آیه 2 سوره مرسلات
<<1 | آیه 2 سوره مرسلات | 3>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
قسم به فرشتگانی که به سرعت تند باد (به انجام حکم حق) میشتابند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- عاصفات: عصف: شدّت. رِيحٌ عاصِفٌ باد تند و شديد، منظور از عاصفات بادهايى است كه تند و به شدّت مىوزند. «عصف الريح عصفا:اشتدّ» ناشرات: نشر: پراكنده شدن و پراكنده كردن. لازم و متعدى هر دو آمده است، مراد از ناشرات ظاهرا بادهايى است كه پراكنده مىكنند يا پراكنده مىشوند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً «1» فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً «2» وَ النَّاشِراتِ نَشْراً «3» فَالْفارِقاتِ فَرْقاً «4» فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً «5» عُذْراً أَوْ نُذْراً «6» إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ «7»
به فرستادههاى پى در پى سوگند. پس به طوفانهاى سهمگين (سوگند).
به نشردهندگانى (كه حق را به نيكويى) نشر مىدهند سوگند. پس آنان كه به طور كامل (بين حق و باطل) فرق مىگذارند. پس به القا كنندگان ذكر (و وحى به پيامبران). براى (رفع) عذر يا هشدار و انذار. همانا آنچه وعده داده مىشويد، واقع شدنى است.
نکته ها
كلمه «عرف» به معناى پى در پى است و به يال اسب كه موهاى رديف دارد، عُرْف گويند.
اين واژه به معناى نيك و پسنديده نيز آمده و كلمهى «معروف» از آن است.
براى امورى كه در پنج آيه اول اين سوره به آنها سوگند ياد شده، يعنى «الْمُرْسَلاتِ، فَالْعاصِفاتِ، النَّاشِراتِ، فَالْفارِقاتِ و فَالْمُلْقِياتِ»، سه تفسير بيان شده است:
الف: برخى از مفسران عقيده دارند مراد از آنها انواع بادها و طوفانها است؛ «1»
ب: برخى عقيده دارند كه مراد از آنها انواع فرشتگان است؛ «2»
«1». تفسير كبير فخررازى.
«2». تفسيرالميزان.
جلد 10 - صفحه 342
ج: برخى عقيده دارند كه آيات اول و دوم مربوط به باد و طوفان و آيات سوم تا پنجم مربوط به فرشتگان است و اين تفكيك به خاطر نوع حرف عطف است، زيرا حرف «واو» در اول آيه نشانه جدايى و حرف «فاء» در اول آيه نشانه اتصال است.
«العاصفات» جمع «عاصف» به معناى باد شكننده و سخت است، چنانكه در آيه 12 سوره يونس مىخوانيم: «رِيحٌ عاصِفٌ» و كلمه «عصف» به معناى تندباد است، مانند: «كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» «1»، «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ» «2»
اگر مراد از «عاصفات» را فرشتگان بدانيم، معناى آيه چنين است كه فرشتگان، فرمان الهى را با شدّت و سرعت انجام مىدهند. نظير آياتى كه مىفرمايد: «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «3»* و يا «هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «4».
در كنار هم آمدن سوگند به بادها و فرشتگان، شايد به خاطر شباهت ميان باد و فرشته باشد، از اين نظر كه هر دو لطيف و سريعاند و در آفرينش و تدبير امور نقش دارند.
كلمه «ملقيات» به صورت جمع آمده است، شايد به خاطر آن كه گاهى فرشتگان ديگرى همراه فرشته وحى يعنى جبرئيل نازل مىشوند و شايد به خاطر آن باشد كه گاهى فرشته و گاهى افراد و امور ديگر وسيله تذكر انسان شده و مسايلى را به انسان القا مىكنند.
خداوند متعال بايد حجّت را بر مردم تمام كند و جلوى بهانهها و عذرتراشىها را بگيرد.
«عُذْراً». در آيه 134 سوره طه نيز مىخوانيم: اگر قبل از آمدن انبيا مردم را هلاك كنيم، عذر خواهند آورد و مىگويند: چراپيش از اين پيامبرى نفرستاد تا ما از او پيروى كنيم و گرفتار نشويم.
در صفات سه گانه ناشرات، فارقات و ملقيات يك سير طبيعى وجود دارد. يعنى ابتدا بايد فرشتگانى معارف را گسترش دهند: «النَّاشِراتِ»، سپس در سايه آن، حق و باطل و حلال و
«1». فيل، 5.
«2». الرّحمن، 12.
«3». نحل، 50.
«4». انبياء، 27.
جلد 10 - صفحه 343
حرام از هم جدا شوند: «الفارقات» و به دنبال آن، ذكر القا شود. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً» «1»
پیام ها
1- آنچه از جانب خداوند فرستاده مىشود، مقدّس و قابل سوگند خوردن است.
«وَ الْمُرْسَلاتِ»
2- الطاف خداوند، دائمى و مستمر است. «2» «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»
3- آنچه از جانب خداوند نازل مىشود، خير است. «3» «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»
4- در نظام آفرينش، حتّى وزش باد به طور تصادفى نيست، بلكه آفريدگار جهان، آن را مىفرستد. «الْمُرْسَلاتِ»
5- مأموريّتهاى مهم، بايد به سرعت انجام شود. «عَصْفاً»
6- در جهانبينى الهى، نرمى و سختى هر كدام به جاى خود ارزشمند است.
عُرْفاً ... عَصْفاً
7- توسعه و گسترش به معناى ناديده گرفتن اصول و چارچوب نيست.
«وَ النَّاشِراتِ نَشْراً فَالْفارِقاتِ فَرْقاً»
8- در نظام هستى كارها تقسيم شده و هر كارى به فرد يا گروهى سپرده شده و اين رمز مديريّت موفق است. «الْمُرْسَلاتِ، النَّاشِراتِ، الفارقات»
9- در نظام الهى، تكوين و تشريع در كنار يكديگرند. وَ الْمُرْسَلاتِ ... فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً
10- در مأموريّتهاى ارشادى بايد مطلب به مخاطبان تفهيم شود. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً»
11- هرگونه ذكر، الهام، علم و خطور حق از سوى خداوند است. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً»
12- خداوند با تفاوتهايى كه ميان حق و باطل قرار داده، هم اتمام حجّت كرده است: «عُذْراً» و هم هشدار مىدهد. «نُذْراً»
13- در مأموريّتهاى ارشادى، بايد راه بهانهجويى مسدود شود. «عُذْراً أَوْ نُذْراً»
14- براى امور مهم همچون وقوع قيامت، سوگندهاى متعدّد مفيد و راهگشا است. «وَ الْمُرْسَلاتِ، فَالْعاصِفاتِ، وَ النَّاشِراتِ، فَالْفارِقاتِ، فَالْمُلْقِياتِ، إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ»
«1». تفسيرالميزان.
«2». اين معنا در صورتى استفاده مىشود كه كلمه «عُرف» را به معناى پى در پى بدانيم.
«3». در صورتى كه كلمه «عُرف» را به معناى خير و نيكى بدانيم، نظير آيه «وأمر بالعرف».
جلد 10 - صفحه 344
15- انسان در مورد قيامت، دائماً نياز به تذكّر و يادآورى دارد. فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً ... إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص7
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم