آیه 43 سوره فاطر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ ۚ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ ۚ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ ۚ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا

مشاهده آیه در سوره


<<42 آیه 43 سوره فاطر 44>>
سوره : سوره فاطر (35)
جزء : 22
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

بدین جهت که می‌خواستند در زمین تکبر و گردنکشی کنند و مکر در اعمال بد اندیشند، و مکر زشت و فکر بدکاری جز بر صاحبش احاطه نکند، پس آیا اینان جز آنکه به طریقه امم گذشته هلاک شوند انتظاری دارند؟ و طریقه خدا (در هلاک بداندیشان) را هرگز مبدّل نخواهی یافت و طریقه حق (و سنّت الهی) را هرگز تغییر پذیر نخواهی یافت.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

due to their domineering [conduct] in the land and their devising of evil schemes; and evil schemes beset only their authors. So do they await anything except the precedent of the ancients? Yet you will never find any change in Allah’s precedent, and you will never find any revision in Allah’s precedent.

معانی کلمات آیه

  • يحيق: حيق: احاطه كردن و فرا گرفتن. راغب گويد: اصل آن حق است، قاف اوّل بياء تبديل شده است. «لا يحيق»: احاطه نمي‌كند.
  • سنت: طريقه و رويه. كه استمرار داشته باشد.
  • تحويل: حول: تغيّر و انفصال. تحويل: به معنى نقل انتقال هر دو آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا «43»

(نفرت آنان از حقّ) به خاطر استكبار در زمين و نيرنگ بدشان بود، و نيرنگ بد جز اهلش را فرا نگيرد، پس آيا آنان جز سنّت (خداوند را در مورد قلع و قمع) پيشينيان انتظار دارند؟ با آنكه براى سنّت و قانون الهى هرگز جايگزينى نخواهى يافت، و هرگز براى سنّت الهى تغييرى نخواهى يافت.

نکته ها

«تبديل» يعنى چيزى را بَدَل چيز ديگر قرار دادن، مثل تيمم بدل از غسل، ولى «تحويل» به معناى تصرف در زمان يا مكان يا شكل و قالب يك چيز است بدون آنكه چيزى را جايگزين آن كنيم.

اگر پزشك، شربتى را به بيمار داد و او به جاى آنكه بخورد، شربت را دور ريخت و به پزشك گفت: آن را نوشيدم، گمان مى‌كند كه سر پزشك كلاه گذاشته و به او كلك زده است، در حالى كه بيمار خودش را فريب داده است، نه پزشك را. «لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ‌ إِلَّا بِأَهْلِهِ»

پیام ها

1- سرچشمه‌ى فرار و نفرت از راه انبيا يا استكبار است يا حيله. (شايد استكبار از سوى كفّار و حيله از سوى منافقان باشد و شايد استكبار بستر حيله‌گرى خود مستكبر باشد). اسْتِكْباراً ... وَ مَكْرَ السَّيِّئِ‌

2- نتيجه حيله به خود انسان برمى‌گردد (عقوبت و كيفر تكبّر و حيله به ديگرى منتقل نمى‌شود.) «لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ‌ إِلَّا بِأَهْلِهِ»

بَد مكن كه بد افتى‌

چَه مَكَن كه خود افتى‌

3- خداوند در جامعه قانون‌ها و سنّت‌هاى ثابتى را مقرّر كرده است كه در تمام اقوام و ملّت‌ها جريان دارد، نظير سنّت آزمايش، سنّت امداد مؤمنان و سنّت‌

جلد 7 - صفحه 512

كيفر حيله‌گران و مستكبران. آرى، خوشبختى و بدبختى و عزّت يا سقوط جامعه، در گرو پيروى از سنّت‌هاى الهى يا ترك آنهاست. فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ... تَحْوِيلًا

4- تاريخ داراى نظام و قانون ثابت است. (با نگاه به گوشه‌اى از تاريخ مى‌توان قانونِ گوشه‌ى ديگر تاريخ را به دست آورد.) «فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص46

منابع