آیه 31 سوره قصص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ ۖ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<30 آیه 31 سوره قصص 32>>
سوره : سوره قصص (28)
جزء : 20
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و تو (در این مقام) عصای خود بیفکن. چون (عصا افکند و) بر آن نگریست و دید که گویی اژدهایی مهیب و سبک خیز است رو به فرار نهاد و واپس نگردید. (در آن حال بدو خطاب شد) ای موسی پیش آی و مترس که تو از ایمنان هستی.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And: ‘Throw down your staff!’ And when he saw it wriggling as if it were a snake, he turned his back [to flee], without looking back. ‘Moses! Come forward, and do not be afraid. Indeed you are safe.’

معانی کلمات آیه

  • تهتز: هز: تكان دادن. حركت دادن. اهتزاز حركت كردن، راغب حركت و تكان شديد گويد.
  • جان: طبرسى مار كوچك، صحاح مطلق مار، اقرب الموارد مار سفيد و سياه چشم بى آزار كه اغلب در خانه‏‌ها يافت مى‌‏شود گفته است.
  • لم يعقب: يعنى: برنگشت. تعقيب برگشتن بعد از فرار است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسى‌ أَقْبِلْ وَ لا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ «31»

«1». تفسير الميزان.

«2». شورى، 51.

جلد 7 - صفحه 51

و (از تو مى‌خواهم) اين‌كه عصايت را بيفكنى! پس چون (موسى عصا را انداخت ناگهان) مشاهده كرد كه آن (عصا) چنان جست و خيز مى‌كند كه گويا مارى چالاك و كوچك است، پشت‌كنان فرار كرد و به عقب (هم) نگاه نكرد! (به او ندا رسيد كه) اى موسى! پيش بيا و نترس، همانا تو درامان هستى.

پیام ها

1- خداوند از هر چيز مى‌تواند معجزه‌اى بيافريند. أَلْقِ عَصاكَ‌ ... كَأَنَّها جَانٌ‌

2- براى انجام مأموريّت‌هاى بزرگ، بايد برنامه را قبلًا تمرين و تكرار كرد. «أَلْقِ عَصاكَ» (حضرت موسى مى‌بايست ابتدا خود، معجزه را ببيند تا بتواند آن را در برابر ديگران تكرار نمايد.)

3- انبيا در جنبه‌ى بشرى، همچون ساير انسان‌ها نسبت به امورى، دغدغه و ترس داشته‌اند. «لا تَخَفْ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏8، ص:41

منابع