آیه 45 سوره فاطر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<44 آیه 45 سوره فاطر 45>>
سوره : سوره فاطر (35)
جزء : 22
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و اگر خدا از کردار زشت خلق مؤاخذه کند در پشت زمین هیچ جنبنده‌ای باقی نگذارد و لیکن (کیفر) خلق را به تأخیر می‌افکند تا به وقت معیّن (که حکمتش اقتضا کند) و چون هنگام اجل آنان فرا رسد خدا به احوال بندگانش کاملا بیناست (و مقدار مجازات و عفو هر کسی را می‌داند).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Were Allah to take humans to task because of what they have earned, He would not leave any living being on its back. But He respites them until a specified time, and when their time comes, [He retributes them in accordance with their works], for Allah has been watching His servants.

معانی کلمات آیه

«دَآبَّةٍ»: جنبنده. مراد انسان است. «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت معیّن. مراد روز قیامت است. «فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ»: وقتی که قیامت ایشان فرا رسید. برخی گفته‌اند: مراد از (أَجَلٍ مُّسَمّیً) و (أَجَلُهُمْ) زمان محدود عمر و سررسید معلوم مدّت زندگانی هر کسی است که با مرگ او فرا می‌رسد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى‌ ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً «45»

و اگر خداوند مردم را به سزاى آن چه انجام داده‌اند مؤاخذه نمايد، هيچ جنبنده‌اى روى زمين باقى نمى‌ماند، ولى (سنّت خداوند بر آن است كه) مردم را تا مدّتى معين مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمايند)، پس همين كه مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه مى‌كند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بيناست (و هر كس را به مقتضاى كردارش جزا مى‌دهد).

نکته ها

امام سجّاد عليه السلام در مناجات خود مى‌گويد: «كان جزائى فى اول ما عصيتك النار» «1» خداوندا جزاى من در اولين گناهى كه كردم آتش بود و هر چه زنده مانده‌ام لطف و مهلت تو نسبت به من است كه شايد من توبه كنم.

پیام ها

1- گر حكم شود كه مست گيرند در شهر هر آن كه هست گيرند. وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ‌ ... ما تَرَكَ‌ ... مِنْ دَابَّةٍ

«1». صحيفه سجاديه، دعاى 16.

جلد 7 - صفحه 514

2- گناهى كيفر دارد كه با علم و عمد انجام گيرد. يُؤاخِذُ ... بِما كَسَبُوا

3- فلسفه تأخير كيفر مردم از دنيا به قيامت، بقاى نسل بشر و تداوم حيات در كره زمين است. مردم اگر با گناه هلاك شوند بشرى باقى نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَكَ عَلى‌ ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ»

4- خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فورى در دنيا به جرم عملكرد بد آنان مجازات نمى‌كند. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى»

5- مرگ و ميرها و فرصت‌ها و مهلت‌ها، با اراده‌ى الهى و داراى نظم و حساب و كتاب است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى»

6- مدّت عمر انسان، از پيش تعيين شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّى»

7- مهلت خداوند به بندگان گنه‌كار و تأخير مجازات آنان تا قيامت از سنّت‌ها و برنامه‌هاى الهى است. «يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى»

8- مهلت دادن خداوند به گنه‌كاران كارى عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِيراً»

(ده‌ها ميليون نفر سال‌ها بعد از گناه توفيق توبه پيدا كرده‌اند و خلافكارى خود را اصلاح نموده‌اند كه اگر خداوند كيفر آنان را فورى مى‌داد همه دوزخى مى‌شدند.)

«و الحمد للّه ربّ العالمين»

پانویس

منابع