آیه 33 سوره لقمان
<<32 | آیه 33 سوره لقمان | 34>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای مردم، از خدا بترسید و بیندیشید از آن روزی که نه هیچ پدری ذرهای به کار فرزند آید و نه هیچ فرزندی ذرهای به کار پدر آید، البتّه وعده خدا حق و حتمی است، پس زنهار شما را زندگانی دنیا فریب ندهد و شیطان فریبنده شما را از (عقاب) خدا (به عفو و کرمش) سخت مغرور نگرداند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- غرور: (بفتح اول) وصف است به معنى فريب دهنده. راغب گويد: غرور هر چيزى است كه انسان را فريب دهد مانند مال و جاه و شهوت و شيطان. گاهى آن را شيطان تفسير كردهاند كه اخبث فريبكاران است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «33»
اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد و بترسيد از روزى كه هيچ پدرى مسئوليّت (اعمال) فرزندش را نمىپذيرد و هيچ فرزندى به جاى پدرش قبول مسئوليّت نمىكند، قطعاً وعدهى خداوند حقّ است، پس زندگى دنيا شما را نفريبد و (شيطانِ) فريبكار، شما را نسبت به خدا فريب ندهد.
نکته ها
عبارتِ «لا يَجْزِي»، هم به معناى جزا و كيفر و پاداش است و هم به معناى كفايت و تكفّل، كه در اينجا مراد معناى دوم است. «غرور»، صيغهى مبالغه، به معناى بسيار فريبنده است كه مصداق روشن آن شيطان است وبه هر چيز يا كسى گفته مىشود كه انسان را مىفريبد.
پیام ها
1- همه بايد از خدا پروا داشته باشيم و از انواع انحرافات عقيدتى، اخلاقى و عملى بپرهيزيم. «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ»
2- بهترين زاد و توشه براى روزى كه حتّى پدر و فرزند به داد يكديگر نمىرسند، تقواست. اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ ...
3- خطر قيامت جدّى است، لذا هشدارهاى پى در پى لازم است. (دو بار امر و دو بار نهى در آيه آمده است: «اتَّقُوا- اخْشَوْا- فَلا تَغُرَّنَّكُمُ- لا يَغُرَّنَّكُمْ»)
4- روز قيامت، روز بزرگى است. (كلمهى «يَوْماً»، نكره و با تنوين آمده، نشانهى عظمت و بزرگى است.) «اخْشَوْا يَوْماً»
5- در قيامت، هركس گرفتار عمل خويش است و عهدهدار كار ديگرى نيست.
لا يَجْزِي ... شَيْئاً
6- آنچه انسان را از قيامت غافل مىكند، دنيا و شيطان فريبنده است. «فَلا تَغُرَّنَّكُمُ
جلد 7 - صفحه 291
الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»
7- حَسَب و نَسَب، در قيامت كارايى ندارد. «لا يَجْزِي والِدٌ- وَ لا مَوْلُودٌ» (وقتى پدر وفرزند به فرياد يكديگر نمىرسند، حساب ديگران روشن است)
8- ترس از قيامت، مانع فريفتگى انسان به زندگى دنياست. اخْشَوْا يَوْماً ... وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ
9- شيطان در بعضى اوقات، حتّى در مقدّسترين امور براى فريب افراد استفاده مىكند. «وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»
قيامت، روز تنهايى
خداوند، حكيم است و خداىِ حكيم، ساختهى خود را نابود نمىكند. دنيا، خانهاى است كه مهندسش آن را خراب مىكند تا، بناى بهترى بسازد. بنا بر روايات؛ مرگ، تغيير لباس، تغيير منزل و مقدّمهاى براى تكامل و زندگى ابدى است.
به علاوه عدالتِ خداوند، وجود قيامت را براى انسان ضرورى مىكند، زيرا ما خوبان و بدانى را مىبينيم كه در دنيا به پاداش و كيفر نمىرسند، بنابراين خداوند عادل بايد سراى ديگرى را براى آن پاداش و كيفر آنها قرار دهد.
گرچه گاه و بيگاه كيفر و پاداشهايى در دنيا مشاهده مىشود، ولى جايگاه بسيارى از اعمال تنها قيامت است، زيرا در بعضى موارد امكان آن در دنيا وجود ندارد. مثلًا كسى كه در راه خدا شهيد شده، در دنيا حضور ندارد تا پاداش بگيرد و يا كسى كه افراد زيادى را كشته، در دنيا امكان تحمّل بيش از يك كيفر را ندارد.
علاوه بر آنكه رنج و كيفر خلافكار در دنيا به تمام بستگان بىتقصيرش نيز سرايت مىكند، پس بايد پاداش و كيفر در جايى باشد كه به ديگران سرايت نكند.
جمع شدن ذرّات پخش شدهى مردگان نيز كار محالى نيست. همان گونه كه ذرّات چربىِ پخش شده در مَشكِ دوغ، در اثر تكانِ مَشك، يكجا جمع مىشود، خداوند نيز با تكان شديد زمين، اجزاى همهى مردگان را يكجا جمع مىكند. «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها. وَ أَخْرَجَتِ
جلد 7 - صفحه 292
الْأَرْضُ أَثْقالَها» «1» بگذريم كه خود ما نيز از يك تك سلول آفريده شدهايم كه اين سلول نيز از ذرّات خاكى است كه تبديل به گندم، برنج، سبزى و ... شده و به صورت غذاى والدين و سپس نطفه و سرانجام به شكل انسانى كامل در آمده است.
آنچه در اين آيه مورد توجّه قرار گرفته، صحنهى دلخراشى است كه پدر نمىتواند كارى براى فرزند خود انجام دهد. در موارد ديگر قرآن، صحنههايى مطرح شده كه اگر آن آيات را يكجا بنگريم غربت، ذلّت و وحشت انسان را درك خواهيم كرد:
در آن روز، نه مال به فرياد انسان كافر مىرسد و نه فرزند. «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» «2»
در آن روز، دوستان صميمى كفّار از حال يكديگر نمىپرسند. «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» «3»
در آن روز، پشيمانى و عذرخواهى براى كافر سودى ندارد. «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» «4»
در آن روز، نسبتها و آشنايىها براى كافر سودى ندارند. «فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ» «5»
در آن روز، وسيلهها و سببها براى كافر از كار مىافتد. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» «6»
به هر حال، آن روز، روز غربت و تنهايى انسان است.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 267
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم