آیه 3 سوره آل عمران
<<2 | آیه 3 سوره آل عمران | 4>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آن خدایی که قرآن را به راستی بر تو فرستاد که تصدیق کننده کتب آسمانی قبل از خود است و (پیش از قرآن) تورات و انجیل را فرستاد،
این کتاب را تدریجاً به حق و راستی بر تو نازل کرد که تصدیق کننده کتاب های پیش از خود است؛ و تورات و انجیل را
اين كتاب را در حالى كه مؤيّد آنچه [از كتابهاى آسمانى] پيش از خود مىباشد، به حق [و به تدريج] بر تو نازل كرد، و تورات و انجيل را...
اين كتاب را كه تصديقكننده كتابهاى پيش از آن است به حق بر تو نازل كرد، و قبل از آن تورات را و انجيل را
(همان کسی که) کتاب را بحق بر تو نازل کرد، که با نشانههای کتب پیشین، منطبق است؛ و «تورات» و «انجیل» را.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مصدّق: تصديق كننده.
تورات: نام كتابى است كه بر موسى عليه السّلام نازل گرديد، در زبان عبرى بمعنى قانون است.
انجيل: نام كتابى است كه بر عيسى عليه السّلام نازل گرديد، كلمه يونانى است بمعنى بشارت.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«3» نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ
او كتاب (قرآن) را به حقّ بر تو نازل كرد، كه تصديق كننده كتابهاى پيشين است و (او است كه) تورات و انجيل را فرو فرستاد.
نکته ها
كلمهى «تورات»، در زبان عِبرى به معناى شريعت و قانون است. تورات كنونى داراى پنج بخش به نامهاى: 1. سِفر پيدايش 2. سِفر خروج 3. سِفر لاويان 4. سِفر اعداد 5. سِفر تثنيه مىباشد. از آنجايى كه در تورات شرح وفات و دفن حضرت موسى عليه السلام مطرح شده، معلوم مىشود كه اين مطالب بعد از حضرت موسى جمع آورى شده است.
كلمهى «انجيل»، ريشهى يونانى دارد و به معناى بشارت است. انجيل نام كتاب مسيحيان است و قرآن هر كجا از آن نام برده، به صورت مفرد بيان كرده است، ولى امروزه در ميان مسيحيان انجيلهاى متعدّدى وجود دارد كه همه پس از حضرت عيسى عليه السلام و به دست ياران و پيروان او نوشته شده و به نام خود آنان معروف است، عبارتند از: 1. انجيل مَتّى. 2. انجيل مرقس. 3. انجيل لوقا. 4. انجيل يوحنّا.
پیام ها
1- فروفرستادن كتب آسمانى، جلوهاى از قيّوميّت خداوند است. «الْقَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ»
2- قرآن از هرگونه باطلى مصونيّت داشته و منطبق با حقيقت است. «بالحقّ»
جلد 1 - صفحه 465
3- كتابهاى آسمانى انبيا، مؤيّد يكديگرند. «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ»
4- تصديق كتب آسمانى پيشين، عاملى براى وحدت خداپرستان و يكى از شيوههاى دعوت ديگران است. «مُصَدِّقاً»
5- تصديق تورات و انجيل واقعى توسط قرآن، حقّى بزرگ بر اديان گذشته است، و گرنه با خرافاتى كه در تورات و انجيل وجود دارد، آسمانى بودن آنها به كلّى فراموش مىشد. «مُصَدِّقاً»
6- با آنكه مراحل تربيت الهى و ابزار و دستورالعملهاى آن در هر زمان و شرايطى متفاوت بودهاند، ولى از آهنگ تكاملى ووحدت در هدف برخوردارند. «مُصَدِّقاً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ «3»
. نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِ: نازل فرمود خدا بر تو، كتاب قرآن را به راستى و درستى، يا به صدق در اخبار، يا به حجتهاى محقّه كه آن از جانب پروردگار عالميان است. مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ: در حالتى كه تصديق كننده است اين قرآن، كتابهائى كه پيش از اين بوده و آن، موافقت در توحيد و نبوت و معاد و معارف حقّه است. وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ: و نازل فرمود تورات و انجيل را به يك دفعه. تورات را بر حضرت موسى عليه السّلام، و انجيل را بر حضرت عيسى عليه السّلام.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ «3»
ترجمه
فرستاد بر تو كتاب را براستى كه تصديق كننده است مر آنچه را در پيش آنست و فرستاد تورية و انجيل را از پيش براى هدايت مردم و فرستاد فرقان را..
تفسير
خداوند قرآن را بتدريج نازل فرموده براستى و درستى با حجج و براهين قطعيه كه از نزد خدا است با آنكه تصديق مىكند تمام كتب آسمانى را و فرستاد تورية و انجيل را يكمرتبه بر حضرت موسى و حضرت عيسى پيش از آنكه قرآن را نازل فرمايد براى هدايت همه مردم مخصوصا قوم آندو پيغمبر مرسل و فرستاد فرقان را بر خاتم انبياء (ص) كه مميز و فارق بين هر حق و باطلى است و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه قرآن بتمامى كتاب است و فرقان محكم واجب العمل از آن است و در جوامع و از عياشى و قمى نيز از آنحضرت باين مضمون رسيده است و در علل از پيغمبر (ص) نقل نموده كه فرقان براى آن ناميده شده است كه متفرقا سوره سوره و آيه آيه نازل شده است و در صحف و الواحى نبوده بخلاف تورية و انجيل و زبور كه آنها يكمرتبه نازل شدهاند و در الواح و اوراق بودهاند حقير عرض ميكنم وجه تسميه اين باشد منافى نيست با آنكه فارق بين حق و باطل هم باشد چنانچه گذشت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
نَزَّلَ عَلَيكَ الكِتابَ بِالحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ وَ أَنزَلَ التَّوراةَ وَ الإِنجِيلَ «3» مِن قَبلُ هُديً لِلنّاسِ وَ أَنزَلَ الفُرقانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللّهِ لَهُم عَذابٌ شَدِيدٌ وَ اللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ «4»
خداوند نازل فرمود بر تو محمّد صلي اللّه عليه و آله و سلّم كتاب را (قرآن را) بحق و اينکه كتاب تصديق ميفرمايد كتب آسماني که بر انبياء سلف از آدم تا عيسي عليه السّلام نازل شده و نازل فرمود تورية موسي و انجيل عيسي را قبل از نزول قرآن براي هدايت مردم و نازل فرمود فرقان (فارق بين حق و باطل) را.
نَزَّلَ عَلَيكَ الكِتابَ گذشت در مجلّد اول در تفسير ذلِكَ الكِتابُ معناي كتاب، كتاب تكويني، و تشريعي و وجه آنكه بر قرآن اطلاق كتاب شده صفحه 125 بِالحَقِّ از براي حقّ اطلاقاتي است: 1- از اسامي ذاتيّه خداوند متعال اشاره بمقام واجب الوجودي است هميشه بوده و هميشه هست فناء و زوال در او راه ندارد بلكه حقيقت بود و هستي است چون صرف وجود است و محض وجود، مركّب از وجود و ماهيّت نيست و در مقابل آن باطل است که نيست محض باشد و صرف عدم بتقابل ايجاب و سلب و متناقضين.
2- مطابق با واقع و حقيقت و باطل بر خلاف واقع و حقيقت است.
3- بمعني ثابت در مقابل زائل و قرآن مجيد حق است طبق واقع و حقيقت و راهنما بمصالح دنيوي و اخروي و نجات بخش از مفاسد دارين در مقابل كتب ضلال که بر خلاف حقيقت و واقع و مورث هلاكت نشأتين و مفاسد دنيوي و اخروي است بتقابل تضاد مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ تصديق جميع انبياء سلف و صحف نازله بر آنها را ميكند که اگر قرآن مجيد نبود دليلي بر اثبات نبوّت احدي از آنها يا كتب آنها را نداشتيم.
وَ أَنزَلَ التَّوراةَ وَ الإِنجِيلَ مِن قَبلُ انزال و تنزيل بمعني واحد است و تعبير
جلد 3 - صفحه 102
بهر دو جايز است تورية موسي و انجيل عيسي من قبل يعني قبل از تنزيل الكتاب و چون مضاف اليه محذوف است مبني است.
هُديً لِلنّاسِ ممكن است حال باشد براي تورية و انجيل، و ممكن است خبر باشد براي مبتداي محذوف يعني هما (تورية و انجيل) و ممكن است حال باشد براي كتاب و تورية و انجيل که هر سه هدايت كنندهاند و اينکه اظهر است.
وَ أَنزَلَ الفُرقانَ فارق بين حق و باطل.
(سؤال) مراد از فرقان همين قرآن است و مراد از كتاب هم همين قرآن پس وجه تكرار چيست!
(جواب) آنكه قرآن نسبت بتورات و انجيل يك ما به الاشتراكي دارد و يك ما به الامتياز. امّا ما به الاشتراك تمام از جانب خداوند نازل شده بر انبياء مرسل براي هدايت بشر براه سعادت و نجات از مهالك که جملات قبل در بيان اينکه جهت است. و امّا ما به الامتياز قرآن چون معجزه است و بنحو اعجاز نازل شده و اثبات حقّانيّت پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بلكه همه انبياء و كتب آنها را و هر چه قرآن مشتمل بر آن است ميكند و بطلان هر چه مخالف آنها است بخلاف تورية و انجيل که جنبه معجزيّت ندارد بلكه اثبات اينكه از جانب حقّ است موقوف بر ثبوت نبوّت موسي و عيسي عليه السّلام است عكس قرآن و جنبه فرقانيّت ندارند، لذا اينکه جمله براي اينکه جهت ذكر شده و اللّه العالم.
(سؤال) در سوره انبياء آيه 49 ميفرمايد وَ لَقَد آتَينا مُوسي وَ هارُونَ الفُرقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكراً لِلمُتَّقِينَ و اينکه منافي با اينکه بيان است!
(جواب) معلوم نيست فرقان صفت تورية باشد فقط مجاهد گفته مراد تورية است و بعضي گفتند مراد برهان است و بعضي گفتند مراد شكاف دريا است و تمام اينها تفسير برأي است و خبري در اينکه باب نديدم. لكن ظاهر عطف در آيه اينست که
جلد 3 - صفحه 103
فرقان و ضياء و ذكر سه چيز است مغاير و آنچه بنظر ميرسد و اللّه العالم آنكه فرقان معجزه عصا باشد و ضياء معجزه يد و بيضاء و ذكر تورية باشد.
(سؤال) در برهان و غير آن اخباري از تفسير علي بن ابراهيم و عيّاشي و كافي و غير اينها از حضرت صادق عليه السّلام نقل كردهاند که مراد از كتاب مجموع قرآن است و مراد از فرقان محكمات قرآن!
(جواب) اينکه اخبار منافات با مطلب ما ندارد زيرا محكمات قرآن است که فارق حق و باطل است و معجزات آنها اتمّ و اكمل است و لو تمام قرآن معجزه است، إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللّهِ لَهُم عَذابٌ شَدِيدٌ محقّقا كساني که بآيات الهي كافر شدند عذاب شديد اختصاص بآنها دارد.
كفر بمعني ستر است يعني پوشانيدن و آيات عبارت از اموريست که دلالت بر وجوب وجود حق و صفات ذاتيّه از علم و قدرت و حكمت و غير آنها و صفات سلبيّه از شرك و عجز و احتياج و ساير عيوب و نواقص و بر صفات فعليّه از خلق و رزق و عدل و غير اينها، و بر صدق انبياء و اوصياء و كتابهاي آسماني و صحّت و تماميّت احكام و دستورات، و بر ثبوت قيامت و جنّت و نار و ساير امور معاديّه ميكند که انكار هر يك از آنها موجب كفر ميشود بالاخصّ بعد از معرفت و يقين که كفر جحودي است وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم سوره نمل آيه 14.
بنا بر اينکه آيات الهي: قرآن، انبياء، اوصياء، ائمّه طاهرين، معجزات صادره از آنها، فرمايشات آنها تماما را شامل و انكار آنها كفر و مورد استحقاق عذاب شديد است.
جلد 3 - صفحه 104
(سؤال) عذابهاي الهي تماما شديد است، در دعاي كميل دارد
و انت تعلم ضعفي عن قليل من بلاء الدنيا و عقوباتها و ما يجري فيها من المكاره علي اهلها علي انّ ذلک بلاء و مكروه قليل مكثه، يسير بقائه، قصير مدّته. فكيف احتمالي لبلاء الاخرة و جليل وقوع المكاره فيها و هو بلاء: تطول مدّته و يدوم مقامه و لا يخفّف عن اهله لأنّه لا يکون إلّا عن غضبك و انتقامك و سخطك و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض يا سيّدي فكيف بي و انا عبدك الضعيف الذليل الحقير المسكين المستكين
پس وجه اختصاص عذاب شديد باين طائفه چيست!
(جواب) اولا كساني که گرفتار عذاب قيامت ميشوند فقط كفّار هستند بهمين معناي عامّي که بيان شد که مراد غير مؤمن باشد و لو در دنيا اسم اسلام روي خود گذارد و محكوم ببعض احكام اسلام باشد ولي در آخرت كافر و محكوم بكفر است و مؤمن اميد است از عذاب معاف باشد.
و ثانيا عذاب قيامت و لو تمام شديد است لكن شدّت و ضعف امور نسبي است البتّه هر چه شقاوت و عنادش بيشتر باشد عذابش اشدّ است و هر درجه نسبت بمادون شديد است و نسبت بمافوق خفيف است.
و ثالثا ممكن است بگوئيم مورد آيه كافر بجميع آيات الهي است بقرينه جمع مضاف که افاده عموم ميكند و البتّه اينکه طايفه از ساير طبقات كفّار عذاب آنها سختتر و شديدتر است، اعاذنا اللّه من عذابه بحقّ محمّد و آله صلّي اللّه عليه و آله و سلّم.
وَ اللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ عَزِيزٌ يا بمعني قدرت و قوّت و غلبه است چنانچه در قرآن در بسياري از موارد بر اينکه معني اطلاق شده مثل فَعَزَّزنا بِثالِثٍ سوره يس آيه 13، يعني قوّينا
جلد 3 - صفحه 105
و مثل وَ عَزَّنِي فِي الخِطابِ سوره ص آيه 22، يعني غلبني. و مثل أَعِزَّةٍ عَلَي الكافِرِينَ مائده آيه 59، يعني يغلب عليهم الي غير ذلک.
و يا بمعني عزّت وجود است باين معني که مثل و مانند و عديل و شبيه ندارد و شايد معني اوّل در اينکه آيه انسب باشد.
انتقام از نقمت بمعني اخذ بعقوبت و عذاب است و اصل نقم بمعني كره كراهة شديدة غاية الاكراه. پس مفاد آيه اينست که خداوند قادر متعال غالب بر هر چيز قويّ علي الاطلاق ميگيرد كافر معاند را بعقوبت و عذاب سخت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- در این آیه خطاب به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میفرماید: خداوندی که پاینده و قیوم است «قرآن را بر تو فرستاد که با نشانههای کتب آسمانی پیشین کاملا تطبیق میکند همان خدایی که تورات و انجیل را پیش از قرآن برای راهنمایی و هدایت بشر نازل کرد» (نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنَّاسِ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم