آیه 1 سوره انسان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 1 سوره انسان 2>>
سوره : سوره انسان (76)
جزء : 29
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی هیچ لایق ذکر نبود؟

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Has there been a period of time for man when he was not anything worthy of mention?

معانی کلمات آیه

  • دهر: زمان. ابن اثير و اقرب الموارد زمان طويل گفته‏‌اند، راغب گويد: در اصل به معنى مدت عالم است، آن گاه به هر مدت طويل دهر گفته‏‌اند، بر خلاف زمان كه به قليل و كثير شامل است[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره انسان‌

در روايات آمده است: امام حسن و امام حسين عليهما السلام بيمار شدند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با مردم به عيادت آنان آمدند و به حضرت على عليه السلام پيشنهاد كردند كه براى سلامتى دو كودك عزيز خود نذر كنند كه روزه بگيرند. پس از آن كه حسنين بهبود يافتند، حضرت على و حضرت فاطمه عليهما السلام سه روز روزه گرفتند، امّا براى افطار غذايى در خانه نداشتند.

حضرت على عليه السلام از شمعون يهودى مقدارى جو قرض كرد و نانى تهيه شد.

به هنگام مغرب ابتدا نماز مغرب را خواندند و خواستند افطار نمايند كه شب اول فردى مسكين، شب دوّم فردى يتيم و شب سوّم سائلى اسير، درب منزل على عليه السلام را به صدا درآوردند و درخواست غذا كردند. اهل بيت عليهم السلام براى رضاى خدا، غذاى خود را به آنان دادند و خودشان با آب افطار كردند. خداوند متعال، اين سوره را در وصف ايثار آنان نازل فرمود.

مهم آن است كه در اين حركت مقدس، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سهيم و شريك نبود تا روشن شود كه اين سوره فقط درباره اهل بيت عليهم السلام نازل شده است. «1»

«1». الغدير، ج 3، ص 107.

جلد 10 - صفحه 321


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً «1» إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً «2»

آيا بر انسان دوره‌اى از روزگار گذشت كه چيزى قابل ذكرى نبود؟ همانا ما انسان را از نطفه‌اى آميخته (از نطفه مرد و زن) آفريديم تا او را بيازماييم، پس او را شنوا و بينا گردانيديم.

نکته ها

«دهر» به معناى زمان و دوران و «أَمْشاجٍ» جمع «مشيج» به معناى مخلوط است.

امام باقر عليه السلام در روايتى فرمودند: «كان شيئا لم يكن مذكورا» «1» انسان، چيزى بود ولى قابل ذكر نبود و بعداً قابليّت پيدا كرد.

امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: انسان در تقدير الهى بود، ولى چيز موجودى نبود. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» «2»

امام باقر عليه السلام فرمودند: مراد از «نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ»، اختلاط نطفه مرد با زن است. «3»

براى بيدار كردن وجدان خفته، گاهى مسائل قطعى در قالب سؤال مطرح مى‌شود. چنانكه مادر از فرزند خود مى‌پرسد: آيا من به تو شير ندادم؟ در اين آيه هم كلمه‌ «هَلْ» به معناى «قد» مى‌باشد. هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ‌ ... يعنى به تحقيق، بر هر انسانى دورانى گذشته كه‌

«1». تفسير برهان.

«2». تفسير كنزالدقائق.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 322

چيز قابل ذكر نبوده است.

ناچيز بودن انسان گاهى طبيعى است، «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً» ولى گاهى به خاطر عملكرد نامناسب، انسان خودش را به مرز ناچيز بودن مى‌رساند. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‌ شَيْ‌ءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ... اى اهل كتاب! اگر كتاب آسمانى را برپا نداريد، هيچ هستيد. «1»

قرآن، 12 مرتبه از آفرينش انسان از نطفه ياد كرده است، تا هم قدرت خداوند معلوم شود كه از نطفه‌اى انسان مى‌سازد و هم انسان دچار غرور و تكبّر نگردد.

پیام ها

1- انسان، بايد درباره منشأ وجود خود فكر كند. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

2- انسان موجودى نوآفريده و حادث است. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

3- انسان در مسير وجودى خود، روند تكاملى داشته و مراحلى را طى نموده است: ابتدا وجود نداشت، «لَمْ يَكُ شَيْئاً» «2» بعد از بوجود آمدن هم، چيز قابل ذكرى نبود «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

4- ياد ضعف‌ها، غرور انسان را برطرف و او را تسليم خداوند مى‌كند. «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

5- آفرينش انسان از نطفه‌اى ناچيز، جلوه‌اى از عظمت الهى است. إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ ...

6- خداوند، با صورت‌گرى روى آب، قدرت نمايى مى‌كند. «مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ»

7- آفرينش انسان، حكيمانه و هدفدار است. خَلَقْنَا الْإِنْسانَ‌ ... نَبْتَلِيهِ‌

8- انسان، موجودى مسئول و مكلّف است. (آزمايش كردن نشانه تكليف است.) «نَبْتَلِيهِ»

9- همه انسان‌ها در طول تاريخ مورد آزمايش الهى واقع مى‌شوند. «نَبْتَلِيهِ»

«1». مائده 68.

«2». مريم، 67.

جلد 10 - صفحه 323

10- بيان دو ويژگى شنوايى و بينايى براى نمونه است وگرنه تمام اعضاى بدن مورد امتحان واقع مى‌شوند. «سَمِيعاً بَصِيراً»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص469

منابع