آیه 28 سوره فصلت

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 28 فصلت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ذَٰلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ ۖ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ ۖ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<27 آیه 28 سوره فصلت 29>>
سوره : سوره فصلت (41)
جزء : 24
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

این است جزای دشمنان خدا که همان آتش دوزخ است که منزل ابدی آنهاست به کیفر آنکه آیات (و رسل) ما را انکار می‌کردند.

این است کیفر دشمنان خدا که آتش است، برای آنان در آتش دوزخ سرایی جاودانه و همیشگی است، کیفری است [ویژه و سخت]، برای اینکه همواره آیات ما را انکار می کردند.

آرى، سزاى دشمنان خدا همان آتش است كه در آن، منزل هميشگى دارند. [اين‌] جزا به كيفر آن است كه نشانه‌هاى ما را انكار مى‌كردند.

اين است كيفر دشمنان خدا: آتش. در درون آن خانه‌اى هميشگى دارند. اين كيفر آنهاست، زيرا آيات ما را انكار مى‌كردند.

این آتش کیفر دشمنان خدا است، سرای جاویدشان در آن خواهد بود، کیفری است بخاطر اینکه آیات ما را انکار می‌کردند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

That is the requital of the enemies of Allah—the Fire! In it, they will have an everlasting abode, as a requital for their impugning Our signs.

That is the reward of the enemies of Allah-- the fire; for them therein shall be the house of long abiding; a reward for their denying Our communications.

That is the reward of Allah's enemies: the Fire. Therein is their immortal home, payment forasmuch as they denied Our revelations.

Such is the requital of the enemies of Allah,- the Fire: therein will be for them the Eternal Home: a (fit) requital, for that they were wont to reject Our Signs.

معانی کلمات آیه

«النَّارُ»: آتش دوزخ. عطف بیان یا بدل از (ذلِکَ) و یا این که خبرمبتدای محذوف (هُوَ) است. «دَارُ الْخُلْدِ»: سرای ماندگاری و جاودانگی. یعنی در دوزخ اقامتگاه همیشگی کفّار است. «جَزَآءً»: مفعول مطلق عامل محذوف و یا مفعول له است. «جَزَآءً بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ»: حرف (ب) یکم متعلّق به (جَزَآءً) و دوم متعلّق به (یَجْحَدُونَ) است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ «26»

و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند: «به اين قرآن گوش ندهيد و در (هنگام تلاوت) آن، (سخن) لغو و باطل بيافكنيد تا شايد پيروز شويد.»

فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذاباً شَدِيداً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ «27»

پس قطعاً به آنان كه كفر ورزيدند عذاب سختى مى‌چشانيم و حتماً آنان را به بدترين كارى كه انجام مى‌دادند كيفر خواهيم داد.

ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «28»

سزاى دشمنان خدا همين است كه برايشان به خاطر انكار دائمى آيات ما، آتشى باشد كه هميشه در آن جا بمانند.

نکته ها

جمله‌ى‌ «وَ الْغَوْا فِيهِ» يعنى با هر كلام يا عمل لغوى مانند سوت كشيدن، كف زدن، جار و جنجال، افسانه بافى، ايجاد ترديد و سؤالات نابجا مسير حقّ را منحرف كنيد.

پیام ها

1- تبليغات سوء عليه دين، هميشه بوده است. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا»

2- كسانى كه حرف منطقى ندارند، مردم را از شنيدن حرف منطقى ديگران نيز منع مى‌كنند. لا تَسْمَعُوا ...

3- شنيدنِ قرآن، داراى جاذبه و اثر بخشى خاص است كه دشمنان از آن هراس دارند. «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ»

جلد 8 - صفحه 334

4- پيامبر اسلام همواره به تبليغ مشغول بود و كفّار از اين صحنه‌ها رنج مى‌بردند. «لا تَسْمَعُوا»

5- دشمن، هم مردم را از شنيدن قرآن منع مى‌كند و هم براى مبارزه با آن از طريق هوچيگرى و هياهو تلاش مى‌كند. لا تَسْمَعُوا ... وَ الْغَوْا

6- ابزار كار كفّار، ياوه سرايى است. «وَ الْغَوْا فِيهِ»

7- ايجاد پارازيت در كلام حقّ كار كفّار است. «وَ الْغَوْا فِيهِ»

8- دشمن حتّى با احتمال پيروزى دست به كار مى‌شود. «لَعَلَّكُمْ»

9- دشمن هميشه به ياران خود نويد پيروزى مى‌دهد. «تَغْلِبُونَ»

10- كيفر كسانى كه عليه قرآن تبليغات سوء مى‌كنند و مردم را از شنيدن آن باز مى‌دارند و به كار لغو دستور مى‌دهند، بسيار سخت است. (حرف لام در اوّلِ جمله‌هاى‌ «فَلَنُذِيقَنَ‌ و لَنَجْزِيَنَّهُمْ» و حرف نون در آخر آنها و كلمه‌ى «شديد» نشانه‌ى سخت‌ترين نوع عذاب است).

11- هوچيگرى و مانع‌تراشى كفّار، از كفرشان بدتر و مبناى كيفر آنان است. لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي‌ ...

12- دشمن قرآن، دشمن خداست. «ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ»

13- كيفر انكار آگاهانه و دائمى، دوزخ ابدى است. «لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «28»

ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ‌: آن عذاب بدتر پاداش دشمنان خدا، النَّارُ: عذاب آتش جهنم است، لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ: براى كافران است در آتش سراى جاويد. مراد آنكه در آتش جهنم دائم باشند و بيرون نيايند، جَزاءً بِما كانُوا:

داده مى‌شوند جزا دادنى به سبب آنكه بودند، بِآياتِنا يَجْحَدُونَ‌: به آيات كلام ما انكار مى‌كردند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ «26» فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذاباً شَدِيداً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ «27» ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «28» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلاَّنا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ «29» إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (30)

ترجمه‌

و گفتند آنها كه كافر شدند گوش ندهيد به اين قرآن و بيهوده گوئى كنيد در ميان آن شايد شما غالب شويد

پس هر آينه ميچشانيم البته بآنان كه كافر شدند عذاب سختى را و هر آينه جزا دهيمشان بدترين جزاى آنچه بودند كه بجا مى‌آوردند

اين جزاى دشمنان خدا است كه آتش است براى آنها در آن جاى اقامت هميشگى است بپاداش آنچه بودند كه آيت‌هاى ما را انكار ميكردند

و گفتند آنها كه كافر شدند پروردگارا بنما بما آن دو كس را كه گمراه كردند ما را از جن و انس تا قرار دهيم آن دو را زير قدمهامان تا باشند از پست‌ترين كسان‌

همانا آنانكه گفتند پروردگار ما خدا است پس ايستادگى كردند نازل ميشوند برايشان ملائكه كه مترسيد و اندوهگين مشويد و مژده باد شما را به بهشتى كه وعده داده ميشديد.

تفسير

كفار قريش وقتى مى‌ديدند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله با آن لحن دلربا و صوت جانفزا تلاوت قرآن ميفرمايد بطوريكه قلوب صافيه مجذوب و مرعوب و طالب حق و معرض از باطل مى‌گردند برفقا و اتباع خودشان ميگفتند گوش ندهيد بآن و سخنان بيهوده و لغوى از نظم و نثر و غيرها بر سبيل استهزاء و سخريه داخل كنيد در قرآن تا رونق تلاوت آن كاسته شود و از تأثير بيفتد شايد شما غالب شويد بر او و نگذاريد رسوم شما را از بين ببرد و ظاهرا اين وقتى بوده كه از معارضه با قرآن عاجز شده بودند و از راه هو و جنجال ميخواستند مبارزه نمايند ولى‌

جلد 4 صفحه 556

بعضى و الغوافيه را بمعارضه با قرآن بخرافات از قصص و حكايات تفسير نموده‌اند و قمى ره فرموده يعنى بگردانيد آنرا سخريه و لغو در هر حال خداوند ميفرمايد پس ميچشانيم بطور حتم بآنان كه كافر شدند عذاب شديدى را در دنيا بكشتن و اسير و ذليل نمودن يا در آخرت بدخول در جهنم و البته مجازات مينمائيم آنها را ببدترين جزا بر بدترين اعمال آنها كه كفر و شرك و استهزاء بخدا و پيغمبر است اين بدترين جزا جزاى دشمنان خدا است كه آتش جهنم است و براى آنها در آن آتش خانه و مقرّ هميشگى است بپاداش انكارشان آيات الهيه را با عجز از معارضه و علم به بودن آن از جانب خداوند و در آن مقرّ دائمى كه در آتش براى آنها است از خداوند مى‌خواهند كه بآنان بنماياند ابليس ابليسها و قابيل پسر آدم عليه السّلام را كه آن دو نفر از جن و انس معصيت خدا را در زمين بدعت‌گذارى نمودند چنانچه از امير المؤمنين در مجمع نقل نموده و فرموده بعضى گفته‌اند مراد كسانى هستند كه موجب گمراهى شدند از جنس جن و انس نه دو شخص معيّن و از بعضى روايات استفاده ميشود كه آيه شامل است كسانى را كه موجب گمراهى خلق شدند در غصب مقام خلافت از جن و انس و در هر حال مقصود آنها از شناختن آن دو نفر معيّن يا دو جنس مضلّ از جن و انس آنستكه آن دو را در زير پاى خودشان لگدمال نمايند و بقعر جهنم برسانند تا انتقام خودشان را از آن دو كشيده باشند و بعذاب سخت‌ترى از عذاب خودشان گرفتار كرده باشند و باسفل السافلين رسانده باشند در جاى و مكان و ذلّت و هوان اين حال كفار و فجار و مخالفان انبياء و اولياء است ولى اهل توحيد و استقامت در دين و ولايت امير المؤمنين و ائمه معصومين بمقتضاى روايات عديده در وقت جان دادن نازل ميشوند بر ايشان ملائكه رحمت و ميگويند نترسيد از آتيه خودتان و محزون نباشيد بر گذشته و آنچه از شما فوت شده از ثواب و باقى مانده از اعقاب و بدانيد كه ثبات قدم شما در دين و ولايت ائمه طاهرين تمام امور سابقه و لاحقه شما را كفايت و اصلاح نموده و خواهد نمود و بشارت باد بر شما بدخول در بهشت و نعيم جاودانى آن كه در دنيا بتوسط انبياء و اولياء بشما وعده داده مى‌شد و شمه‌اى از اين مقال در آيات آتيه بيايد انشاء اللّه تعالى.

جلد 4 صفحه 557

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِك‌َ جَزاءُ أَعداءِ اللّه‌ِ النّارُ لَهُم‌ فِيها دارُ الخُلدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجحَدُون‌َ «28»

اينست‌ جزاء دشمنان‌ ‌خدا‌ آتشي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ‌آن‌ آتش‌ خانه هميشگي‌ جزاء

جلد 15 - صفحه 430

آنچه‌ بودند ‌که‌ بآيات‌ ‌ما انكار ميكردند.

ذلِك‌َ جَزاءُ أَعداءِ اللّه‌ِ اعداء الهي‌ تمام‌ اقسام‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و عناد و عصبيت‌ و نصب‌ و بدعت‌ و انكار ضروريات‌ ‌را‌ ميگيرد جزاء تمام‌ ‌آنها‌ النّارُ آتش‌ جهنم‌ ‌است‌.

لَهُم‌ فِيها دارُ الخُلدِ مخلّد ‌در‌ آتش‌ هستند ‌که‌ ديگر تمام‌ شدن‌ ندارد و آخر ندارد.

جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجحَدُون‌َ جحود اشد انحاء كفر ‌است‌ زيرا ‌عن‌ علم‌ انكار ميكند حق‌ ‌بر‌ ‌او‌ مكشوف‌ ‌است‌ ‌مع‌ ‌ذلک‌ منكر ميشود زيرا ‌اگر‌ كفر ‌از‌ روي‌ جهالت‌ ‌باشد‌ يك‌ عذري‌ و ‌لو‌ پذيرفته‌ نميشود ميآورند ‌که‌ نميدانستيم‌ خطاب‌ ميرسد چرا نرفتيد بدانيد وسائل‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ ‌براي‌ ‌شما‌ فراهم‌ ‌بود‌ و حجت‌ تمام‌ ‌بود‌ ولي‌ دانسته‌ انكار ‌اينکه‌ عذر ‌را‌ ‌هم‌ ندارد و لذا دارد ‌در‌ خبر

‌ان‌ اهل‌ النار يتأذون‌ ‌من‌ ريح‌ العالم‌ التارك‌ لعلمه‌

و ‌در‌ حق‌ آل‌ فرعون‌ ميفرمايد: جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم‌ ظُلماً وَ عُلُوًّا نمل‌ آيه 14 و مي‌‌-‌ فرمايد: أَدخِلُوا آل‌َ فِرعَون‌َ أَشَدَّ العَذاب‌ِ مؤمن‌ آيه 49.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 28)- سپس برای تأکید بیشتر می‌افزاید: «این آتش کیفر دشمنان خداست» آتش سوزان جهنم! (ذلِکَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ).

اما نه آتشی موقتی و زود گذر بلکه «سرای جاویدشان در آن خواهد بود» (لَهُمْ فِیها دارُ الْخُلْدِ).

آری! این عذاب شدید و دردناک «کیفری است به خاطر این که آیات ما را انکار می‌کردند» (جَزاءً بِما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع