آیه 45 سوره ق
<<44 | آیه 45 سوره ق | 45>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ما به گفتار مردم (مغرض نادان) داناتریم و تو بر آن مردم، جبّار و مسلّط نیستی (تو رسول حقّی) پس آن کس را که از وعده عذاب قیامت من ترسان است به آیات قرآن متذکر ساز.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- جبار: جبر: اصلاح شىء به نوعى از قهر و نيز بستن ضد شكستن راغب گويد: «اصل الجبر: اصلاح الشيء بضرب من القهر» در قاموس آمده: «الجبر: خلاف الكسر» على هذا جبّار در آيه به معنى مجبور كننده است.[۱]
نزول
از طریق عمرو بن قیس الملائى از ابن عباس روایت کنند که مؤمنین به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: یا رسول الله ما از روز جزا و عذاب آن مى ترسیم، ما را متذکر ساز سپس این آیه نازل گردید.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ «43»
همانا اين ما هستيم كه زنده مىكنيم ومىميرانيم وبازگشت (همه) بهسوى ماست.
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ «44»
روزى كه زمين به سرعت از روى آنان شكافته شود، (و آنان از گورها بيرون آيند.) اين حشر (و گردآوردن همه انسانها) بر ما آسان است.
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ «45»
ما به آنچه (مخالفان) مىگويند آگاهتريم و تو مأمور به اجبار مردم نيستى (تا آنان را با زور به راه راست درآورى). پس هر كه را از وعده عذاب من مىترسد، به وسيلهى قرآن پند ده.
نکته ها
«جبار» هم به معناى جبران كننده است كه يكى از صفات و نامهاى خداوند است، «الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ» «1» و هم به معناى اجبار و سلطه بر ديگران از روى تجاوز است كه صفتى زشت و مورد نهى است. «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ»
خداوند در اين آيات مىفرمايد: در قيامت شك نكنيد زيرا:
- مرگ و حيات شما به دست ماست. «نُحْيِي وَ نُمِيتُ»
- براى خروج شما از قبرها، زمين را مىشكافيم. «تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً»
- انسانهاى پراكنده را جمع مىكنيم. «ذلِكَ حَشْرٌ»
- اين كار هيچ سختى ندارد. «يَسِيرٌ»
در آيه 39 فرمود: «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ» بر آنچه ياوهسرايان مىگويند، صبر كن، آيات
«1». حشر، 23.
جلد 9 - صفحه 236
بعد، به مسائلى كه انسان را صبور مىسازد اشاره مىكند، از جمله:
- ذكر و تسبيح خداوند. «فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»
- ياد قيامت. فَاصْبِرْ ... ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ
- توجه و حضور خداوند. فَاصْبِرْ ... إِلَيْنَا الْمَصِيرُ
- توجه و علم خداوند به سخنان ياوه مخالفان. فَاصْبِرْ ... نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ
آغاز اين سوره با سوگند به قرآن و پايان آن با تذكّر و توجّه به قرآن اختصاص يافت.
پیام ها
1- جز خداوند، هيچ كس قدرت زنده كردن و ميراندن ندارد. «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ»
2- ياد اينكه بازگشت همه به سوى اوست، توان انسان را در برابر مشكلات افزون مىكند. فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ ... إِلَيْنَا الْمَصِيرُ
3- وظيفه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تبليغ دين است، نه تحميل دين. «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ» (پذيرش دين بايد با اختيار باشد.)
4- محور تبليغات دينى بايد قرآن باشد، زيرا بهترين وسيله تذكّر است. «فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ»
5- معارف بلند، منطقى و فطرى قرآن، براى پذيرش مردم كافى است و نيازى به اجبار نيست. «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ»
6- پندپذير كسى است كه از قيامت خوف داشته باشد. فَذَكِّرْ ... مَنْ يَخافُ وَعِيدِ
7- حقايق دين در نهاد انسان نهفته است، تنها يادآورى لازم است. «فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ» (كلمه «ذكر» به معناى يادآورى نهفتهها و فراموش شدههاست)
8- كسى كه قيامت را نمىپذيرد، بهترين تبليغها از بهترين مبلّغان براى او سودى ندارد. «مَنْ يَخافُ وَعِيدِ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 9 - صفحه 239
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص319
- پرش به بالا ↑ طبرى صاحب تفسیر جامع البیان و میبدى صاحب تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.