آیه 34 سوره توبه
<<33 | آیه 34 سوره توبه | 35>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای اهل ایمان، بسیاری از علماء و راهبان (یهود و نصاری) اموال مردم را به باطل طعمه خود میکنند و (خلق را) از راه خدا منع میکنند و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره میکنند و در راه خدا انفاق نمیکنند آنها را به عذابی دردناک بشارت ده.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يصدون: صد و صدود به معنى اعراض و مانع شدن آيد. «يصدون» اعراض مى كنند و يا ديگران را منع مى كنند.
يكنزون: كنز (بر وزن عقل): اندوختن مال، اندوخته و انباشته. مصدر و اسم، هر دو آيد. «كنز المال كنزا: جمعه و ادخره و دفنه في الارض». «يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ» طلا را مى اندوزند و ذخيره مى كنند. در مجمع البيان آمده: «الكنز هو الشيء الذى جمع بعضه على بعض».[۱]
نزول
«شیخ طوسى» گوید: جبائى و دیگران گویند این قسمت از آیه «وَالَّذِینَ یکنِزُونَ الذَّهَبَ» درباره آن عده از نمازگذارانى که زکات نمى دهند، نازل گردیده است. عده اى گویند: درباره مشرکین نازل شده است و بهتر آنست که حمل بر عموم نموده و بگوئیم براى هر دو طایفه مزبور نازل شده است[۲].[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «34»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! بسيارى از دانشمندان و راهبان، (با سوء استفاده از موقعيّت خود،) اموال مردم را به ناحق مىخورند و آنان را از راه خدا باز مىدارند و كسانىكه طلا و نقره مىاندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمىكنند، پس آنان را به عذابى دردناك، بشارت بده!
نکته ها
معناى احبار و رهبان در آيهى 31 گذشت.
علماى يهود بهخاطر منافع مادّى خود، حقّ را كتمان كردند وبه حقانيّت دين اسلام اعتراف نكردند، يا رشوه گرفتند و گناه بخشودند، يا تفتيش عقايد كرده و به ديگران تهمت زدند.
سوء استفاده از موقعيّتها، حرام است وبزرگترين خطر براى علماى دين، فساد مالى است. «لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ» (كسانىكه متولّى موقوفاتاند و آنها را در مسير اهداف وقف شده مصرف نمىكنند، از مصاديق اين آيه مىباشند)
زكات در روايات:
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: در چه مقدار مال، زكات واجب مىشود؟ حضرت فرمود: زكات ظاهر يا باطن؟ گفتند: هر دو. حضرت ابتدا نصابى را براى زكات ظاهر بيان نموده و آنگاه در بيان زكات باطن فرمودند: «فلا تستأثر على اخيك بما هو احوج اليه منك» «1» آنچه را برادر دينىات به آن نيازمندتر از توست، او را انتخاب و ترجيح دهى.
- در روايتى ديگر، آن حضرت مىفرمايد: «انّما اعطاكم اللَّه هذه الفضول من الأموال لتوجّهوها
«1». تفسير صافى.
جلد 3 - صفحه 413
حيث وجّهها اللَّه تعالى و لم تُعطِّلوها لتكنِزوها» «1» خداوند اين مالهاى اضافى را به شما عطا كرد تا در مسير رضاى او خرج كنيد، نه آنكه احتكار و گنج كنيد.
- طبق روايات، امام زمان عليه السلام چون ظهور كند، گنجها را حرام مىكند و همه را به مبارزات خود به مصرف مىرساند.
- پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: انّ اللَّه فرض على اغنياء المسلمين فى اموالهم القدرَ الّذى يَسَعُ فقرائهم ...
الا انّ اللَّه يحاسبهم حساباً شديداً و يعذّبهم عذابا اليما «2» خداوند، در مال مسلمانانِ ثروتمند، به مقدارى زكات واجب كرده كه كفاف فقرا را بدهد، آگاه باش! اگر به وظيفهى خود عمل نكنند، همانا خداوند از آنان حسابرسى شديد مىكند.
- رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر مالى كه زكات آن پرداخت نشود كنز است، گرچه پنهان نباشد، يا غيرطلا و نقره باشد. «3»
ابوذر و آيهى كنز:
ابوذر غفارى، صحابى بزرگوار پيامبر، در اعتراض به زراندوزىهاى معاويه و عثمان و عمّال حكومت و حيف و ميل اموال عمومى، صبح و شام اين آيه را با صداى بلند در برابر معاويه و سپس در مقابل عثمان مىخواند و مىگفت: اين آيه مخصوص مانعان زكات نيست و هر نوع زراندوزى را شامل مىشود.
در تفسير شريف الميزان آمده است كه از برخوردهاى ابوذر با عثمان و معاويه و كعب الأحبار، بر مىآيد كه ثروتاندوزى در جامعهى فقير حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زكاتش پرداخت شده باشد.
البتّه برخى آن را به اجتهاد شخصى ابوذر نسبت مىدادند، ولى خودش مىگفت: «ما قلتُ لهم الّا ما سَمعتُ من نبيّهم» آنچه گفتهام از پيامبر شنيدهام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأييد پيامبر است.
از فرازهاى برجستهى زندگى ابوذر، همين امر به معروف و نهى از منكر او نسبت به حكّام،
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير صافى.
«3». تفسير كنزالدقائق.
جلد 3 - صفحه 414
در زمينهى ريختوپاشهاى اقتصادى است و نزاعش با عثمان بر سر مال و مقام نبود، بلكه اعتراض به يك منكر اجتماعى بود.
سرانجام عثمان، اين صحابى پارسا و انقلابى را به شام تبعيد كرد، از شام هم به بدترين وضعى به مدينه آوردند، سپس به «ربذه» تبعيد شد و در تبعيدگاه، مظلومانه جان سپرد. و اين نيز از فرازهاى ناپسند وننگين حكومت عثمان بود.
ديگران براى تبرئهى عثمان، كوشيدهاند تا به ابوذر تهمت سوسياليست بودن و فكر اشتراكى داشتن و مخالفت با مالكيّت خصوصى بزنند، امّا علامه امينى قدس سره در الغدير، بحث مبسوطى در ردّ اين اتهام دارد. «1»
تبعيدهاى مكرّر ابوذر به خاطر مناقشات او با حكومت و فريادهاى اعتراض آميزش بر ضدّ روش مالى عثمان و زراندوزى معاويه و توجيهگرىهاى كعبالأحبار، در كتب تاريخى شيعه و اهل سنّت آمده است، «2» هر چند برخى خواستهاند به نوعى توجيه كنند و اين مناقشات را به حساب آزادى بيان و عقيده در دورهى عثمان بگذارند، يا آنكه تبعيد آن صحابى بزرگوار را به عنوان اينكه «دفع شرّ مهمتر از كسب منفعت است» بدانند و حضورش را در مدينه و شام، شرّ تلقّى كنند و تبعيدش را رعايتِ مصلحت به شمار آورند، «3» ولى اين رفتار ننگآلود با يار صديق و پرهيزكار پيامبر كه زبان صريح و اعتراض دلسوزانهاش تنها با انگيزهى عمل به وظيفه در برابر انحرافات بود، هيچ توجيه و تأويلى نمىپذيرد.
پیام ها
1- بعضى از علماى اهل كتاب، بد نيستند. «كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ»
2- بهرهگيرى علما از مال مردم و بهره نرساندن به آنان كه موجب بىرغبتى مردم به دين مىشود شايد مصداقِ «صدّ عن سبيل اللَّه» باشد. لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ ... وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ
«1». الغدير، ج 8، ص 335.
«2». تفسير نمونه.
«3». از جمله: تفسير المنار، ج 10، ص 406- 407.
جلد 3 - صفحه 415
3- بازداشتن علماى يهود و نصارى مردم را از راه حقّ، به خاطر دستيابى به دنياست. يَكْنِزُونَ ... يَصُدُّونَ
4- در اسلام، محدوديّتى براى سرمايه نيست، امّا راه تحصيل آن شروطى دارد و زراندوزى و بدمصرف كردن ثروت حرام است. الَّذِينَ يَكْنِزُونَ ... وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ (وقتى زراندوزى حرام باشد، احتكارِ ضروريّات قطعاً حرام است)
5- مال اندوزى و حرص، احتكار و پنهان كردن است. چون مشكلات بسيارى را براى جامعه فراهم مىكند. الَّذِينَ يَكْنِزُونَ ... وَ لا يُنْفِقُونَها
6- دنياپرستى علما و زراندوزى ثروتمندان، سبب قهر الهى است. فَبَشِّرْهُمْ ...
7- جمعآورى طلا و نقره و پول، و انفاق نكردن و احتكار آن، گناه كبيره است. چون وعدهى عذاب به آن داده شده است. الَّذِينَ يَكْنِزُونَ ... بِعَذابٍ أَلِيمٍ
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ شیخ بزرگوار در کتاب امالى از ابوالمفضل نقل نماید که گفت: وقتى که این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: هر کس که زکات خویش را بدهد اموال او کنز نخواهد بود. اگر چه در زیر هفت طبقه زمین پنهان باشد و هر کس که زکات مال خود را نپردازد اموال او کنز و گنج محسوب خواهد گردید اگرچه در زیرزمین پنهان نشده و در روى زمین باشد».
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص410.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.