دری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید هیچ کس نتواند بست و آن در که او ببندد هیچ کس جز او نتواند گشود، و اوست خدای بیهمتای با حکمت و اقتدار.
چون خدا رحمتی را برای مردم بگشاید، بازدارندهای برای آن نیست، و چون باز دارد، بعد از او فرستنده ای برایش وجود ندارد، و او توانای شکست ناپذیر و حکیماست.
هر رحمتى را كه خدا براى مردم گشايد، بازدارندهاى براى آن نيست، و آنچه را كه باز دارد، پس از [باز گرفتن] گشايندهاى ندارد، و اوست همان شكستناپذير سنجيدهكار.
رحمتى كه خدا بر مردم بگشايد كس نتواند كه بازش دارد. و چون چيزى را دريغ دارد كس نتواند جز او كه روانش دارد. و اوست پيروزمند و حكيم.
هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمیتواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است!
Whatever mercy Allah unfolds for the people, no one can withhold it; and whatever He withholds no one can release it except Him, and He is the All-mighty, the All-wise.
Whatever Allah grants to men of (His) mercy, there is none to withhold it, and what He withholds there is none to send it forth after that, and He is the Mighty, the Wise
That which Allah openeth unto mankind of mercy none can withhold it; and that which He withholdeth none can release thereafter. He is the Mighty, the Wise.
What Allah out of his Mercy doth bestow on mankind there is none can withhold: what He doth withhold, there is none can grant, apart from Him: and He is the Exalted in Power, full of Wisdom.
هر رحمتى را كه خداوند (به روى) مردم بگشايد، بازدارندهاى براى آن نيست، و هر چه را خداوند دريغ دارد، پس غير او فرستندهاى براى آن نيست، و اوست عزيز و حكيم.
پیام ها
1- در دنيا همه مردم از رحمت الهى برخوردارند. «يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ»
2- رحمت الهى قبل از قهر اوست. (كلمهى «يَفْتَحِ» قبل از «يُمْسِكْ» آمده است.)
3- دادنها و گرفتنهاى خداوند، همراه با حكمت است. «يَفْتَحِ- يُمْسِكْ- الْحَكِيمُ»
4- نعمتهاى الهى، داراى خزاينى است كه گوشهاى از آن به روى انسان باز مىشود. «يَفْتَحِ- مُرْسِلَ»
5- چشمداشت به غير خدا بيهوده است، اگر او نخواهد هيچ قدرتى كارائى ندارد. «فَلا مُمْسِكَ- فَلا مُرْسِلَ»
6- ارادهى خداوند خللناپذير است. ما يَفْتَحِ ... فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ
ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ: آنچه بگشايد خدا براى مردمان، مِنْ رَحْمَةٍ: از بخشايش آسمانى و زمينى به حكمت بالغه مانند نعمت و عافيت و صحت و امنيت و علم و غير آن از اقسام نعم غير متناهيه، يا توفيق توبه، فَلا مُمْسِكَ لَها:
پس بازگيرنده نيست مر آن را، وَ ما يُمْسِكْ: و آنچه باز گيرد از مردمان از آثار و بخشش خود بر وجه مصلحت تامه، فَلا مُرْسِلَ لَهُ: پس هيچ فرستنده نيست مر آن را، مِنْ بَعْدِهِ: پس از باز گرفتن او؛ يعنى قدرت ندارد هيچكس آنچه خدا ارسال كرده باشد، امساك كند و نگهدارد؛ و آنچه او باز گرفته، ارسال نمايد؛ تمام در تحت اراده ازليه او است. وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ: و او غالب است در آنچه خواهد از ارسال و امساك، و هيچكس با او در آن منازعه نتواند كند؛ حكيم است كه بر وجه حكمت و مصلحت آنچه بجا آورد از ارسال و امساك.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «5»
ترجمه
ستايش مر خدايرا است كه آفريننده آسمانها و زمين است قرار دهنده فرشتگان را پيامبرانى صاحبان بالها دو دو و سه سه و چهار چهار مىافزايد در آفرينش آنچه ميخواهد همانا خدا بر همه چيز توانا است
آنچه بگشايد خدا براى مردمان از رحمت پس نيست باز گيرندهئى براى آن و آنچه را باز گيرد پس نيست رها كنندهئى برايش پس از او و او است قالب درست كردار
ايمردمان ياد كنيد نعمت خدا را بر شما آيا هست آفرينندهئى بجز خدا كه روزى دهد شما را از آسمان و زمين نيست خدائى مگر او پس بكجا برگردانيده ميشويد
و اگر تكذيب ميكنند ترا پس بتحقيق تكذيب كرده شدند پيغمبرانى پيش از تو و بسوى خدا بازگردانده ميشود كارها
ايمردمان همانا وعده خدا راست است پس نبايد مغرور كند شما را زندگانى دنيا و نبايد مغرور كند شما را بخدا آن فريب دهنده.
تفسير
خداوند متعال تعليم فرموده بندگان خود را كه حمد و ثناى او را بجا آورند چنانچه او بجا آورده چون نو پديد آورنده آسمانها و زمين و هر چه در آنها است او است پس مخصوص است بسپاس و ستايش و قرار دهنده است فرشتگان را
جلد 4 صفحه 375
وسائط بين خود و انبياء و اولياء و صلحاء به نازل نمودن وحى و الهام و خواب راست و آنها بحسب مراتب استعدادشان براى وساطت و جهات مأموريّتشان و بعد مسافت صعود و نزولشان داراى دو بال و سه بال و چهار بال الى ما شاء اللّه ميباشند و زياد ميكند خدا در خلق بال براى آنها هر قدر بخواهد چون او بر هر امرى قادر است هر قدر بخواهد بآنها قوّه و قدرت انجام خدمت را ميدهد ولى قدر متيقّن دو بال است كه بيكى اخذ و بديگرى اعطاء نمايند از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه خداوند ملائكه را مختلف آفريده پيغمبر صلى اللّه عليه و اله جبرئيل را ديد كه ششصد بال داشت و در اكمال از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت نموده كه خدا فرشتهئى دارد كه نامش دردائيل است و او شانزده هزار بال دارد كه فاصله ميان هر دو بالش بقدر فاصله ميان آسمان و زمين است و اخبار در بيان كثرت ملائكه و بزرگى جسم و اوصاف كمال و عجائب صنع الهى در آنها بقدرى است كه نميتوان احصاء نمود و منافات ندارد با اين معنى آنكه خداوند بمقتضاى حكمت در ساير مخلوقات خود هم چيزى افزوده فرمايد چنانچه در توحيد از امام صادق عليه السّلام به اين معنى اشاره شده و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه آن روى خوب و موى خوب و آواز خوب است و خداوند در رحمت خود را بر هر فرد و جماعتى كه بگشايد از نعمت صحّت و امنيّت و رفاهيت و علم و تقوى و نبوّت و ولايت كسى نميتواند از آن جلوگيرى نمايد و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه متعه هم از اين قبيل است و هرگاه به بندد آندر را كسى نميتواند بگشايد بعد از بستن او مگر با اجازه او و او است توانائى كه كسى نميتواند با اراده او مخالفت كند و حكيمى كه بهيچ كس و قوم بىجهت نميدهد و نميگيرد و بعدا متذكر فرموده است مردم را بمراعات حقّ نعمت خود كه شكر آن واجب است و براى اخذ اقرار از آنها سؤال فرموده كه آيا آفريننده ديگرى غير از خدا هست كه شما را از آسمان بتوسط باران و ساير معدّات و از زمين بوسيله پرورش نباتات روزى شما را برساند و براى وضوح جوابش فرموده نيست خدائى غير از او شما هم خودتان ميدانيد كه روزى دهنده فقط خدا است پس چرا برگردانده ميشويد از حقّ به باطل و قائل باستحقاق عبادت كسانى ميشويد كه روزى دهنده و منعم شما نيستند و براى تسليت خاطر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده اين
جلد 4 صفحه 376
تكذيب اختصاص بتو ندارد انبياء سابق را هم مانند تو تكذيب كردند و ايشان صبر نمودند و اجر بردند چون بازگشت امور بحكم الهى است و هر كس را بسزاى اعمالش خواهد رسانيد اينها را هم مانند آنها بكيفر خواهد رسانيد و مردم بايد بدانند كه وعده ثواب و عقاب الهى حق و محقّق است و مغرور بزر و زيور و لذائذ دانيه فانيه دو روز زندگانى دنياى دنى نشوند و مغرور نكند و فريب ندهد آنها را شيطان فريب دهنده بوعده مغفرت و كرم خداوند و اصرار بمعصيت نمايند چون اصرار بگناه بتدريج قلب را تيره و سر از گريبان كفر بيرون ميآورد و كافر مغفور نميگردد و خداوند چنانچه ارحم الراحمين است اشدّ المعاقبين هم هست و از مكرش نميشود ايمن شد.