آیه 39 سوره سبأ

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<38 آیه 39 سوره سبأ 40>>
سوره : سوره سبأ (34)
جزء : 22
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

بگو: خدای من هر که از بندگان خود را خواهد وسیع روزی یا تنگ روزی می‌گرداند، و شما هر چه (در راه رضای حق) انفاق کنید به شما عوض می‌بخشد و او بهترین روزی دهندگان است.

بگو: یقیناً پروردگارم روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد، و هرچه را انفاق می کنید [چه کم و چه زیاد] خدا عوضی را جایگزین آن می کند؛ و او بهترین روزی دهندگان است.

بگو: «در حقيقت، پروردگار من است كه روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا براى او تنگ مى‌گرداند. و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مى‌دهد. و او بهترين روزى دهندگان است.»

بگو: پروردگار من است كه روزى هر كه از بندگانش را كه بخواهد فراوان مى‌كند يا او را به تنگى مى‌افكند. و اگر چيزى انفاق كنيد، عوضش را خواهد داد و او بهترين روزى‌دهندگان است.

بگو: «پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت می‌بخشد، و برای هر کس بخواهد تنگ (و محدود) می‌سازد؛ و هر چیزی را (در راه او) انفاق کنید، عوض آن را می‌دهد (و جای آن را پر می‌کند)؛ و او بهترین روزی‌دهندگان است!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘Indeed my Lord expands the provision for whomever of His servants that He wishes and tightens it, and He will repay whatever you may spend, and He is the best of providers.’

Say: Surely my Lord amplifies the means of subsistence for whom He pleases of His servants and straitens (them) for whom (He pleases), and whatever thing you spend, He exceeds it in reward, and He is the best of Sustainers.

Say: Lo! my Lord enlargeth the provision for whom He will of His bondmen, and narroweth (it) for him. And whatsoever ye spend (for good) He replaceth it. And He is the Best of Providers.

Say: "Verily my Lord enlarges and restricts the Sustenance to such of his servants as He pleases: and nothing do ye spend in the least (in His cause) but He replaces it: for He is the Best of those who grant Sustenance.

معانی کلمات آیه

  • يقدر: قدر در آيه به معنى تنگ گرفتن است «قدر اللَّه عليه الرزق: ضيّقه».
  • يخلفه: اخلاف: جانشين قرار دادن. منظور از آن در آيه عوض دادن است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ «39»

بگو: بدون شك، پروردگارم براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشايش مى‌دهد، و يا براى او تنگ (و محدود) مى‌گرداند و هر چه را (در راه او) انفاق كرديد پس او (عوضش را) جايگزين مى‌كند و او بهترين روزى‌دهندگان است.

نکته ها

شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد: اگر خداوند جاى آنچه را انفاق شده پر مى‌كند، پس چرا من هر چه انفاق مى‌كنم جايگزينش نمى‌رسد؟! حضرت فرمود: «اگر مال حلال باشد و براى مصرف حلال انفاق شود حتماً جبران مى‌شود». «1»

علاوه بر اين ممكن است جبران آن در آخرت باشد يا از طريق دفع بلا يا رسيدن عوض آن به نسل بعدى در همين دنيا و يا از طريق غير مال جبران شود.

كلمه‌ «يَقْدِرُ» از «قدر» هم به معناى اندازه‌گيرى است و هم به معناى سخت‌گيرى. «2» ولى در اينجا به قرينه كلمه‌ «يَبْسُطُ» به معناى سخت‌گيرى است.

در آيه 36 نيز مسأله‌ى گشايش و تنگى رزق مطرح شد ليكن مخاطب آن كفّار و مخاطب اين آيه مؤمنان هستند.

تاجرى كه مى‌بيند سرمايه‌اش در معرض تلف شدن است، حاضر است جنس خود را ارزان يا نسيه بفروشد و اگر مشترى خوبى برايش پيدا شد و نفروخت، كم عقل است. عمر ما هم سرمايه‌اى است كه در معرض تلف شدن است و خداوند آن را به بهاى گران مى‌خرد، معامله‌

«1». تفسير نورالثقلين و كافى، ج 2، ص 486.

«2». مفردات راغب.

جلد 7 - صفحه 454

نكردن با خدا كم عقلى است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «هر شب منادى ندا مى‌دهد: «هب للمنفق خلفاً و هب للمسك تلفا» (خدايا!) به انفاق كننده عوض وپاداش بده و ثروت خسيس و بخيل را تلف كن». «1»

خداوند بهترين رازق است. «خَيْرُ الرَّازِقِينَ» چون:

الف: همه چيز به دست اوست و مى‌تواند ببخشد.

ب: بخل ندارد.

ج: به همه مى‌بخشد.

د: بخشش او، بى منّت و بى توقّع است.

ه: دائمى است.

و: نيازها را مى‌داند.

ز: چيزهايى مى‌بخشد كه ديگران توان بخشيدن آن را ندارند.

پیام ها

1- تفاوت رزق بدست او و سبب تربيت و تكامل انسان است. (مقتضاى ربوبيّت خداوند قبض و بسط رزق‌ها است.) رَبِّي يَبْسُطُ ... وَ يَقْدِرُ

2- انفاق مهم است نه مقدار آن. «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ»

3- انفاق، تنها با مال نيست بلكه از هر نعمتى كه خدا به انسان داده مى‌توان انفاق كرد. «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ»

4- يقين به پرداخت عوض، عامل سخاوت است. ما أَنْفَقْتُمْ‌ ... فَهُوَ يُخْلِفُهُ‌

5- يكى از دلايل اختلاف رزق، امتحان افراد است. «يَبْسُطُ، يَقْدِرُ، ما أَنْفَقْتُمْ»

6- انفاق‌ها جبران مى‌شود. «فَهُوَ يُخْلِفُهُ» و خداوند ضامن جبران است. «فَهُوَ يُخْلِفُهُ»

7- انفاق‌ها به بهترين صورت جبران مى‌شود. «خَيْرُ الرَّازِقِينَ»

«1». تفسير مجمع البيان.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 455

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39)

جلد 10 - صفحه 541

قُلْ إِنَّ رَبِّي‌: بگو اى پيغمبر بدرستى كه پروردگار من، يَبْسُطُ الرِّزْقَ‌:

گشاده مى‌گرداند و وسعت مى‌دهد روزى را، لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ‌: براى هر كه مى‌خواهد از بندگان مؤمن و مطيع خود به محض رحمت، وَ يَقْدِرُ لَهُ‌: و تنگ مى‌سازد روزى را براى او بر وجه حكمت، يعنى يكبار روزى را فراخ مى‌سازد و يك بار تنگ نمايد بر طريق مصلحت.

تنبيه: تكرار آيه شريفه به جهت اختلاف فايده است: 1- اين آيه در شأن يك شخص است به اعتبار دو وقت، و آيه سابقه در حق دو شخص باشد. 2- آيه اول، توبيخ كفار و خطاب به آنها، و دوم وعظ مؤمنان است؛ پس گوئيا فرموده كه اغناى كافران و اعطاى نعمت بر ايشان نه به جهت كرامت و سعادت ايشان است، بلكه به سبب مزيت عقوبت ايشان باشد. و اغناى مؤمنان شايد آن زيادتى موجب رفاه و سعادت ايشان باشد كه در راه خيرات و مبرات صرف نمايند.

وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ: و آنچه خرج مى‌كنيد از چيزى در راه خدا، فَهُوَ يُخْلِفُهُ‌: پس خداى تعالى عوض مى‌دهد آن را در دنيا به زيادتى نعمت، يا ذخيره فرمايد براى آخرت كه ثواب بهشت است. وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ‌: و خداى بهترين روزى دهندگان است. زيرا اگر غير او چيزى به كسى دهد، واسطه در ايصال رزق؛ و رازق حقيقى او است؛ و نيز اعطاى سبحانى محض منافع بندگان است نه دفع ضرر و جلب نفع به جهت استحاله منافع و مضارّ نسبت به ذات ذو الجلال او.

تبصره: آيه شريفه تحريض است بر انفاق در راه خدا و احاديث بسيار در آن وارد شده از جمله:

1- در وسائل- از حضرت صادق عليه السّلام: من يضمن لى اربعة باربعة ابيات فى الجنّة: انفق و لا تخف فقرا، و انصف النّاس من نفسك و افش السّلام فى العالم، و اترك المراء و آن كان محقّا: كيست كه ضامن شود براى چهار چيز به مقابل چهار خانه در بهشت: 1- انفاق كند و نترسد فقر را. 2- انصاف دهد مردم را از نفس خود. 3- افشاء كند سلام را در عالم. 4- ترك جدال را نمايد

جلد 10 - صفحه 542

اگرچه محق باشد «1».

2- فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: من ايقن بالخلف سخت نفسه بالنّفقة، قال اللّه عزّ و جلّ: و ما انفقتم من شى‌ء هر كه يقين دارد به عوض، وادار كند نفس خود را به انفاق؛ و خداى تعالى فرموده‌ (وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ) «2» 3- از حضرت صادق عليه السّلام: قال: ما بلى اللّه عزّ و جلّ العباد بشى‌ء اشدّ عليهم من اخراج الدّرهم. فرمود: امتحان نفرمايد خداى عز و جل بندگان خود را به چيزى سخت‌تر بر ايشان از خرج كردن درهم‌ «3».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‌ إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)

قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)

ترجمه‌

بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند

و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه‌

جلد 4 صفحه 366

گرويد و كردكار شايسته‌ئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند

و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند

بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزى‌دهندگان‌

و روز كه برمى‌انگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند

گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند

پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مى‌گوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.

تفسير

خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بوده‌اند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتاده‌اند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از

جلد 4 صفحه 367

مفسّرين استثناء را منقطع گرفته‌اند و گفته‌اند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرموده‌اند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنه‌ئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزى‌دهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كننده‌ئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كننده‌ئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كننده‌ئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن‌

جلد 4 صفحه 368

و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شى‌ء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ يَبسُطُ الرِّزق‌َ لِمَن‌ يَشاءُ مِن‌ عِبادِه‌ِ وَ يَقدِرُ لَه‌ُ وَ ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ شَي‌ءٍ فَهُوَ يُخلِفُه‌ُ وَ هُوَ خَيرُ الرّازِقِين‌َ (39)

بفرما محققا پروردگار ‌من‌ بسط رزق‌ مي‌فرمايد ‌براي‌ ‌هر‌ ‌که‌ مشيتش‌ تعلق‌ گرفته‌ ‌از‌ بندگان‌ ‌خود‌ و تنگ‌ مي‌گيرد ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ و ‌آن‌ چه‌ انفاق‌ كرديد

جلد 14 - صفحه 572

‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ ‌پس‌ خداوند عوض‌ مي‌دهد ‌او‌ ‌را‌ و ‌او‌ بهترين‌ روزي‌ دهندگان‌ ‌است‌.

سؤال‌: ‌اينکه‌ جمله‌ قُل‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ يَبسُطُ الرِّزق‌َ لِمَن‌ يَشاءُ مِن‌ عِبادِه‌ِ وَ يَقدِرُ لَه‌ُ ‌در‌ دو آيه قبل‌ ذكر ‌شده‌ وجه‌ تكرارش‌ چيست‌!

جواب‌: ‌در‌ آيه قبل‌ خطاب‌ ‌به‌ مترفين‌ كفار و مشركين‌ و ارباب‌ ضلالت‌ ‌بود‌ ‌که‌ مغرور نشوند ‌به‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ مال‌ و دولت‌ باعث‌ شرافت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و ضيق‌ و فقر باعث‌ خفت‌ و ذلت‌ ‌است‌، و ‌اينکه‌‌-‌ ‌آيه‌ خطاب‌ ‌به‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ اغنيا ‌به‌ وظائف‌ و تكاليف‌ ماليه ‌خود‌ رفتار كنند و نظر حقارت‌ ‌به‌ فقراء و مؤمنين‌ نكنند و ‌آنها‌ ‌را‌ عزيز و محترم‌ بدانند و ‌به‌ ‌آنها‌ انفاق‌ كنند و دستگيري‌ كنند و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ سه‌ چيز ‌است‌:

يكي‌ كلمه «مِن‌ عِبادِه‌ِ» ‌که‌ ‌در‌ جمله قبل‌ نبود و عباد اللّه‌ مؤمنين‌ هستند ‌که‌ ‌به‌ وظائف‌ عبوديت‌ رفتار مي‌كنند، و اما كفار و مشركين‌ و ضالين‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ تحت‌ عبوديت‌ حق‌ خارج‌ كردند و عبده اصنام‌ و آلهه ‌خود‌ شدند.

ديگر كلمه «‌له‌» ‌که‌ برگشت‌ ‌به‌ «‌من‌» مي‌كند ‌که‌ فقراء مؤمنين‌ باشند.

سيم‌. جمله ‌بعد‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: وَ ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ شَي‌ءٍ فَهُوَ يُخلِفُه‌ُ وَ هُوَ خَيرُ الرّازِقِين‌َ.

سؤال‌: بسياري‌ ‌از‌ موارد ‌است‌ ‌که‌ انفاق‌ مي‌كنند و خداوند عوض‌ نمي‌دهد و جاي‌ ‌او‌ نمي‌گذارد.

جواب‌: همين‌ اشكال‌ ‌را‌ خدمت‌ ائمه‌ كردند و ‌آنها‌ جواب‌ دادند ‌به‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ ‌بر‌ وجه‌ مشروع‌ نبوده‌.

توضيح‌ اينكه‌: اولا‌-‌ انفاق‌ بايد ‌از‌ ممر حلال‌ دست‌ آمده‌ ‌باشد‌ ‌از‌ حرام‌ و شبهه‌ نفس‌ انفاقش‌ معصيت‌ ‌است‌، و ثانيا بايد قصد قربت‌ و خلوص‌ ‌باشد‌ ‌به‌ قصد ريا ‌ يا ‌ بعض‌ مقاصد دنيوي‌ نباشد، و ثالثا بايد ‌به‌ مصرف‌ مقرر ‌در‌ محل‌ ‌خود‌ انفاق‌ كند، ‌به‌ ‌غير‌ ‌اينکه‌ طريق‌ نتيجه‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 39)- بیزاری معبودان از عابدان: بار دیگر در اینجا به پاسخ گفتار آنها که اموال و اولاد خود را دلیل بر قرب خویش در درگاه خداوند می‌پنداشتند باز می‌گردد، و به عنوان تأکید می‌گوید: «بگو: پروردگار من روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گسترده یا محدود می‌کند» (قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ).

سپس می‌افزاید: «آنچه را در راه خدا انفاق کنید خداوند جای آن را پر می‌کند و او بهترین روزی دهندگان است» (وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ

ج4، ص47

وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ)

.در روایتی از پیغمبر صلّی اللّه علیه و اله می‌خوانیم: «کسی که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود».

اما مسأله مهم این است که انفاق از اموال حلال و مشروع باشد که خدا غیر آن را قبول نمی‌کند و برکت نمی‌دهد.

گر چه محتوای این آیه تأکید بر مطلب گذشته است ولی از دو جهت تازگی دارد:

نخست این که آیه 37 که مفهومش همین مفهوم بود بیشتر ناظر به اموال و اولاد کفار بود در حالی که این آیه ناظر به مؤمنان است.

دیگر این که آیه قبل وسعت و تنگی معیشت را در باره دو گروه مختلف بیان می‌کرد در حالی که این آیه ممکن است اشاره به دو حالت مختلف از یک انسان باشد که گاه روزیش گسترده و گاه تنگ و محدود است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 442

منابع