آیه 24 سوره شوری

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 24 شوری)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۖ فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَىٰ قَلْبِكَ ۗ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

مشاهده آیه در سوره


<<23 آیه 24 سوره شوری 25>>
سوره : سوره شوری (42)
جزء : 25
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

بلکه (مردم نادان) خواهند گفت: او (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بر خدا دروغ بسته (که محبّت اهل بیت را بر امت واجب کرده. چنین نیست و هرگز رسولی بر خدا دروغ نتواند بست که) اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر می‌نهد و به کلمات (وحی) خود سخن باطل را محو و نابود و حق را ثابت و برقرار می‌گرداند، که خدا به اسرار دلهای خلق کاملا آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do they say, ‘He has fabricated a lie against Allah’? If so, should Allah wish He would set a seal on your heart, and Allah will efface the falsehood and confirm the truth with His words. Indeed He knows well what is in the breasts.

معانی کلمات آیه

«أَمْ»: یا. آیا. بلکه. «یَخْتِمْ عَلی قَلْبِکَ»: بر دل تو مهر می‌زند و از دریافت آیات و حفظ قرآن محرومت می‌کند. مراد بیان قدرت مطلقه خدا و دلداری رسول است. «یَمْحُ»: اصل آن (یَمْحُو) و فعل مضارع مرفوع است، و عربها گاهی برای تخفیف واو یا یاء را از آخر فعل مضارع حذف می‌کنند. در رسم‌الخطّ قرآنی واو را ننوشته‌اند. مانند: یَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ (اسراء / ). وَ سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ: (علق / ). ذکر واژه (الله) به دنبال آن، و ذکر فعل مضارع مرفوع (یُحِقُّ) با وجود عطف بر آن، نشانه‌های دیگری بر این امر است. «بِکلّماتِهِ»: با سخنان خود. مراد وحی آسمانی و آیات قرآنی است.

نزول

شأن نزول آیات 23، 24 و 25:

محمد بن مسلم گوید: از امام باقر علیه‌السلام شنیدم که مى فرمود: انصار نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و گفتند: یا رسول الله ما به وسیله تو هدایت یافته ایم، از تو می‌خواهیم که مقدارى از اموال ما را که مورد احتیاج شما باشد، بگیرید سپس این آیه نازل گردید و فرمود که من براى رسالت و نبوت اجر و مزدى نمی‌خواهم جز مودت و دوستى با اهل بیت من.[۱]

محمد بن یعقوب کلینى بعد از سه واسطه از اسماعیل بن عبدالخالق نقل کند که گفت: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که از ابوجعفر الاحول سؤال فرمود که مردم بصره درباره این آیه چه مى گویند؟

ابوجعفر گفت: قربانت گردم، مى گویند: این آیه براى خویشاوندان پیامبر نازل شده است. فرمود: دروغ مى گویند، این آیه درباره ما به خصوص یعنى اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله امام على و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین اصحاب کساء علیهم‌السلام نازل گردیده است.[۲]

سعید بن جبیر از عبدالله بن عباس نقل کند که هنگامى که پیامبر به مدینه وارد شد و دین اسلام به استحکام و محکمى خود رسید. انصار گفتند: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌رویم و به او مى گوئیم که اموال ما در اختیار او خواهد بود. هر قدر بخواهد مى تواند بدون هیچ رنج و زحمتى از اموال ما برگیرد لذا نزد پیامبر آمدند و درخواست خویش را معروض داشتند و آیه 23 نازل گردید و پیامبر پس از نزول آن را براى انصار قرائت کرد و فرمود: از شما مزد رسالت و نبوت جز دوستى اقربا و اهل بیت من نمی‌خواهم.

منافقین گفتند: محمد می‌خواهد ما را مطیع و ذلیل خویشاوندان و اقرباى خود بنماید سپس آیه 24 نازل گردید وقتى آیه مزبور را شنیدند به گریه افتادند و از گفتار خویش ابراز ندامت و پشیمانى نمودند سپس آیه 25 نازل گردید.

سدى گوید: مراد از اقتراف حسنه و انجام کار نیک در آیه مودت و دوستى آل محمد است.[۳]

امام حسن مجتبى علیه‌السلام در خطبه اى که ایراد کرد، چنین فرمود: منظور خداوند از اقتراف حسنه و کار نیک انجام دادن در آیه «قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً» مودت و دوستى ما است[۴] و نیز امام حسن علیه‌السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارش خطبه اى ایراد کرد و فرمود: اى گروه مردم، کسانى که مرا مى شناسند، شناخته اند و کسانى که مرا نمى شناسند به آن‌ها مى گویم من حسن فرزند رسول خدایم که نذیر و ترساننده بود و مردم را به سوى خداوند می‌خواند من فرزند آن چراغ فروزان نبوت و از اهل بیتى هستم که آیه تطهیر «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ» درباره او نازل شده و نیز فرزند کسى هستم که مودت و دوستى شما بر اهل بیت او واجب و لازم گردید و منظور خداوند از آیه «وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً» مودت و دوستى ما اهل بیت است.[۵]

سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کند وقتى که آیه 23 نازل شد. گفتند: یا رسول اللّه اقربا و خویشاوندان شما چه کسانى هستند که مودت و دوستى آن‌ها بر ما واجب گردیده است. فرمود: على و فاطمه و حسن و حسین[۶] و نیز سعید بن جبیر و ابن عباس گویند منظور از قربى در آیه آل محمّد مى باشند.[۷]

ابن عباس گوید: سبب نزول آیه 23 چنین بوده چون پیامبر در مدینه مالى نداشت و احتیاج وى به مال زیاد بود. انصار گفتند: این مرد از خویشاوندان ما است و در این شهر غریب است و خدا ما را بدست او هدایت بخشیده است و گاهى او را حقوقى پیش آید و او را چنان وسعتى در مال نیست که به آن قیام کند، بهتر است. براى او مالى جمع کنیم، رفتند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: سپس این آیه نازل گردید و نیز گویند که اهل مکه گفتند: این محمد براى اداى رسالت و نبوت خویش مزدى طمع دارد سپس این آیه نازل شد چنان که قتاده گوید و این بهتر است زیرا سوره شورى مکى است[۸] و نیز عبدالله بن عباس گوید: وقتى که آیه «قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً» نازل شد، عده اى از مردم گفتند: محمد می‌خواهد درباره اهل بیت خود به مردم سفارش کند و به یارى آن‌ها برخیزد سپس آیه 24 به همین سبب نازل شد و در قبال این خیال که مى گفتند: محمد می‌خواهد مردم به اهل بیت وى رغبت حاصل کنند.

خداوند فرمود: اگر شما مى گوئید، پیامبر بر خدا دروغ بسته است خیال باطلى است سپس آیه 25 نازل شد فهمیدند که پیامبر از روى وحى گفته و از خود نگفته است لذا ترسیدند و پشیمان شدند و نزد پیامبر آمدند و توبه کردند و بدست و پاى رسول خدا صلی الله علیه و آله افتادند و ایمان تازه کردند.[۹]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى‌ قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «24»

آيا مى‌گويند (كه محمّد) بر خدا دروغى بسته است، پس اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مى‌نهد. خداوند باطل را محو و حقّ را با كلمات خويش استوار مى‌سازد همانا او به راز سينه‌ها آگاه است.

نکته ها

همان گونه كه منحرفين در مسئله رسالت مى‌گفتند: پيامبر بشرى مثل ماست و ادّعاى رسالتش افترا بر خداست، در مسئله امامت نيز چنين نسبتى را دادند.

اين آيه مى‌فرمايد: اگر پيامبر بر خدا افترا ببندد ما بر او غضب كرده و بر دل او مهر مى‌زنيم، نظير آنجا كه مى‌فرمايد: «لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ» «1» اگر سخنى را به دروغ به ما نسبت دهد، شاهرگش را مى‌زنيم.

«بِذاتِ الصُّدُورِ» يعنى افكارى كه سينه‌ها را تصاحب كرده است.

پیام ها

1- بعضى كه نمى‌خواستند مودت اهل بيت را رسالت شمرند گفتند: پيامبر به خدا دروغ بسته كه مى‌گويد مزد رسالتم مودّت قربى است. «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى‌»

2- براى روشنگرى بايد شبهات را طرح و پاسخ داد. أَمْ يَقُولُونَ‌ ... فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ‌

3- افترا از هيچ كس پذيرفته نيست. «يَخْتِمْ عَلى‌ قَلْبِكَ» (اگر پيامبر كوچك‌ترين دروغ بر خدا مى‌بست، كذب وى فاش و از نعمت دريافت وحى محروم مى‌شد.)

4- مهر نهادن بر دل بزرگ‌ترين عذاب الهى است، چون كيفر بزرگ‌ترين گناه مى‌باشد. افْتَرى‌ ... يَخْتِمْ‌

5- قلب مركز دريافت وحى است. «يَخْتِمْ عَلى‌ قَلْبِكَ» (همان گونه كه جاى ديگر

«1». حاقّه، 44- 46.

جلد 8 - صفحه 400

مى‌فرمايد: وحى بر قلب تو نازل شد. «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‌ قَلْبِكَ» «1»)

6- سنّت خداوند بر محو باطل و پايدارى حقّ است. يَمْحُ اللَّهُ‌ ... يُحِقُّ الْحَقَ‌

7- خداوند پيامبرش را با وعده نابودى باطل و پيروزى حقّ دلدارى مى‌دهد.

يَقُولُونَ افْتَرى‌ ... يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَ‌

8- پيامبر نه تنها به خدا افترا نبسته بلكه فكر افترا هم ننموده است. زيرا خدا به اسرار نهفته سينه‌ها آگاهى كامل دارد. «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر على بن ابراهیم.
  2. پرش به بالا البرهان فی تفسیر القرآن.
  3. پرش به بالا تفاسیر ابوحمزه ثمالى و مجمع البیان.
  4. پرش به بالا کتاب امالى از شیخ طوسى.
  5. پرش به بالا کتاب مقاتل الطالبین از على بن حسین بن محمد اصفهانى.
  6. پرش به بالا مسند احمد بن حنبل.
  7. پرش به بالا صحیح بخارى جزء ششم و صحیح مسلم جزء پنجم.
  8. پرش به بالا تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.
  9. پرش به بالا تفسیر طبرانى.

منابع