آیه 2 سوره انشقاق

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره انشقاق 3>>
سوره : سوره انشقاق (84)
جزء : 30
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و به فرمان حق گوش فرا دارد و البته سزد که فرمان او پذیرد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and gives ear to its Lord as it should.

معانی کلمات آیه

  • اذنت: اذن در قرآن به معناى اجازه، اراده، اعلام، علم و اطاعت آمده است، مراد از آن در اينجا اطاعت است.
  • حقت: حق: ثابت. راغب گويد: حق در اصل به معنى مطابقت و موافقت است «حقت» يعنى حتمى و ثابت شد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ «1» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «2» وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ «3» وَ أَلْقَتْ ما فِيها وَ تَخَلَّتْ «4» وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ «5»

آنگاه كه آسمان شكافته شود. و پروردگارش را فرمان برد كه چنين سزاوار است. و آنگاه كه زمين هموار شود. و آنچه در آن است بيرون اندازد و خالى گردد. و به فرمان پروردگارش گوش سپرد كه چنين سزد.

نکته ها

«انشقاق» به معناى شكافته شدن است. حضرت على عليه السلام فرمودند: «تنشق السماء من المجرة» «1» يعنى آسمان از طريق كهكشان از هم گسيخته شود.

«أَذِنَتْ» از «اذن» به معناى حرف شنوى و «حُقَّتْ» يعنى شايسته وسزاوار و حقّش اين بود.

در قيامت آنچه در دل زمين است، از مردگان و گنج‌ها و ... به بيرون پرتاب مى‌شود.

چنانكه در سوره زلزال مى‌فرمايد: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها ...

پیام ها

1- در آستانه قيامت، آسمان‌هاى استوار و محكم‌ «سَبْعاً شِداداً» «2» شكافته مى‌شوند. «إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ»

2- هستى گوش به فرمان و تسليم خداوند است. «أَذِنَتْ لِرَبِّها» (اين جمله درباره آسمان و زمين هر دو آمده است.)

«1». تفسير درّالمنثور.

«2». نبأ، 12.

جلد 10 - صفحه 426

3- طبيعت نوعى شعور دارد كه فرمان‌پذير خداوند است. «أَذِنَتْ لِرَبِّها»

4- تسليم خدا شدن، تنها تسليم شدنى است كه شايسته و سزاوار است. «حُقَّتْ»

5- در آستانه قيامت، زمين چنان دگرگون مى‌شود كه تمام ناهموارى‌هاى آن از ميان رفته و سطحى گسترده و هموار مى‌شود. «إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص149

منابع