—Those who bar [others] from the way of Allah, and seek to make it crooked, and disbelieve in the Hereafter.
Who hinder (people) from Allah's way and seek to make it crooked, and they are disbelievers in the hereafter.
Who debar (men) from the path of Allah and would have it crooked, and who are disbelievers in the Last Day.
"Those who would hinder (men) from the path of Allah and would seek in it something crooked: they were those who denied the Hereafter."
معانی کلمات آیه
يصدون: صد: مانع شدن و اعراض. «يصدون»: مانع مى شوند يا اعراض مى كنند.
عوجا: عوج (بر وزن شرف)،كج شدن هر چيز نصب شده، مثل نيزه، ديوار؛ و بر وزن عنب، به معنى انحراف در دين است و در اين صورت اسم مصدر مى باشد.
«يَبْغُونَها عِوَجاً» يعنى «يسلكونها منحرفا».[۱]
(ستمگران) آناناند كه (مردم را) از راه خدا باز مىدارند و (با القاى شبهات) مىخواهند آن را كج و منحرف نشان دهند و همانها به آخرت، كافرند.
نکته ها
راه خدا، راه توحيد، تسليم، ايمان، هجرت وجهاد است. ستمگران، با ايجاد شبهه ووسوسه، با تبليغ وتضعيف، با ايجاد بدعتها وخرافات و نيز مقابله با رهبران حقّ و يأسآفرينىها و كارشكنىهاى ديگر، مىخواهند راه خدا را ببندند يا در آن تغيير و انحراف به وجود آورند.
پیام ها
1- هرگونه جلوگيرى از راه خدا وايجاد انحراف در آن، ظلم است، «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ ...» و ظلم فرهنگى از بزرگترين ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
2- دشمن اگر بتواند، آشكارا مىجنگد و راه حقّ را مىبندد، «يَصُدُّونَ» و با طرح و نقشههايش راه حقّ را كج جلوه داده و آن را منحرف مىكند. «يَبْغُونَها عِوَجاً»
3- ستمگران، منع كنندگان از راه حقّ، مخرّبان دين و منكران قيامت، همه اهل جهنّم مىباشند. (اين آيه و آيهى قبل)
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ: آن كسانى كه منع نمايند و بازدارند مردم را از راه خدا و دين اسلام و تصديق حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و متابعت قرآن، وَ يَبْغُونَها عِوَجاً: و طلب كنند كجى و انحراف را در طريق الهى و شريعت حضرت رسالت پناهى به القاء شبهات و شكوك باطله، كه ملتبس و مشتبه و متوهم مىشود به سبب آن دين صريح حق ثابت؛ و همين موجب انحراف و اعراض و اختلاف از قبول حق مىشود. نزد بعضى معنى آنكه تحويل و تغيير دين الهى و تبديل شريعت سبحانى نمايند. وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ كافِرُونَ: و ايشان به دار آخرت و قيامت و جزا كافر هستند و جاهد مىباشند.
در كتاب منخول «1»- غزالى از بزرگان علماى عامه گفته: انّ دين الاسلام كانت عشرة اعشار و انّ ابا حنيفة قد غيّر تسعة اعشار منه و العشرة العاشر منه ما ابقاها بغير خلل و لا زلل. يعنى: دين اسلام كل آن ده عشر بود، و ابو حنيفه،
«1» از تأليفات غزالى در علم اصول.
جلد 4 صفحه 74
فقيه كوفه بتحقيق تغيير داد نه عشر اسلام را، و عشر دهم را باقى نگذاشت به غير خلل و زلل.
فخر رازى گويد: حق تعالى اهل جهنم را توصيف فرمود به چهار صفت:
1- ظالمين. 2- منع كنندگان از راه خدا. 3- مخربان دين. 4- منكران قيامت و آخرت.
آنانكه باز ميدارند از راه خدا و ميجويند آنرا بكجى و آنها بآخرت كافرانند.
تفسير
وصف ستمكاران مذكوره است كه كفارى بودند كه مردم را از راه حق باز ميداشتند و از راه كج و معوج ميخواستند بشاه راه هدايت و اصل شوند و نميشدند چون راه هدايت بحق منحصر در دين اسلام است و بنابر اين عوجا مفعول مطلق نوعى است يعنى طلب ميكنند آنرا اين نوع از طلب و محتمل است مفعول به باشد يعنى ميطلبيدند براى آن كجى را بگمان خودشان بالقاء شبهات و آنها منكر معاد بودند ..
كساني که مانع و جلوگيري ميكنند از راه خداوندي و طلب ميكند راههاي كج را و آنها بآخرت كافر هستند.
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ شامل كفار و معاندين و مخالفين و مبلغين سوء و مبدعين ميشود که تماما مانع ميشوند بندگان خدا را که در سبيل الهي و صراط مستقيم دين مشي كنند و ايمان بياورند و بدستورات انبياء و ائمه و هدات دين عمل كنند بانحاء مختلفه و القاء شبهات و ستر حقايق که اينها هم بخود ظلم كردند هم بديگران که مانع آنها شدند هم بانبياء و ائمه و پيشوايان دين و علماء اعلام وَ يَبغُونَها عِوَجاً يعني طريقهاي كج را اتخاذ كردند که سبل شيطان انسي و جنّي است که ميفرمايد وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُم عَن سَبِيلِهِ انعام آيه 154 گذشت تفسيرش وَ هُم بِالآخِرَةِ كافِرُونَ معاد، بهشت، جهنم، حساب، نامه عمل، ميزان، صراط، ثواب، عقاب همه را منكر و كافر بآن هستند خذلهم اللّه، و يكي از اقسام كفر اينست که ميگويند طريق ما موجب ثواب است و حق است و طريق حق باطل و مورث عقاب است.
326
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 45)- سپس ستمگران را چنین معرفی میکند: «همانها که مردم را از راه راست باز میداشتند (و با تبلیغات مسموم و زهرآگین خود، ایجاد شک و تردید در ریشههای عقاید مردم میکردند) و جاده مستقیم الهی را کج و معوج نشان میدادند، و به سرای دیگر نیز ایمان نداشتند» (الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ کافِرُونَ).
این مؤذّن در روایات اسلامی، غالبا به امیر مؤمنان علی علیه السّلام تفسیر شده است.
حاکم «ابو القاسم حسکانی» که از دانشمندان اهل سنّت است به سند خود از «محمّد بن حنفیه» از «علی» علیه السّلام نقل میکند که فرمود: انا ذلک المؤذّن: «آن که این ندا را سر میدهد منم» و همچنین به سند خود از ابن عباس نقل میکند که علی علیه السّلام در قرآن نامهایی دارد که مردم آنها را نمیدانند، از جمله «مؤذّن» در آیه شریفه فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ علی علیه السّلام است که این ندا را سر میدهد و میگوید: الا لعنة اللّه علی الّذین
ج2، ص49
کذّبوا بولایتی و استخفّوا بحقّی «لعنت خدا بر آنها باد که ولایت مرا تکذیب کردند و حق مرا کوچک شمردند».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: