آیه 34 سوره طور

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<33 آیه 34 سوره طور 35>>
سوره : سوره طور (52)
جزء : 27
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس اگر راست می‌گویند آنها هم کلامی مانند قرآن بیاورند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Let them bring a discourse like it, if they are truthful.

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ «32»

آيا عقل‌هايشان آنان را دستور مى‌دهد به اين (كه به پيامبر تهمت بزنند؟) بلكه آنان خود قومى طغيانگرند؟

أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ «33»

آيا مى‌گويند: پيامبر، (قرآن را خود ساخته و) به خدا نسبت داده است؟ (چنين نيست)، بلكه آنان (به سبب طغيان و حسد) ايمان نمى‌آورند.

فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِينَ «34»

پس اگر راستگويند، سخنى مانند قرآن بياورند.

نکته ها

در اين آيات و آيات پس از آن، خداوند چهارده سؤال توبيخى از مخالفان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‌كند و تمام راه‌هايى را كه ممكن است به گونه‌اى بهانه تسليم نشدن كفّار شود، مى‌بندد.

شايد در هيچ جاى قرآن اين‌گونه مخالفان به باد انتقاد گرفته نشده و بهانه‌هاى آنان مطرح نشده باشد.

«أحلام» جمع «حلم» به معناى عقل است. از آنجا كه بزرگان قريش خود را صاحبان عقل و فكر مى‌دانستند، قرآن در اين آيه مى‌فرمايد: آيا عقل آنان چنين حكم مى‌كند كه قرآن را سحر و جادو بدانند، خير بلكه آنان در برابر حق سركشى مى‌كنند؟

«تقول»، سخنى را از پيش خود بافتن و به كسى نسبت دادن است.

«حديث» به معناى «جديد» است. از آنجا كه مضامين قرآن تازگى دارد، از آن به «حديث» ياد شده است.

خداوند، بارها كفّار را دعوت به مبارزه نموده است: گاهى از آنان درخواست آوردن كتابى‌

جلد 9 - صفحه 292

مثل قرآن كرده، «فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» «1» گاهى تخفيف داده وبه آوردن ده سوره اكتفا نموده، «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ» «2» وگاهى به آوردن يك سوره، «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» «3» و در آيه 34 حتّى به آوردن مطالبى مثل قرآن اكتفا كرده است. «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ»

پیام ها

1- تهمت ساحر، كاهن، شاعر و مجنون به پيامبر، از روى تعقّل و تفكّر در آيات قرآن نبوده است. «أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ»

2- ريشه‌ى كفر و شرك، طغيان و سركشى در برابر حق است، نه عقل و انديشه. «أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ»

3- هر كس كه سخن او منطقى نباشد و بر آن اصرار ورزد، طغيانگر است. «أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ»

4- مشركان، با تهمت و افترا، كفر خود را توجيه مى‌كردند. «يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ»

5- انسان يا بايد بر اساس عقل عمل كند يا بر اساس وحى، و كفّار خود را از هر دو محروم كرده‌اند. أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ‌ ... بَلْ لا يُؤْمِنُونَ‌

6- در طوفان تهمت‌ها، دست از منطق و استدلال بر نداريد و مخالفان را به آوردن سخنى همچون قرآن دعوت كنيد. فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ‌ ...

7- قرآن محكم‌ترين استدلال را دارد؛ اگر پيامبر به تنهايى قرآن را بافته و به خدانسبت داده است، «تَقَوَّلَهُ» شما دسته جمعى يك سخن مثل آن بياوريد. «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ»

8- مبارزه‌طلبى در ميدان فرهنگى نيز لازم است. «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ»

«1». قصص، 49.

«2». هود، 13.

«3». بقره، 23.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 293

پانویس

منابع