آیه 41 سوره انفال

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

مشاهده آیه در سوره


<<40 آیه 41 سوره انفال 42>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 10
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و (ای مؤمنان) بدانید که هر چه غنیمت و فایده برید خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه سفر ماندگان (از خاندان او) است، اگر به خدا و به آنچه بر بنده خود (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلم) در روز فرقان، روزی که دو سپاه (اسلام و کفر در جنگ بدر) روبرو شدند نازل کرده‌ایم ایمان آورده‌اید، و خدا بر هر چیز تواناست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Know that whatever thing you may come by, a fifth of it is for Allah and the Apostle, for the relatives and the orphans, for the needy and the traveller, if you have faith in Allah and what We sent down to Our servant on the Day of Separation, the day when the two hosts met; and Allah has power over all things.

معانی کلمات آیه

غنمتم: غنيمت: آن به معنى غنائم جنگى و هر فائده و بهره است . چنان كه راغب، اقرب الموارد، طبرسى و ديگران گفته ‏اند . چنان كه در آيه‏ فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ ( نساء/ 94 ) ، به معنى فائده ‏ها است.

خمسه: خمس (بر وزن عنق): يك پنجم.

القربى: قربى: نزديكى نسبى . لِذِي الْقُرْبى‏ صاحب قرابت و خويشى.

ابن السبيل: درمانده ، كسى كه از وطنش دور مانده و جز (راه) معرفى ندارد.

فرقان: فرقان: فرق گذاشتن، جدا كردن . ‏ يَوْمَ الْفُرْقانِ‏ روزى كه خدا ميان دو گروه مؤمن و كافر را جدا كرد. گروه مؤمن را غالب نمود.

الجمعان: دو جمع، دو گروه. الْتَقَى الْجَمْعانِ :‏ دو گروه با هم ملاقات كرد.[۱]

نزول

اسحق بن عمار گوید: راجع به انفال از امام صادق علیه‌السلام سؤال کردم. امام پس از آن که انفال را تعریف نمود (چنان که در ابتداى این سوره مذکور گردید) چنین افزوده و فرمود: وقتى که در جنگ بدر کفار روى به فرار نهادند مسلمین سه دسته شدند عده اى از رسول خدا صلى الله علیه و آله اطراف خیمه او از وى حفاظت و حراست می‌نمودند. عده اى به غارت کردن اموال پرداختند و عده اى هم در تعقیب دشمن پرداخته و اسیر مى گرفتند. وقتى که تمام غنائم و اسیران را جمع‌آورى نمودند انصار چشم طمع به اسیران دوخته و طالب آنان گردیدند و روى این اصل آیه 67 این سوره «ما کانَ لِنَبِی أَنْ یکونَ لَهُ أَسْرى» نازل گردید که در جاى خود مذکور شده است، وقتى که اسیران و غنائم را خداوند از براى آنان مباح گردانید سعد بن عبادة که از محافظین پیامبر در جنگ بود به سخن درآمد و گفت: یا رسول الله ما قدرت آن را داشتیم که در جبهه جنگ رفته و دشمن را بکشیم و اسیر بگیریم و غنیمت برگیریم ولى به خاطر حراست از وجود شما در اطراف خیمه شما بودیم و انجام وظیفه می‌نمودیم.

پیامبر وقتى که خواستاران غنائم را کثیر و زیاد دید و در عین حال غنائم را قلیل یافت به فکر فرورفت تا این که آیه انفال نازل گردید. بعد از نزول آیه مردم که طمع به غنائم بسته بودند، پراکنده شدند و چشم فروبستند و بعد این آیه نزول یافت[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‌ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «41»

بدانيد كه هر چه غنيمت گرفتيد، همانا خمس (يك پنجم) آن براى خداوند و رسول خدا و خويشاوندان (او، اهل‌بيت عليهم السلام) و يتيمان و بينوايان و در راه‌ماندگان (از سادات) است، اگر به خداوند وآنچه بر بنده‌ى خود، روز جدايى (حقّ از باطل،) روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بى‌ايمان در جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان داريد و خداوند بر هر چيزى تواناست.

نکته ها

مخاطب اين آيه در هنگام نزول، كسانى هستند كه همراه پيامبر در جنگ بدر شركت كرده و با جانفشانى و از جان گذشتگى، پيروزى را بدست آورده‌اند. كسانى كه اهل نماز، روزه، هجرت، جهاد و شهادت بودند و چشم اميد پيامبر به آنان بود، امّا با اين حال خداوند در اين آيه مى‌فرمايد: اى مجاهدان جبهه‌ى بدر، اگر به خدا و پيامبر و قرآن ايمان داريد، خمسَ غنائم را بدهيد. يعنى شرط ايمان به خدا، علاوه بر نماز و روزه و جهاد، اداى واجب يعنى خمس است.

واژه‌ى «غنيمت» و «غرامت»، هر يك شش بار در قرآن آمده است. همان گونه كه غرامت شامل هرگونه ضرر مالى مى‌شود، نه فقط ضرر جنگى، غنيمت هم نه تنها درآمد جنگى، بلكه هرگونه منفعتى را در بر مى‌گيرد. كتب لغت مانند لسان‌العرب، تاج‌العروس و قاموس و مفسّران اهل‌سنّت از قبيل قرطبى، فخررازى و آلوسى نيز در عموميّت لغت، شك ندارند.

همچنين در مفردات راغب آمده است: به هر چيزى كه انسان بدست مى‌آورد، غنيمت گفته‌

جلد 3 - صفحه 321

شده است. در قرآن نيز لفظ غنيمت، براى غنائم غير جنگى بكار رفته است: «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ» «1» حضرت على عليه السلام نيز مى‌فرمايد: «مَن اخذبها لَحق و غَنم» «2»، كسى كه به آيين خداوند عمل كند، به مقصود رسيده و بهره مى‌برد.

طبق روايات و به عقيده‌ى شيعه، غنيمت در اين آيه شامل هرگونه در آمدى اعمّ از كسب و كار و تجارت مى‌شود. و نزول آيه در جنگ بدر، دليل اين نيست كه خمس تنها در غنائم جنگى باشد و اگر هم مراد از غنيمت در آيه تنها غنائم جنگى باشد، بايد گفت: يك مورد از خمس در اين آيه آمده و موارد ديگر در روايات مطرح شده است.

خمس، در روايات نيز از اهميّت ويژه‌اى برخودار است، از جمله اين‌كه هر كس خمس مالش را نپردازد، مالش حلال نمى‌شود و نمى‌تواند در آن تصرّف كند.

فقها، خمس را در هفت چيز واجب مى‌دانند: 1. سود و منفعت كسب و درآمد ساليانه، 2. گنج، 3. معادن، 4. گوهرهايى كه از غوّاصى به دست مى‌آيد، 5. مال حلال مخلوط به حرام، 6. زمينى كه كافر ذمّى از مسلمان بخرد، 7. غنيمت جنگى. «3»

بسيار روشن است كه خداوند نياز به خمس ندارد، بنابراين سهم خدا، براى حاكميّت قانون خدا و ولايت رسول، تبليغات و رساندن نداى اسلام به گوش جهانيان، نجات مستضعفان و جلوگيرى از مفسدان است.

برپايه‌ى روايات، سهم خدا در اختيار رسول و سهم رسول پس از او، در اختيار امام است. «4»

و اين سه سهم در زمان غيبت امام، در اختيار نوّاب خاص و يا نوّاب عام او يعنى مجتهد جامع الشرايط و مرجع تقليد قرار داده مى‌شود. «5»

«ذى القربى»، به دليل روايات بسيار از شيعه‌ «6» و نيز برخى روايات اهل‌سنّت، همه‌ى بستگان پيامبر صلى الله عليه و آله نيستند، بلكه مراد، امامان اهل‌بيت عليهم السلام مى‌باشند كه مقام امامت ورهبرى دارند و خمس، متعلّق به رهبر و حكومت اسلامى است، نه فاميل پيامبر.


«1». نساء، 94.

«2». نهج‌البلاغه، خطبه 120.

«3». براى توضيح بيشتر به توضيح المسائل مراجعه كنيد.

«4». تفسير صافى.

«5». تفسير نمونه.

«6». تفسير نورالثقلين و كافى، ج 1، ص 544.

جلد 3 - صفحه 322

علاوه بر روايات، قرار گرفتن ذى‌القربى، در رديف «للّه و للرسول» به خصوص با حرف «لام»، نشانه‌ى آن است كه ذى‌القربى افراد خاصّى هستند كه در خط خدا و رسولند.

از مصارف ديگر خمس در روايات، مساكين و در راه ماندگان از سادات بنى‌هاشم است، چون گرفتن زكات بر فقراى سادات حرام است، پس بايد از طريق خمس، نيازهاى آنان تأمين شود. «1» در واقع اسلام براى برطرف كردن محروميّت‌هاى جامعه، دو چيز را واجب كرده است: يكى زكات كه مربوط به همه‌ى فقراى جامعه مى‌باشد و ديگرى خمس كه بخشى از آن مخصوص فقراى سادات است و خمس و زكات به اندازه‌ى نياز سال فقرا به آنان پرداخت مى‌شود، نه بيشتر.

امام رضا عليه السلام فرمودند: «تصميم‌گيرى در مقدار سهم براى هر يك از موارد ششگانه‌ى ذكر شده در آيه، با امام است». «2»

پیام ها

1- پرداخت خمس واجب است، گرچه درآمد و غنائم كم باشد. «غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ»

2- حال كه با نصرت الهى در «بدر» پيروز شديد، حقّ خدا و رسول و اهل‌بيت عليهم السلام و خمس غنائم را بپردازيد. غَنِمْتُمْ‌ ... فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ‌

3- اسلام، مالكيّت اشخاص حقوقى را پذيرفته است. «لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌»

4- محروميّت زدايى، از برنامه‌هاى اسلام است و بايد از ثمره‌ى جهاد و غنائم به سود فقرا گام برداشت. «وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ»

5- ايمان، عامل عمل به وظيفه و ايثار است. لِلَّهِ خُمُسَهُ‌ ... إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ‌

6- دل كندن از مال، آن قدر دشوار است كه گاهى رزمندگان هم در آن مى‌مانند. غَنِمْتُمْ‌ ... إِنْ كُنْتُمْ‌ ...

7- نشانه‌ى ايمان كامل، خمس دادن است. بعد از بيان ايمان، عبادت، هجرت و جهاد مى‌فرمايد: لِلَّهِ خُمُسَهُ‌ ... إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ‌ ... بنابراين خمس، واجب دائمى و


«1». تفسير مجمع‌البيان، وسائل، ج 6، كتاب الخمس.

«2». تفسير صافى.

جلد 3 - صفحه 323

مستمرّ است، نه موسمى و موقّت، چون شرط ايمان است.

8- عبوديّت، رمز دريافت معارف الهى است وپيامبراكرم صلى الله عليه و آله، بنده‌ى خالص خدا بود. «وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‌ عَبْدِنا»

9- وجود پيامبر ميان مسلمانان، عامل يارى خداوند و پيروزى آنان است. «ما أَنْزَلْنا عَلى‌ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ»

10- امداد الهى در جنگ بدر، حقّانيّت اسلام را روشن كرد، «يَوْمَ الْفُرْقانِ» و نمودى از قدرت خداوند بود. «وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص386.

منابع