه 4 سوره قدر 5>>
سوره : سوره قدر (97)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

در این شب فرشتگان و روح (یعنی جبرئیل) به اذن خدا (بر مقام ولایت نبی و امام عصر علیه السّلام) از هر فرمان و دستور الهی نازل می‌شوند (و سرنوشت و مقدرات خلق را نازل می‌گردانند).

فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای [تقدیر و تنظیم] هر کاری نازل می شوند.

در آن [شب‌] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى هر كارى [كه مقرّر شده است‌] فرود آيند؛

در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى انجام دادن كارها نازل مى‌شوند.

فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

In it the angels and the Spirit descend, by the leave of their Lord, with every command.

The angels and Jibreel descend in it by the permission of their Lord for every affair,

The angels and the Spirit descend therein, by the permission of their Lord, with all decrees.

Therein come down the angels and the Spirit by Allah's permission, on every errand:

معانی کلمات آیه

«تَنَزَّلُ»: پیاپی نازل گردید. این فعل می‌تواند به معنی ماضی باشد. «الرُّوحُ»: جبرئیل. نزول فرشتگان و سردسته ایشان جبرئیل به کره زمین، جهت دعای خیر و طلب آمرزش برای کسانی است که شب زنده‌داری می‌نمایند و به عبادت می‌پردازند و از خدا طلب مرحمت و مغفرت می‌کنند. «مِن کُلِّ أَمْرٍ»: برای هر کاری. حرف (مِنْ) به معنی لام است. یعنی برای انجام امور. یا این که به معنی باء مصاحبت است. یعنی: هر خیر و برکتی را با خود به ارمغان می‌آورند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ «4»

در آن شب، فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان براى انجام هر كارى فرود آيند.

نکته ها

از امام صادق عليه السلام پرسيدند: آيا روح همان جبرئيل است؟ فرمود: جبرئيل از ملائكه است و روح برتر از ملائكه است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ‌ ... «1»

با نزول فرشتگان بر قلب پيامبر و امام معصوم در شب قدر، ارتباط زمين با آسمان، مُلك با ملكوت و طبيعت با ماوراء طبيعت برقرار مى‌شود.

روح انواعى دارد:

- روحى كه منشأ تمايلات و شهوات است.

- روحى كه منشأ قدرت و حركات است. اين دو روح، مشترك ميان انسان و حيوان است.

- روحى كه منشأ اختيار و انديشه است، كه اين روح مختص انسان است.

- روحى كه عقل محض است و جوهر وجودى فرشتگان را تشكيل مى‌دهد.

- روحى كه برتر از فرشتگان است و شب قدر همراه آنان به زمين نازل مى‌شود.

در روايات آمده است كه با منكران امامت، با سوره قدر احتجاج كنيد. «2» زيرا بر اساس اين سوره، فرشتگان هر سال در شب قدر نازل مى‌شوند. در زمان حيات پيامبر بر وجود شريف حضرتش وارد مى‌شدند. پس از آن حضرت بر چه كسانى نازل مى‌شوند؟

روشن است كه هر كسى نمى‌تواند ميزبان فرشتگان الهى باشد و بايد او همچون پيامبر، معصوم بوده و ولايت امور بشر به عهده او باشد و او كسى جز امام معصوم نيست كه در زمان ما، حضرت مهدى عليه السلام مى‌باشد و فرشتگان در شب قدر شرفياب محضرش مى‌شوند.

«1». تفسير برهان.

«2». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 549

نگاهى به فرشتگان در قرآن‌ «1»

فرشتگان، كارگزاران نظام هستى و مأمور انجام فرامين خداوند در اداره امور هستند. در قرآن براى هر دسته از فرشتگان مأموريّت و نقش خاصّى تعيين شده است و با همان مأموريّت نام‌گزارى شده‌اند: «النَّازِعاتِ» «2»، «الصَّافَّاتِ» «3»، «فَالزَّاجِراتِ» «4»، «النَّاشِراتِ» «5»، «فَالْفارِقاتِ» «6»، «فَالْمُدَبِّراتِ» «7»

برخى فرشتگان براى حفاظت گماشته شده‌اند. «إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ» «8»

بعضى فرشتگان با اولياء الهى گفتگو دارند. با زكريا سخن گفتند و او را به فرزندى به نام يحيى بشارت دادند «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ» «9» و همين فرشتگان با حضرت مريم گفتگو كردند.

«إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ» «10»*

در مواردى، سخن از امداد فرشتگان به رزمندگان در جبهه‌هاى جنگ به ميان آمده است.

چنانكه در جنگ بدر، خداوند سه هزار فرشته را به يارى مسلمانان فرستاد. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ» «11»

برخى فرشتگان مسئول گرفتن جان مردم هستند. «يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ» «12» و دسته‌اى ديگر، مسئول امور عرش. «يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ» «13»

از امتيازات فرشتگان، عبادت دائمى و خستگى‌ناپذير آنهاست كه قرآن مى‌فرمايد: «وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ» «14»، «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ» «15»

از وظايف ديگر فرشتگان، دعا و استغفار براى مؤمنين‌ «يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ» «16» و صلوات بر پيامبر اسلام است. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» «17»

«1». در نهج‌البلاغه، خطبه 1 و 91 درباره ملائكه مطالبى آمده است.

«2». نازعات، 1.

«3». صافّات، 1.

«4». صافّات، 2.

«5». مرسلات، 3.

«6». مرسلات، 4.

«7». نازعات، 5.

«8». انفطار، 10.

«9». آل عمران، 39.

«10». آل عمران، 42.

«11». آل عمران، 124.

«12». سجده، 11.

«13». حاقّه، 17.

«14». سجده، 15.

«15». انبياء، 20.

«16». شورى، 5.

«17». احزاب، 56.

جلد 10 - صفحه 550

فرشتگان درجاتى دارند و همه در يك سطح و مقام نيستند. «ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» «1» خداوند، همان گونه كه بعضى از انبيا را بر برخى ديگر برترى داده، از ميان فرشتگان نيز بعضى را برگزيده است. «اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ» «2»

قدرت تمام فرشتگان يكسان نيست و ظرفيّت‌هاى متفاوتى دارند. «أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» «3» بعضى فرمانبرند و بعضى فرمانده، ولى همه معصوم و امين. «مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ» «4»

ايمان به همه فرشتگان لازم است، «كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ» «5» و انكار آنان در كنار انكار خداوند آمده است. «وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ» «6»

فرشتگان، لشگر الهى هستند و تعدادشان را جز خداوند هيچ‌كس نمى‌داند. «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ» «7» و اگر گاهى سخن از تعداد به ظاهر اندك آنان است، نظير آيه‌ «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ» «8» كه مى‌فرمايد: مأموران دوزخ نوزده نفرند، دلايل ديگرى دارد، نه آنكه به خاطر نداشتن نيرو باشد.

فرشتگان، اطاعت مطلق از خداوند دارند و هر چه را مأمور شوند انجام مى‌دهند و هرگز نافرمانى ندارند. «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «9»

آنان بر فرمان خداوند پيشى نمى‌گيرند و فقط فرمان او را عمل مى‌كنند. «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ‌

«1». صافّات، 164.

«2». حج، 75.

«3». فاطر، 2.

«4». تكوير، 21.

«5». بقره، 285.

«6». نساء، 136.

«7». مدّثر، 31.

«8». مدّثر، 30.

«9». تحريم، 6.

جلد 10 - صفحه 551

وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «1»

اطاعت آنان آگاهانه و بر اساس تقواى الهى است و در اطاعت، كار خاصّى را گزينش نمى‌كنند، بلكه هر كارى كه به آنان محوّل شود انجام مى‌دهند. «يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «2»

پيامبر اسلام فرمود: آفرينش فرشتگان، همه از نور است. «ان الله عز و جل خلق الملائكة من النور» «3» و خداوند هيچ موجودى را به اندازه فرشتگان نيافريده است. «ما من شى‌ء مما خلق الله اكثر من الملائكة» «4»

امام صادق عليه السلام فرمود: فرشتگان، اهل خوردن و آشاميدن و آميزش جنسى نيستند. «ان الملائكة لا يأكلون و لا يشربون و لا ينكحون» «5»

پیام ها

1- فرشتگان بدون اذن خداوند كارى انجام نمى‌دهند. تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ ... بِإِذْنِ رَبِّهِمْ‌

2- تقدير امور در شب قدر، با نزول و حضور فرشتگان صورت مى‌گيرد. تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ ... مِنْ كُلِّ أَمْرٍ

3- تقدير امور در شب قدر، گوشه‌اى از ربوبيّت الهى است. «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ «4» سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ «5»

سَلامٌ هِيَ‌: نيست اين شب، مگر سلامتى. يعنى تقدير كرده نمى‌شود در او مگر سلامت و خير به خلاف شب‌هاى ديگر. چه در غير آن هم بليّه و مصيبت قضا مى‌شود و هم سلامتى. يا اين شب نيست مگر سلام، به جهت كثرت سلام كردن ملائكه در اين شب بر ايستاده و نشسته و ركوع كننده و سجده كننده اهل ايمان. نزد بعضى سلامتى از شياطين و وساوس ايشان، چه در اين شب ممنوع هستند كه ضررى به كسى رسانند حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ: تا دميدن سفيده صبح.

تتمه- نزد بعضى تماميت كلام به آيه: «بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» است و «مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ» ابتداى كلام ديگر. يعنى از هر امرى در او سلامتى و منفعت و خير است و بعد از آن فرمايد كه اين سلامتى و بركت و فضيلت ممتد است تا وقت طلوع فجر.

على بن ابراهيم (رحمه اللّه) از حضرت باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: جبرئيل با هفتاد هزار ملك به زمين آيند و ميكائيل با هفتاد هزار ملك، و لواى حمد را بياورند و آن را چهار زاويه باشد يكى به شرق و يكى به غرب و

جلد 14 - صفحه 294

يكى بر آسمان و يكى بر زمين و بر آن نوشته باشد «امة مذنبة و رب غفور» و هيچ جائى نباشد كه جبرئيل با ملائكه نروند و سلام نكنند، مگر خانه‌اى كه در آن سگ باشد يا خوك يا خمر يا جنب از حرام يا مجسمه و سلام آنها با اهل ايمان باشد. «1». و اين ملائكه و روح نازل مى‌شوند در آن شب بر كسى كه ولىّ امورات خلق است (كه امام زمان باشد) و فايده نزول آنها بر ولىّ، آن است كه احكام قضائى خدا را كه براى خلق شده، در آن سال به آن ولى مى‌رسانند، اگرچه آن ولىّ در سابق اطلاع داشته به طور اجمال.

«1» به اين مضامين در تفسير برهان ج 4/ ص 488 روايت 27 از ابن عباس و در مورد قسمت آخر روايت به بحار الانوار چ جديد ج 59 ص 177 روايت 11 بنقل از خصال و كافى مراجعه نمائيد.

جلد 14 - صفحه 295

سوره نود و هشتم « (البينه)»

سورة البينة- اين سوره مباركه را «البريه» و «سورة القيمه» نيز گويند و در مدينه نازل شده و نزد بعضى در مكه.

عدد آيات- نه نزد بصرى و هشت نزد غير ايشان.

عدد كلمات- نود و چهار.

عدد حروف- سيصد و نود و شش.

ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- عن الباقر عليه السّلام: من قرء سورة لم يكن كان بريئا من الشّرك و ادخل فى دين محمّد و بعثه اللّه مؤمنا و حاسبه حسابا يسيرا.

فرمود حضرت باقر عليه السّلام: هر كه، قرائت كند «سوره لم يكن» را، باشد برى از شرك و داخل در دين حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مبعوث نمايد او را مؤمن و محاسبه فرمايد او را با حساب آسان‌ «1».

چون حق تعالى در سورة القدر بيان فرمود كه قرآن حجت است، در اين سوره بيان فرمايد كه كفار كه قبل از نزول قرآن بودند، در هيچ وقتى خالى از حجت‌

«1» ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، (چ حيدرى 1391) ص 152.

جلد 14 - صفحه 296

نبوده‌اند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ اهل كتاب و مشركان پيش از بعثت حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گفتند: ما از دين خود باز نمى‌ايستيم تا آنكه پيغمبر موعود كه در تورات و انجيل مكتوب است، مبعوث گردد، يعنى پيغمبر اسلام. حق تعالى از اين اخبار فرموده:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ «1» وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ «2» لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ «3» تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ «4»

سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ «5»

ترجمه‌

همانا ما نازل نموديم آنرا در شب قدر

و چه ميدانى تو كه چيست شب قدر

شب قدر بهتر است از هزار ماه‌

نازل ميشوند فرشتگان و روح مقدس در آن باذن پروردگارشان براى هر كارى‌

سلامتى و سلام است آن شب تا طلوع صبح صادق.

تفسير

مستفاد از روايات معتبره منقوله از ائمه اطهار عليهم السلام آنست كه خداوند نازل فرموده معانى قرآن را يكباره در بيت المعمور كه مسجد ملائكه و اشرف بقاع آسمان است و ظاهرا مراد نزول آن باشد چنانچه فرموده نزّله على قلبك بر قلب مبارك پيغمبر خاتم در ماه رمضان المبارك چون فرموده شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن در شب قدر كه مسلّما از ماه رمضان بيرون نيست و ظاهرا يكى از سه شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم آن ماه است و اقوى و اظهر آنست كه شب بيست و سوم باشد و از باطن قلب مبارك جارى شده است بر ظاهر لسان آن حضرت بتوسط جبرئيل امين بوحى الهى هر گاه خدمت رسيده و خوانده است الفاظ آنرا بتدريج براى حضرت در مدت بيست سال و لذا خداوند منّان ميفرمايد ما نازل نموديم قرآن را در شب قدر و براى اهميّت قدر و شرف و منزلت آن شب ميفرمايد و چه ميدانى تو اى رسول اكرم كه چيست شب قدر و نيز مستفاد از روايات معتبره آنست كه شب قدر خوانده شده براى آنكه در آن شب مقدّر ميگردد از طرف خداوند

جلد 5 صفحه 414

مقدّرات بندگان از خير و شرّ و سعادت و شقاوت و ضيق و وسعت و غيرها در هر سال چنانچه مقدّر شده تمام امور بندگان تا روز قيامت حتى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و اولاد طاهرين او در آن شب در بدو خلقت و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خواب ديد كه بنى اميه بر منبر او بعد از او بالا ميروند و مردم را گمراه و از دين برميگردانند پس صبح نمود در حال حزن و اندوه پس جبرئيل نازل شد و سبب آن را سؤال نمود و حضرت خواب خود را بيان فرمود و او اظهار بى‌اطلاعى نمود و عروج بآسمان كرد و فورا نزول نمود با چند آيه از قرآن براى انس حضرت بآن آيات كه تسليت آميز بود و اين سوره كه دلالت دارد بر آنكه يك شب قدر براى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهتر از هزار ماه سلطنت بنى اميّه است و باين معنى روايات ديگرى هم وارد شده و قمّى ره نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خواب ديد كه بوزينه چندى بر منبر او بالا ميروند پس مغموم شد و خداوند نازل فرمود سوره قدر را كه در آن ذكر شده يك شب قدر بهتر از هزار ماه سلطنت بنى اميّه است كه در آن شب قدر نباشد و ظاهرا مراد آن باشد كه يك شب قدر كه در آن عبادت خدا شود نفعش براى انسان بيشتر از هزار ماه سلطنت جور است چون لذت سلطنت بالاخره تمام ميشود و وبالش دامنگير ميگردد و ثواب عبادت باقى و برقرار خواهد بود يا مراد آنستكه عبادت يك شب قدر ثوابش بيشتر از عبادت هزار ماه است كه در آن شب قدر نباشد چون با قطع نظر از روايات سابقه اين معنى اقرب در نظر است و در حديثى از امام صادق عليه السّلام بآن تصريح شده و اراده هر دو معنى هم بنابر اصل جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى كه مكرّر بيان شده خصوصا در قرآن مانعى ندارد و ثواب احياء شب قدر بعبادت و نماز و دعا بسيار است و در كتب ادعيه مفصّلا اعمال آن ذكر شده و قول خداوند حم و الكتاب المبين انّا انزلناه في ليلة مباركة انّا كنّا منذرين فيها يفرق كلّ امر حكيم در سوره دخان گذشت كه بشب قدر و تقدير امور در آن شب از ائمه اطهار تفسير شده و آن مؤكّد معناى اين سوره است خلاصه آنكه شب پر خير و بركتى است كه نبايد از آن غافل بود و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند آيا شما شب قدر را ميشناسيد فرمود چگونه نميشناسيم با آنكه ملائكه گرد ما

جلد 5 صفحه 415

ميگردند در آنشب و نيز نقل نموده كه ملائكه و روح القدس نازل ميشوند بر امام زمان و تسليم مينمايند بآن حضرت آنچه را كه نوشته‌اند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روح بزرگتر از جبرئيل است و جبرئيل از ملائكه و روح خلقى بزرگتر از ملائكه است مگر خداوند نميفرمايد نازل ميشوند ملائكه و روح و در روايات ديگرى هم از اين معنى تأييد شده و بنابر اين شايد مراد از روح همان روان پاك و مقدّسى باشد كه از حق در شب قدر بر انبيا و اوليا افاضه شده و همه ساله در آن شب تقويت ميگردد و بواسطه آن روح آن ذوات مقدّسه وسائط فيض الهى بر بندگان ميباشند ولى مفسّرين روح را بجبرئيل تفسير نموده‌اند و نكته تخصيص او را بذكر در كلام الهى عظمت مقام او دانسته‌اند در هر حال نزول آن ذوات كثير البركات بدستور الهى بزمين براى تقدير امور خلق و تنظيم احوال و ارزاق و آجال بندگان و نازل نمودن خير و بركت و رحمت و مغفرت و سعادت و سلامت است در آن شب بر حسب استعداد و قابليّت افراد عباد و اعمال خيرى كه در آن شب از ايشان صادر شده و تنزّل در اصل تتنزّل بوده و براى تخفيف يك تاء حذف شده و من كلّ امر بمعناى بكل امر است و آن شب شب تحيّت و سلام از ملائكه بر امام زمان و نزول سلامتى از شرور و بليّات و آفات براى اهل ايمان است تا طلوع صبح صادق چنانچه از نقل قمّى ره و غيره استفاده ميشود و ظاهرا وقف بايد بر من كلّ امر شود كه آخر آيه است و كلام آنجا تمام ميشود ولى قرّاء اهل سنّت علامت وقف را در سلام گذارده‌اند در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره انا انزلناه في ليلة القدر را بلند بخواند مانند كسى است كه شمشير كشيده در راه خدا و كسيكه آنرا آهسته بخواند مانند كسى است كه در خون خود غوطه‌ور شود در راه خدا و كسيكه ده مرتبه آنرا بخواند خداوند هزار گناه از گناهان او را محو فرمايد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.

جلد 5 صفحه 416

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


تَنَزَّل‌ُ المَلائِكَةُ وَ الرُّوح‌ُ فِيها بِإِذن‌ِ رَبِّهِم‌ مِن‌ كُل‌ِّ أَمرٍ «4»

بعضي‌ گفتند: روح‌ جبرئيل‌ امين‌ ‌است‌ بدليل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: قُل‌ نَزَّلَه‌ُ رُوح‌ُ القُدُس‌ِ مِن‌ رَبِّك‌َ بِالحَق‌ِّ لِيُثَبِّت‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هُدي‌ً وَ بُشري‌ لِلمُسلِمِين‌َ نحل‌ ‌آيه‌ 102، و ‌قوله‌ ‌تعالي‌: وَ إِنَّه‌ُ لَتَنزِيل‌ُ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ نَزَل‌َ بِه‌ِ الرُّوح‌ُ الأَمِين‌ُ عَلي‌ قَلبِك‌َ لِتَكُون‌َ مِن‌َ المُنذِرِين‌َ بِلِسان‌ٍ عَرَبِي‌ٍّ مُبِين‌ٍ وَ إِنَّه‌ُ لَفِي‌ زُبُرِ الأَوَّلِين‌َ شعرا ‌آيه‌ 192 ‌الي‌ 196، و بعضي‌ گفتند:

جبرئيل‌ داخل‌ ‌در‌ الملائكه‌ ‌است‌ و الروح‌ بزرگتر ‌از‌ ملائكه‌.

اقول‌: ملائكه‌ تمام‌ روحاني‌ هستند و مانعي‌ ندارد ‌که‌ روح‌ ‌هم‌ جزو ملائكه‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ مي‌گويي‌: فلان‌ قشون‌ ‌با‌ فلان‌ رئيس‌ حركت‌ كردند و حال‌ آنكه‌ رئيس‌ ‌هم‌ جزو قشون‌ ‌است‌ اجمالا روح‌ رئيس‌ ملائكه‌ ‌است‌ جبرئيل‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ ملك‌ ديگري‌ و نزول‌ ‌آنها‌ ‌در‌ شب‌ قدر ‌براي‌ دو امر ‌است‌:

يكي‌ آنكه‌ ‌بر‌ امام‌ زمان‌ نازل‌ شوند و آنچه‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ سال‌ تقدير ‌شده‌ بنظر مباركش‌ برسانند بامر پروردگار ‌که‌ مفاد باذن‌ ربهم‌ ‌من‌ ‌کل‌ امر ‌است‌، و گفتيم‌: اموري‌ ‌که‌ تقدير ‌شده‌ دو قسم‌ ‌است‌ يك‌ قسم‌ اموري‌ ‌که‌ قابل‌ تغيير نيست‌ و ‌در‌ لوح‌ محفوظ ثبت‌ ‌شده‌ و انبياء و ائمه‌ و بسياري‌ ‌از‌ ملائكه‌ ميدانند و احتياج‌ ‌به‌ تنزيل‌ ملائكه‌ ندارد، دوم‌ اموري‌ ‌که‌ ‌بر‌ حسب‌ حكم‌ و مصالح‌ و حالات‌ بندگان‌ قابل‌ تغيير ‌است‌ و ‌در‌ لوح‌ محو و اثبات‌ ثبت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌لا‌ يعلمه‌ الا اللّه‌ ‌لا‌ نبي‌ مرسل‌ و ‌لا‌ ملك‌ مقرب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ آنچه‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ سال‌ مقدر ‌شده‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌براي‌ تشريفات‌ ائمه‌ ملائكه‌ و روح‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نازل‌ ميفرمايد و كلمه ‌من‌ ‌کل‌ امر شامل‌ جميع‌ امور ميشود، و ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ حكم‌ تنزيل‌ ملائكه‌ ‌بر‌ امام‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ بامضاء امام‌ برسد و ‌اگر‌ حضرتش‌ ‌در‌ حق‌ بعضي‌ دعا كند و شفاعت‌ كند و ‌از‌ ‌خدا‌ درخواست‌ نمايد خداوند ‌براي‌ احترام‌ ‌او‌ تغيير دهد چون‌ حكمت‌ و مصلحتش‌ تغيير پيدا كرده‌ و گفتيم‌ شفاعت‌ ‌اينکه‌ خاندان‌ فقط ‌براي‌ روز قيامت‌ ‌در‌ حق‌ مؤمنين‌ نيست‌ ‌در‌ دنيا ‌در‌ حين‌ نزع‌ ‌در‌ قبر ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌هم‌ اينها شفاعت‌ ميكنند دفع‌ بليات‌ و عقوبات‌ ‌از‌ مستحقين‌ عذاب‌ ميشود و جلب‌ منافع‌

جلد 18 - صفحه 181

‌که‌ لياقت‌ نداشتند بآنها ميشود.

امر دوم‌: اينكه‌ ملائكه‌ و روح‌ ‌در‌ مجالس‌ مؤمنين‌ حاضر شوند و ‌بر‌ ‌آنها‌ سلام‌ كنند و ‌در‌ حق‌ ‌آنها‌ دعا كنند و ‌در‌ عبادت‌ ‌آنها‌ شركت‌ كنند و ثواب‌ عبادت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ نامه عمل‌ مؤمنين‌ ثبت‌ كنند و هديه‌ كنند ثواب‌ عبادات‌ ‌خود‌ ‌را‌ بمؤمنين‌، و ‌اينکه‌ ملائكه‌ ‌در‌ جامعه مؤمنين‌ هستند ‌تا‌ طلوع‌ فجر ‌که‌ مفاد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 4)- سپس به توصیف بیشتری از آن شب بزرگ پرداخته، می‌افزاید:

«فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند» (تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر).

با توجه به این که «تنزّل» فعل مضارع است، و دلالت بر استمرار دارد روشن می‌شود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و نزول قرآن مجید نبوده، بلکه امری است مستمر و شبی است مداوم که در هر سال تکرار می‌شود.

منظور از «روح» مخلوق عظیمی است ما فوق فرشتگان، چنانکه در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که شخصی از آن حضرت سؤال کرد: «آیا روح همان جبرئیل است»؟

امام علیه السّلام در پاسخ فرمود: «جبرئیل از ملائکه است، و روح اعظم از ملائکه است، مگر خداوند متعال نمی‌فرماید: ملائکه و روح نازل می‌شوند»؟

منظور از «من کل امر» این است که فرشتگان برای تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و برکتی در آن شب نازل می‌شوند، و هدف از نزول آنها انجام این امور است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع