آیا آن کس که روز قیامت برای پرهیز از سختی عذاب دوزخ ناچار است که رخسارش را مقابل آتش سپر گرداند (مانند کسی است که از آن عذاب ایمن و آسوده است)؟ و (آن روز) به ظالمان خطاب شود که اینک کیفر ستمهایی که میکردید بچشید.
آیا کسی که روز قیامت [به خاطر بسته بودن دست هایش می کوشد که] با صورت خود گزند عذاب را دفع کند [مانند کسی است که ایمن از عذاب است؟] به ستمکاران گویند: آنچه را همواره مرتکب می شدید، بچشید.
پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود، گزند عذاب را روز قيامت دفع مىكند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است]؟ و به ستمگران گفته مىشود: «آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد.»
آيا آن كس كه در روز قيامت با چهره خويش عذاب سخت قيامت را از خود بازمىدارد همانند كسى است كه بهشتى است؟ به ستمكاران گفته مىشود: به كيفر كارهايى كه مىكردهايد عذاب را بچشيد.
آیا کسی که با صورت خود عذاب دردناک (الهی) را در روز قیامت دور میسازد (همانند کسی است که هرگز آتش دوزخ به او نمیرسد)؟! و به ظالمان گفته می شود: «بچشید آنچه را به دست میآوردید (و انجام میدادید)!»
What! Is someone who fends off with his face the terrible punishment [meted out to him] on the Day of Resurrection…? And the wrongdoers will be told, ‘Taste what you used to earn.’
Is he then who has to guard himself with his own person against the evil chastisement on the resurrection day? And it will be said to the unjust: Taste what you earned.
Is he then, who will strike his face against the awful doom upon the Day of Resurrection (as he who doeth right)? And it will be said unto the wrong-doers: Taste what ye used to earn.
Is, then, one who has to fear the brunt of the Penalty on the Day of Judgment (and receive it) on his face, (like one guarded therefrom)? It will be said to the wrong-doers: "Taste ye (the fruits of) what ye earned!"
معانی کلمات آیه
«أَفَمَن یَتَّقِی ...»: هنگامی که خطری متوجّه صورت میشود، انسان دست و بازو و سایر اعضای پیکر خود را سپر آن قرار میدهد تا چهره را از خطر مصون کند. امّا در دوزخ، حال دوزخیان به گونهای است که باید با صورت از خود دفاع کنند. چرا که دست و پای دوزخیان در غل و زنجیر است. جواب (مَنْ) محذوف است و تقدیر چنین است: أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَمَنْ هُوَ آمِنٌ مِّن کُلِّ مَکْرُوهٍ، وَ مُتَنَعِّمٌ فِی الْجِنَانِ.
پس آيا كسى كه (با ايمان و عمل صالح) روى خود را از عذاب بد روز قيامت دور مىسازد (مثل كسى است كه از قهر الهى در قيامت غافل است)؟ و (در آن روز) به ستمگران گفته مىشود: «بچشيد آن چه را كسب كردهايد.»
پس خداوند خوارى و رسوايى در زندگى دنيا را به آنان چشانيد و قطعاً عذاب آخرت بزرگتر است اگر معرفت داشتند.
نکته ها
كلمه «وجه» در «بِوَجْهِهِ» به معناى صورت است ولى شايد در اين آيه به معناى طريقه و راه باشد، نظير آيه «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها» «1» كه به معناى صورت نيست. يعنى هر كس با وجهه و امكانات و قدرتى كه دارد راه خود را از بدىها جدا كرده و از خود رفع خطر كند.
پیام ها
1- نتيجهى تقواى الهى در اين جهان، دور ماندن از قهر الهى در قيامت است.
«يَتَّقِي بِوَجْهِهِ»
2- يكى از شكنجههاى مجرمان، شنيدن سخنان تحقيرآميز است. «قِيلَ لِلظَّالِمِينَ»
3- آن چه انسان را در قيامت گرفتار مىكند گناهانى است كه آگاهانه انجام داده است. «تَكْسِبُونَ»
4- تاريخ پر عبرت كفّار و طاغوتهاى گذشته، درس عبرتى براى آيندگان است.
«مِنْ قَبْلِهِمْ»
5- دست خداوند در كيفر مجرمان باز است و مىتواند از راههاى پيش بينى نشده آنان را عذاب كند. «مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ»
أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ: آيا پس كسى كه بپرهيزد به روى خود، سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ: از بدى عذاب و شدت عقاب روز قيامت كه زبانيه آتش جهنم است، يعنى روى خود را سپر آتش سازد به جهت آنكه دست و پاى او در زنجير آتش و ممكن نباشد او را دفع مگر به صورت خود. اين شخص مانند كسى است كه ايمن باشد از عذاب و نكال و در صدر بهشت باشد (استفهام انكارى)، يعنى البته مساوى نيستند و عقل سليم هم حكم به عدم تساوى نمايد. وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ: و گفته شود، يعنى خازنان جهنم گويند مر ستمكاران را از كفره و فجره، ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ: بچشيد جزاى آنچه بوديد كه كسب مىكرديد از تكذيب پيغمبر و بعث و نشور.
آيا نديدى كه خداوند فرستاد از آسمان آب را پس روان گردانيد آنرا از چشمههائى در زمين پس بيرون مىآورد بآن زراعتى را كه مختلف است رنگهايش پس خشك ميشود پس مىبينى آنرا زرد شده پس ميگرداند آنرا شكسته و خورد شده همانا در اين هر آينه پندى است براى خردمندان
آيا پس كسيكه گشادگى داد خدا سينهاش را براى اسلام پس او است با نورى از پروردگارش پس واى بر آنها كه سخت است دلهاشان از ياد خدا آنگروه در گمراهى آشكارند
خداوند فرستاد بهترين گفتار جديد را كتابى كه آياتش شبيه است بيكديگر داراى مكرّراتى كه ميلرزد از آن پوستهاى آنانكه ميترسند از پروردگارشان پس نرم ميشود و آرام ميگردد پوستهاشان و دلهاشان بياد خدا اين راهنمائى خدا است هدايت ميكند بآن هر كه را ميخواهد و كسيرا كه گمراه كند خدا پس نيست براى او راهنمائى
آيا كسيكه پرهيز ميكند بصورت خود از بدى عذاب روز قيامت چه حالى دارد و گفته شود به ستمكاران بچشيد آنچه را كه بوديد كسب
جلد 4 صفحه 492
ميكرديد
تكذيب كردند كسانى كه بودند پيش از آنها پس آمد آنها را عذاب الهى از جائيكه نميدانستند.
تفسير
خداوند منّان بعد از دعوت بتوحيد استدلال فرموده است بر آن بآنكه اى انسان عاقل آيا نمىبينى خداوند از آسمان باران رحمت خود را نازل فرموده و آنرا از چشمهها در زمين جارى ساخته پس بيرون ميآورد بوسيله آن آب جارى زراعتهائى را كه مختلف است انواع و اصناف و الوان آنها مانند گندم و جو و برنج و ارزن و ساير حبوبات گوناگون رنگارنگ از سطح زمين و چند روزى سبز و خرّم است پس خشك ميشود و مىبينى آنرا كه زرد شده پس ميگرداند آنرا بوسيله باد و دست كارگران ريز ريز و خورد شده و آن جزء بدن انسان و حيوانات ميگردد و بالاخره خاك ميشود و باز از زمين سر بيرون ميكند و بصورت اوّل برميگردد اگر داراى عقل و خرد باشى متذكّر خواهى شد كه خودت هم بهمين منوال بوده و خواهى بود هميشه سرسبز و خرّم نخواهى ماند و بدولت دو روزه مغرور نخواهى گشت ولى تمام مردم در اين تذكّرات و تنبّهات يكسان نيستند آيا كسيكه خداوند باو شرح صدر و وسعت قلب براى درك حقائق اسلام و ثبات قدم در آن عنايت فرموده كه روشن ضمير و با نوار الهيّه مستنير ميباشد مانند كسى است كه از اين نعمت محروم است پس واى بحال كسانيكه بواسطه اعراض از ذكر خدا و توغّل در معاصى قساوت قلب پيدا كردهاند و سخت شده دلهاشان كه ديگر موعظه و نصح و تحذير در دل آنها اثر نميكند بلكه از شنيدن آنها و آيات قرآنيّه مشمئز ميشوند و شايد باين ملاحظه قساوت متعدّى بمن شده چون اشمئزاز متعدّى بمن ميشود و شايد بملاحظه سببيّت ذكر خدا براى قساوت باشد در بعضى نفوس چنانچه فيض ره بيان فرموده ولى بنظر حقير بعيد است و معلوم است كه اين قبيل مردم در گمراهى واضحى بسر ميبرند و در بعضى از روايات براى شرح صدر و نور قلب علائمى ذكر شده كه از آن جمله اعراض از دنيا و اقبال بآخرت و تهيّه لوازم مرگ است و قمّى ره نقل فرموده كه در باره امير المؤمنين عليه السّلام نازل شده و عامّه آنرا نازل در شأن آنحضرت و حمزه دانند و ما بعد آنرا نازل در باره ابو لهب و اولادش و بهترين احاديث و اخبار قصص و حكايات انبياء عظام است كه
جلد 4 صفحه 493
خداوند آنها را در كتاب كريم خود بكرّات و مرّات متقارب بيكديگر و شبيه بهم ذكر فرموده بدون اختلاف و تهافتى در آن كه بلرزه درآيد از شنيدن آن پوستهاى بدن كسانيكه ميترسند از خدا پس بسبب خضوع و خشوع نرم و متأثر و مطمئن شود پوستهاشان و دلهاشان بياد خدا و نصرت بر اعدا اين حال بين خوف و رجاء يا اين احسن الحديث توفيق و هدايت الهيّه است كه شامل حال هر كس خواسته باشد ميشود و كسيرا كه خدا بخود واگذار فرمود براى عدم قابليت و اعراض از ذكر در دنيا و آخرت هادى و راهنمائى نخواهد داشت اينمعنى بنظر حقير رسيد ولى مفسرين احسن الحديث را عبارت از تمام قرآن دانستهاند بمناسبت نزول آن بعد از كتب سماويه قديمه و تشابه آيات و سور آنرا باعتبار فصاحت و بلاغت و صحّت معانى و استحكام مبانى و كثرت نفع و عدم اختلاف و تناقض دانستهاند و حكمت تكرار در آيات قرآن را فرمودهاند آنستكه نفوس از استماع مواعظ و نصايح تنفّر دارد و تا تكرار نشود راسخ در آن نگردد و شمهاى از اينمقال در اوّل اين كتاب گذشت و اينكه مثانى كه جمع مثنى است صفت كتاب كه مفرد است قرار داده شده براى آنستكه قرآن مشتمل بر آيات و اجزاء و تفاصيل است و بعضى مثانى بودن كتاب را باعتبار تكرار آن بتلاوت و نياوردن ملالت و نيفتادن از حلاوت دانستهاند و محتمل است مثانى تميز باشد براى متشابها يعنى متشابه است مكرّرات آن و بنابر اين مؤيّد نظريّه حقير خواهد بود چون مكرّرات نوعا در قصص قرآنيه است و بر سبيل تعجّب فرموده است آيا كسيكه دست بسته وارد جهنّم ميشود و اشرف اعضاء بدن خود را كه صورت است براى خود سپر آتش و عذاب شديد آن ميكند با آنكه بايد دست را سپر قرار داد مانند كسى است كه مأمون از عذاب است و در سايه عرش الهى قرار دارد و با اينحال باز ملائكه غضب باو و همكارانش در ظلم بنفس و غير ميگويند بچشيد نتيجه اعمال زشت خودتان را در دنيا از مخالفت انبيا و اولياء امم سابقه هم در نتيجه تكذيب انبياء سلف و اوصياء ايشان بعذابهاى گوناگون معذب شدند از راهى كه تصوّر آنرا نميكردند و در وقتى كه انتظار آنرا نداشتند چنانچه در آيات آتيه ذكر شده است.
است بواسطه وضوحش ذكر نشده يعني آيا اينکه متقي مثل كسانيست که خود را در معرض سوء العذاب درآوردند و بآنها گفته ميشود وَ قِيلَ لِلظّالِمِينَ چه ظلم بدين يا بمسلمين يا بنفس خود كردند.
ذُوقُوا ما كُنتُم تَكسِبُونَ که ميفرمايد ما ظَلَمناهُم وَ لكِن كانُوا أَنفُسَهُم يَظلِمُونَ نحل آيه 119 وَ ما ظَلَمناهُم وَ لكِن ظَلَمُوا أَنفُسَهُم هود آيه 102.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- در این آیه گروه ظالمان و مجرمان را با گروه مؤمنانی که وضع حالشان قبلا بیان شد مقایسه میکند، تا در این مقایسه واقعیتها بهتر روشن گردد، میفرماید: «آیا کسی که با صورت خود عذاب دردناک (الهی) را در روز قیامت دور میسازد» همانند کسی است که هرگز آتش دوزخ به او نمیرسد (أَ فَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
حال ظالمان دوزخی در آن روز به گونهای است که باید با صورت از خود دفاع کنند، چرا که دست و پای آنها در غل و زنجیر است.
سپس در پایان آیه میافزاید: در آن روز «به ظالمان گفته میشود: بچشید آنچه را به دست میآوردید» و انجام میدادید! (وَ قِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ).
آری! فرشتگان عذاب این واقعیت دردناک را برای آنها بیان میکنند که اینها همان اعمال شماست که در کنار شما قرار گرفته، و آزارتان میدهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: