آیه 1 سوره فاطر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۚ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 1 سوره فاطر 2>>
سوره : سوره فاطر (35)
جزء : 22
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

سپاس خدای راست که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان (پیمبران خود) گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر (قدرت) قرار داد، هر چه بخواهد در آفرینش می‌افزاید که خدا بر (بعث و ایجاد) هر چیز قادر است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

All praise belongs to Allah, originator of the heavens and the earth, maker of the angels [His] messengers, possessing wings, two, three or four [of them]. He adds to the creation whatever He wishes. Indeed Allah has power over all things.

معانی کلمات آیه

  • فاطر: فطر: شكافتن و شكاف. «الفطر: الشقّ» راغب شكافتن از طرف طول گفته است‏ فاطِرِ السَّماواتِ‏ از اسماء حسنى است كه خداوند كائنات را به وسيله شكافتن آفريده است نظير: إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‏.
  • ملائكه: موجودات با شعور غير مادّى كه خداوند آفريده و پيوسته در فرمان خدايند: عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ‏ طبرسى فرموده: اكثر علماء عقيده دارند كه ملك (بر وزن شرف) از الوك مشتقّ است كه به معنى رسالت مى‌باشد.
  • اجنحة: جناح (بفتح- ج): بال، دو طرف شى‏ء را نيز جناح گويند مانند دو جناح كشتى و لشكر، در اينصورت به معنى جانب و طرف است. و نيز به معنى ميل آيد گويند: «جنحت السفينة» يعنى كشتى به يك طرف ميل كرد. جمع جناح اجنحه است.
  • مثنى: دو تا دو تا. «ثلاث» سه تا سه تا. «رباع» چهار تا چهار تا.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره‌ى فاطر

اين سوره در مكّه نازل شده و چهل و پنج آيه دارد.

«فاطر» يكى از صفات خداوند است كه به معناى آفريننده مى‌باشد. نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شده كه خداوند را به عنوان‌ «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» معرّفى مى‌نمايد.

همانند ديگر سوره‌هاى مكّى، سخن از مبدأ و معاد و مبارزه باشرك، محور اصلى مباحث اين سوره را تشكيل مى‌دهد.

جلد 7 - صفحه 469


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده‌ى مهربان‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1»

ستايش، مخصوص خداوندى است كه آفريدگار آسمان‌ها و زمين است؛ فرشتگان را كه داراى بال‌هاى (قدرت) دو تا دو تا و سه تا سه تا و چهار تا چهار تا هستند، رسولانى قرار داد. او هر چه را بخواهد در آفرينش مى‌افزايد، البتّه خداوند بر هر كارى تواناست.

نکته ها

«فاطِرِ» به معناى آفريدن ابتكارى است و «أَجْنِحَةٍ» از «جناح» به معناى بال و كنايه از قدرت است. در زبان فارسى نيز مى‌گوئيم: فلانى پروبالش سوخته يا شكسته، كنايه از اين‌كه قدرتى ندارد.

پیام ها

1- ستايش بايد بر اساس ارزش و لياقت باشد. (اگر قرآن مى‌فرمايد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» به دليل آن است كه او فاطر، جاعل و قدير است.)

2- با آن كه خداوند قدرت دارد، ليكن نظام آفرينش را بر اساس اسباب و مسبّبات قرار داده است. «جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا»

جلد 7 - صفحه 470

3- نقش و قدرت فرشتگان متفاوت است. «أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»

4- دست خداوند در آفرينش باز است و جهان در حال توسعه و گسترش مى‌باشد. «يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ»

5- آفرينش جهان، امرى بديع و ابتكارى است. «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

سيماى فرشتگان در قرآن‌

قرآن كريم درباره‌ى فرشتگان مطالبى دارد از جمله:

1. فرشتگان، بندگان گرامى خداوند هستند. «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ» «1»

2. مطيع خداوند هستند. «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «2» «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «3»

3. تدبير و تقسيم امور بر عهده‌ى آنهاست. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» «4» «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» «5»

4. مراقب الفاظ و سخن انسانند. «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» «6»

5. كاتب اعمالند. «وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ» «7»

6. بشارت دهنده به رزمندگان در جنگ هستند. «بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها» «8»

7. بشارت دهنده در مورد فرزنددار شدن هستند. «إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى‌» «9»

8. بشارت دهنده به مؤمنان در لحظه‌ى مرگ هستند. «أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا» «10»

9. مأمور عذاب مجرمان هستند. «لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِي‌ءَ بِهِمْ» «11»

10. محافظ انسان هستند. «يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً» «12»

11. دعاگوى مؤمنانند. «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» «13» «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ» «14»

12. شفاعت مى‌كنند. «وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ‌ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى‌» «1»

«1». انبياء، 26.

«2». انبياء، 27.

«3». تحريم، 6.

«4». نازعات، 5.

«5». ذاريات، 4.

«6». ق، 18.

«7». زخرف، 80.

«8». توبه، 40.

«9». مريم، 7.

«10». فصلت، 30.

«11». هود، 77.

«12». انعام، 61.

«13». غافر، 70

«14». شورى، 5.

جلد 7 - صفحه 471

13. لعن كننده‌ى كفّارند. «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ» «2»

14. امدادگر جبهه‌ها هستند. يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ‌ «3» بَلى‌ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا ... يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ‌ «4»

15. مجرمان را لحظه‌ى مرگ تنبيه مى‌كنند. «تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ» «5»

16. از بهشتيان استقبال مى‌كنند. «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «6»

17. مسئول عذاب دوزخ هستند. «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ» «7»

18. مسئول قبض روح هستند. «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا» «8»

19. داراى درجاتى هستند. «ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» «9»

20. مسئول نزول وحى هستند. «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ» «10»

21. گاهى به صورت انسان در مى‌آيند. «فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا» «11»

22. از عبادت خسته نمى‌شوند. «يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا يَسْأَمُونَ» «12»

23. با غير انبيا نيز تماس و گفتگو دارند. «إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً» «13»

24. بعضى فرشتگان برگزيده‌اند. «اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ» «14»

25. ايمان به فرشتگان لازم است. «وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ» «15»

«وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً» «16»

«1». نجم، 26.

«2». بقره، 161.

«3». آل عمران، 126.

«4». آل عمران، 125.

«5». محمد، 27.

«6». زمر، 73.

«7». مدثر، 31.

«8». انعام، 61.

«9». صافات، 164.

«10». نحل، 2.

«11». مريم، 17.

«12». فصلت، 38.

«13». مريم، 19.

«14». حج، 75.

«15». بقره، 285.

«16». نساء، 136.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 472

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص8

منابع