آیه 2 سوره انسان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره انسان 3>>
سوره : سوره انسان (76)
جزء : 29
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ما انسان را از آب نطفه مختلط (بی حس و شعور) خلق کردیم و او را می‌آزماییم و بدین سبب دارای قوای چشم و گوش (و مشاعر و عقل و هوش) گردانیدیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed We created man from the drop of a mixed fluid so that We may put him to test, so We endowed with hearing and sight.

معانی کلمات آیه

  • امشاج: مشج (بر وزن عقل): آميختن. «مشجه: خلطه» مشيج و مشج (بر وزن فرس و كتف): وصف است به معنى آميخته، جمع آن امشاج است، آن فقط يك بار در قرآن آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً «1» إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً «2»

آيا بر انسان دوره‌اى از روزگار گذشت كه چيزى قابل ذكرى نبود؟ همانا ما انسان را از نطفه‌اى آميخته (از نطفه مرد و زن) آفريديم تا او را بيازماييم، پس او را شنوا و بينا گردانيديم.

نکته ها

«دهر» به معناى زمان و دوران و «أَمْشاجٍ» جمع «مشيج» به معناى مخلوط است.

امام باقر عليه السلام در روايتى فرمودند: «كان شيئا لم يكن مذكورا» «1» انسان، چيزى بود ولى قابل ذكر نبود و بعداً قابليّت پيدا كرد.

امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: انسان در تقدير الهى بود، ولى چيز موجودى نبود. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» «2»

امام باقر عليه السلام فرمودند: مراد از «نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ»، اختلاط نطفه مرد با زن است. «3»

براى بيدار كردن وجدان خفته، گاهى مسائل قطعى در قالب سؤال مطرح مى‌شود. چنانكه مادر از فرزند خود مى‌پرسد: آيا من به تو شير ندادم؟ در اين آيه هم كلمه‌ «هَلْ» به معناى «قد» مى‌باشد. هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ‌ ... يعنى به تحقيق، بر هر انسانى دورانى گذشته كه‌

«1». تفسير برهان.

«2». تفسير كنزالدقائق.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 322

چيز قابل ذكر نبوده است.

ناچيز بودن انسان گاهى طبيعى است، «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» ولى گاهى به خاطر عملكرد نامناسب، انسان خودش را به مرز ناچيز بودن مى‌رساند. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ... اى اهل كتاب! اگر كتاب آسمانى را برپا نداريد، هيچ هستيد. «1»

قرآن، 12 مرتبه از آفرينش انسان از نطفه ياد كرده است، تا هم قدرت خداوند معلوم شود كه از نطفه‌اى انسان مى‌سازد و هم انسان دچار غرور و تكبّر نگردد.

پیام ها

1- انسان، بايد درباره منشأ وجود خود فكر كند. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

2- انسان موجودى نوآفريده و حادث است. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

3- انسان در مسير وجودى خود، روند تكاملى داشته و مراحلى را طى نموده است: ابتدا وجود نداشت، «لَمْ يَكُ شَيْئاً» «2» بعد از بوجود آمدن هم، چيز قابل ذكرى نبود «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

4- ياد ضعف‌ها، غرور انسان را برطرف و او را تسليم خداوند مى‌كند. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

5- آفرينش انسان از نطفه‌اى ناچيز، جلوه‌اى از عظمت الهى است. إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ ...

6- خداوند، با صورت‌گرى روى آب، قدرت نمايى مى‌كند. «مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ»

7- آفرينش انسان، حكيمانه و هدفدار است. خَلَقْنَا الْإِنْسانَ‌ ... نَبْتَلِيهِ‌

8- انسان، موجودى مسئول و مكلّف است. (آزمايش كردن نشانه تكليف است.)

«نَبْتَلِيهِ»

9- همه انسان‌ها در طول تاريخ مورد آزمايش الهى واقع مى‌شوند. «نَبْتَلِيهِ»

«1». مائده 68.

«2». مريم، 67.

جلد 10 - صفحه 323

10- بيان دو ويژگى شنوايى و بينايى براى نمونه است وگرنه تمام اعضاى بدن مورد امتحان واقع مى‌شوند. «سَمِيعاً بَصِيراً»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص469

منابع