آیه 3 سوره زخرف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<2 آیه 3 سوره زخرف 4>>
سوره : سوره زخرف (43)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

که ما آن را قرآنی به لسان فصیح عربی مقرر داشتیم تا مگر شما (بندگان در فهم آن) عقل و فکرت کار بندید.

که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقّل کنند؛

ما آن را قرآنى عربى قرار داديم، باشد كه بينديشيد.

ما اين كتاب را قرآنى عربى قرار داديم، باشد كه به عقل دريابيد.

که ما آن را قرآنی فصیح و عربی قرار دادیم، شاید شما (آن را) درک کنید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We have made it an Arabic Quran so that you may exercise your reason,

Surely We have made it an Arabic Quran that you may understand.

Lo! We have appointed it a Lecture, in Arabic that haply ye may understand.

We have made it a Qur'an in Arabic, that ye may be able to understand (and learn wisdom).

معانی کلمات آیه

  • عربى: فصيح و روشن. بعضى زبان عربى گفته‏‌اند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره زخرف‌

اين سوره هشتاد و نه آيه دارد و به جز آيه‌ى 45، بقيه آيات آن در مكّه نازل شده است.

نام اين سوره از آيه 35 گرفته شده كه در آن كلمه «زخرف» بكار رفته است. زخرف به معناى طلا و نقره و زينت مى‌باشد.

عمده مطالب اين سوره درباره‌ى قرآن و نبوّت، عكس العمل مخالفان انبيا، دلايل توحيد و مبارزه با شرك و بيان بخشى از تاريخ انبيا و صحنه‌هاى معاد است.

نكته جالب توجّه آنكه هفت سوره پى در پى قرآن با حروف مقطعه‌ «حم» آغاز مى‌شود. سوره‌هاى غافر، فصّلت، شورى‌، زخرف، دخان، جاثيه و احقاف كه حواميم سبعه يا سوره‌هاى آل حم گفته مى‌شوند.

جلد 8 - صفحه 434


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

حم «1» وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «3»

حا، ميم. به كتاب روشنگر سوگند. همانا ما آن را قرآنى عربىّ قرار داديم باشد كه در آن تعقّل كنيد.

وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ «4»

و همانا آن در امّ الكتاب (لوح محفوظ) است كه نزد ما بلند مرتبه و حكمت‌آميز و استوار است.

نکته ها

ويژگى‌هاى قرآن به عنوان يك كتاب آسمانى، آن است كه:

روشن و روشنگر است. «مبين»

از سرچشمه علم الهى است. «فِي أُمِّ الْكِتابِ»

جايگاه معنوى دارد. «لَدَيْنا»

لفظ و محتواى آن بلند مرتبه و بلند پايه است. «على»

محتواى آن حكمت‌آميز و استوار است. «حَكِيمٌ»

كلمه‌ى «قرآن» از ريشه‌ى «قرأ» به معناى كتاب خواندنى است.

كلمه‌ى «عربى» از «عرب» به معناى واضح و آشكار است. زبان عربى، يعنى زبانِ گويا و

جلد 8 - صفحه 435

بدونِ ابهام.

پیام ها

1- ميان حروف مقطّعه و نزول قرآن رابطه است. اين كتاب از همين حروفِ الفبا تأليف يافته است. «حم وَ الْكِتابِ»

2- قرآن، مقدّس و قابل سوگند است. «الْكِتابِ»

3- سوگند به غير خداوند نيز جايز است. «وَ الْكِتابِ»

4- گرچه بعضى از آيات قرآن متشابه است، ولى بيشتر آيات آن شفّاف، روشن قابل فهم است. «الْكِتابِ الْمُبِينِ»

5- قرآن، بر عربى بودن زبان خود تأكيد دارد. «قُرْآناً عَرَبِيًّا»

6- انتخاب راه خدا، بايد از طريق تعقّل باشد نه تعبّد. قُرْآناً عَرَبِيًّا ... تَعْقِلُونَ‌

7- وظيفه ما تبليغ دين است گرچه در اثر پذيرى مردم ترديد است. «قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»

8- همه‌ى كتب آسمانى به يك كتاب واحد كه مادر همه‌ى كتاب‌هاست باز مى‌گردد. «إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ»

9- حقيقت قرآن در لوح محفوظ و نزد خداوند است. «فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا»

10- هر كس اهل تعقّل باشد، حتماً از قرآن بهره‌مند خواهد شد. «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»

11- دست بشر به همه معارف بلند قرآن نخواهد رسيد. «لَعَلِيٌّ»

12- گذشت زمان و پيشرفت علوم بشرى، از استحكام قرآن نمى‌كاهد. «حَكِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «3»

إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا: بدرستى كه ما قرار داديم اين كتاب را قرآنى به لغت عرب، لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ‌: براى اينكه شما تعقل كنيد و دريابيد آن را و به غور معانى آن برسيد و بدان منتفع شويد، و يا به سبب وفور آثار فصاحت و كثرت اطوار بلاغت آن، به صحت نبوت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله عالم گرديد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

حم «1» وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «3» وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ «4»

أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»

ترجمه‌

سوگند بكتاب واضح روشن‌

همانا ما قرار داديم آنرا قرآنى عربى باشد كه شما بعقل دريابيد

و همانا آن در اصل كتاب نزد ما هر آينه بلند مرتبه‌ايست داراى حكمت‌

آيا پس برداريم از ميان شما موجب تذكّر را از باب اعراض براى آنكه بوديد گروهى مسرف و از حد تجاوز كننده.

تفسير

خداوند متعال قسم ياد فرموده است بقرآن مبيّن حلال و حرام به بيان روشن تام و تمام كه ما آنرا قرآن عربى فصيح قرار داديم براى آنكه شما جماعت عرب تعقّل و تفكّر در الفاظ و معانى آن نموده بحقايق آن آشنا شويد و تصديق كنيد كه آن حقّ و صدق و از جانب خدا است و همانا آن قرآن در اصل كتب سماوى كه لوح محفوظ نزد ما است برتر و بالاتر از تمام كتب آسمانى است چون معجزه باقيه و جامع تمام حقائق و ناسخ تمام كتب و احكامش تا قيامت باقى و برقرار است و مطالبش محكم و متين و بر وفق حكمت و مصلحت تامّه عامّه است و گفته‌اند لوح محفوظ كتاب جامعى است كه تمام كتب سماويّه از روى آن استنساخ ميشود و تمام امور تا روز قيامت بر وفق آن مرتّب ميگردد اين خلاصه بيانات مفسّرين است كه حقير بتبع ايشان ذكر نموده و ترجمه را مبنى بر آن قرار دادم ولى در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام است كه در امّ الكتاب يعنى سوره فاتحه است چون در آن سوره مكتوب است قول خداوند

جلد 4 صفحه 593

اهدنا الصّراط المستقيم و آن امير المؤمنين عليه السّلام و معرفت او است و اين معنى را قمّى ره نيز از آنحضرت مكرّر نقل فرموده و در چند روايت ديگر كه در برهان منقول است تصريح شده كه مراد از علىّ حكيم در اين آيه امير المؤمنين عليه السّلام است و اينها همه مثبت نظريّه حقير است كه مفصّلا در اواخر سوره فاتحة الكتاب بيان نمودم با آنكه آنوقت باين احاديث واقف نبودم و نيز مؤيّد اين معنى است آنچه در مجمع اذعان بآن نموده كه علىّ حكيم دو صفت از صفات شخص زنده است و بر قرآن اطلاق نميشود مگر بر سبيل توسّع يعنى مجاز و بنابر اين به نظر حقير ظاهر آيه شريفه خصوصا بملاحظه اخبار مستفيضه از ائمه اطهار آنستكه همانا آن قرآن كه صراط مستقيم است در سوره امّ الكتاب كه از اسماء سوره حمد است نزد ما يعنى در عالم بالا بوجود جمعى نورانى خود هر آينه على بن ابى طالب عليه السّلام است كه بر طبق حكمت و مصلحت حكم فرمائى بفرمان الهى مينمايد و اينمعنى كه حكم فرمائى آنحضرت در تمام عوالم وجود بامر حق باشد براى مرحوم حجّة الاسلام و المسلمين آقا ميرزا سيد حسين رضوى قمّى قدّس سرّه كه از اعاظم علماء و اكابر اتقياء عصر حاضر بود در ضمن رؤياء عجيبى كشف شده بود و مكرّر نقل ميفرمودند و در روايات هم ذكر شده چنانچه در ذيل سوره سابقه اشاره بآن شد اين در صورتى است كه ضمير در انّه راجع بقرآن باشد اما اگر ضمير شأن باشد معنى اوضح و اسهل است و بتقريبى كه در اواخر سوره فاتحه ذكر شد دلالت بر مقام ولايت آنحضرت دارد با تصريح باسم شريف كه مطلوب در محاجّه با اعداء دين است و بعدا خداوند روى سخن را معطوف بكفّار عرب فرموده ميفرمايد آيا پس سزاوار است كه ما شما را بحال خود واگذاريم و موجبات تذكر را از قرآن و پيغمبر و امام بكلّى از ميان شما برداريم و دور نمائيم براى آنكه شما مردم متجاوز از حدّ و قدر خودتانيد اين از رحمت رحمانيّه ما دور است كه از هدايت و ارشاد شما صرف نظر نمائيم و ان كنتم بكسر همزه نيز قرائت شده و بنابر اين بيرون آوردن معلوم است بصورت مشكوك براى نادان شمردن آنها و شرطى است كه جزاء آن قبلا ذكر شده است.

جلد 4 صفحه 594

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا جَعَلناه‌ُ قُرآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُم‌ تَعقِلُون‌َ «3»

محققا ‌ما قرار داديم‌ ‌اينکه‌ كتاب‌ مبين‌ ‌را‌ قرآن‌ بلسان‌ عرب‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ تعقل‌ كنيد.

إِنّا جَعَلناه‌ُ قُرآناً عَرَبِيًّا ‌که‌ ‌رسول‌ ‌ما ‌بر‌ ‌شما‌ قرائت‌ فرمايد ‌به‌ لسان‌ عربي‌ فصيح‌ بليغ‌ ‌که‌ تمام‌ فصحاء و بلغاء زبردست‌ عاجز باشند ‌از‌ آوردن‌ مثل‌ ‌آن‌ بلكه‌ مثل‌ ده‌ سوره ‌آن‌ بلكه‌ مثل‌ يك‌ سوره ‌آن‌ و ‌لو‌ ‌با‌ جن‌ و انس‌ همدست‌ شوند ‌که‌ مي‌فرمايد قُل‌ لَئِن‌ِ اجتَمَعَت‌ِ الإِنس‌ُ وَ الجِن‌ُّ عَلي‌ أَن‌ يَأتُوا بِمِثل‌ِ هذَا القُرآن‌ِ لا يَأتُون‌َ بِمِثلِه‌ِ وَ لَو كان‌َ بَعضُهُم‌ لِبَعض‌ٍ ظَهِيراً‌-‌ اسراء ‌آيه‌ 90‌-‌ و ميفرمايد: أَم‌ يَقُولُون‌َ افتَراه‌ُ قُل‌ فَأتُوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِثلِه‌ِ مُفتَرَيات‌ٍ وَ ادعُوا مَن‌ِ استَطَعتُم‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ‌-‌ هود آيه 15‌-‌ و ميفرمايد وَ إِن‌ كُنتُم‌ فِي‌ رَيب‌ٍ مِمّا نَزَّلنا عَلي‌ عَبدِنا فَأتُوا بِسُورَةٍ مِن‌ مِثلِه‌ِ وَ ادعُوا شُهَداءَكُم‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ‌-‌ بقره‌ آيه 21‌-‌ و جهات‌ معجزه‌ بودن‌ قرآن‌ ‌را‌ ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ تفسير ‌در‌ مقدمات‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ مراجعه‌ كنيد.

لَعَلَّكُم‌ تَعقِلُون‌َ بايد و ‌باشد‌ تعقل‌ كنيد، تعقل‌ عقل‌ ‌را‌ ‌به‌ كار زدن‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌او‌ بهره‌ برداشتن‌ و عقل‌ لطيفه‌ رباني‌ ‌است‌ و جوهر ملكوتي‌ ‌است‌ و موهبت‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌به‌ انسان‌ افاضه‌ فرموده‌ ‌که‌ بمنزله‌ آينه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ حقايق‌ امور مشاهده‌ مي‌شود، خوب‌ و بد، نفع‌ و ضرر، خير و شر، سعادت‌ و شقاوت‌، حسن‌ و قبح‌، نجات‌ و هلاكت‌ و تعقل‌ بكار زدن‌ عقل‌ ‌است‌ و رفتن‌

جلد 16 - صفحه 3

شرائط بسياري‌ دارد:

اولا محتاج‌ ‌به‌ چراغ‌ علم‌ ‌است‌ ‌با‌ تاريكي‌ جهل‌ درك‌ نمي‌كند.

و ثانيا بايد چشم‌ قلب‌ كور و كر و لال‌ نباشد ‌به‌ كبر و عناد و عصبيت‌ و نخوت‌ و ساير صفات‌ خبيثه‌ ‌که‌ مي‌فرمايد صُم‌ٌّ بُكم‌ٌ عُمي‌ٌ فَهُم‌ لا يَعقِلُون‌َ‌-‌ بقره‌ آيه 166.

و ثالثا بايد ‌در‌ چشم‌ عقل‌ بسته‌ نباشد بهواهاي‌ نفساني‌ و حب‌ شهوات‌ و غرق‌ محبت‌ دنيا ‌که‌ بايد دعا كند

«اللهم‌ اخرج‌ حب‌ الدنيا ‌عن‌ قلبي‌».

و رابعا روي‌ آينه قلب‌ ‌که‌ عقل‌ ‌باشد‌ سياه‌ نشده‌ ‌باشد‌ بكثرة معاصي‌ واي‌ بحال‌ كسي‌ ‌که‌ تمام‌ ‌اينکه‌ موانع‌ اربعه‌ ‌را‌ داشته‌ ‌باشد‌ چگونه‌ مي‌تواند تعقل‌ كند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 3)- که «ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم تا شما آن را درک کنید» (إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ).

عربی بودن قرآن یا به معنی نزول آن به زبان عرب است که از گسترده‌ترین زبانهای جهان برای بیان حقایق می‌باشد. و یا به معنی «فصاحت» آن است- چرا که یکی از معانی عربی همان «فصیح» است- اشاره به این که آن را در نهایت فصاحت قرار دادیم تا حقایق به خوبی از لابلای کلمات و جمله‌هایش ظاهر گردد، و همگان آن را به خوبی درک کنند.

ج4، ص359

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص7

منابع