بلکه گفتند: ما پدران خود را به عقاید و آیینی یافتیم و البته ما هم که در پی آنها رویم بر هدایت هستیم.
[نه] بلکه [هیچ دلیلی بر حقّانیّت بت پرستی و شرک خود ندارند، بلکه دلگرمی آنان به آیینشان این است که] گفتند: ما پدرانمان را بر آیینی یافتیم و مسلماً ما هم با پیروی از آثارشان ره یافته ایم.
[نه،] بلكه گفتند: «ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و ما [هم با] پى گيرى از آنان، راه يافتگانيم.»
نه، مىگويند: پدرانمان را بر آيينى يافتيم و ما از پى آنها مىرويم.
بلکه آنها میگویند: «ما نیاکان خود را بر آئینی یافتیم، و ما نیز به پیروی آنان هدایت یافتهایم.»
بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا: گفتند ما يافتيم، آباءَنا عَلى أُمَّةٍ: پدران خود را بر طريقه و ملتى اقتدا نموده و آن را امام و پيشواى خود ساخته، وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ: و ما بر آثار آنها راه يافتگانيم، يعنى در اين دعوا تابع پدران خود هستيم. آيه دال است كه «بنو مليح» جامع صفات شرك و جبر و تقليد بودند.
بلكه گفتند همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقهاى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان راه يافتگانيم
و همچنين نفرستاديم پيش از تو در بلدى بيم دهندهئى را مگر آن كه گفتند متنعّمانش همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقهاى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان پيروى كنندگانيم
گفت آيا و اگر چه آورده باشم نزد شما چيزى را كه هدايت كنندهتر باشد از آنچه يافتيد بر آن پدرانتان را گفتند همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
پس انتقام كشيديم از آنها پس بنگر چگونه بود انجام كار تكذيب كنندگان.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب مقال اهل شرك مكّه كه ملائكه را دختران خدا خوانده بودند و در آيات سابقه براى ردّ آنها خدا فرموده بود آيا در وقت خلقت ملائكه آنها حاضر و ناظر بودند كه بدانند ملائكه دخترند ميفرمايد يا ما براى آنها كتابى ارسال نموده بوديم پيش از قرآن كه در آن كتاب اين معنى ذكر شده باشد تا مستمسك براى آنها باشد و بآن استدلال بر مدّعاى خودشان
جلد 4 صفحه 599
نمايند نه چنين است بلكه گفتند ما يافتيم پدران خود را ثابت بر طريقه مستمرّهاى و ما از آنها پيروى و متابعت مينمائيم و بهدايت پيشينيان خودمان مهتدى و راه يافته ميباشيم و اين تقليد و تبعيّت كور كورانه بدون منطق و دليل اختصاص باينها ندارد پيش از تو هم اى پيغمبر خاتم هيچ پيغمبر بيم دهنده از عذاب خدا را ما در بلدى از بلاد نفرستاديم مگر آنكه رؤساء و ثروتمندان و شهوت پرستان آنها مانند اينها گفتند ما از دين پدران خودمان دست برنميداريم و آن پيغمبر در جواب فرمود و اگر چه دينى كه من آوردهام براى شما بهتر و بهدايت نزديكتر از دين پدرانتان باشد آنها گفتند ما اصلا منكر دين شما كه توحيد خدا است ميباشيم و پس از آنكه معلوم شد سرگرمى بلذائذ دنيا و تعصّب بيجا و غرور و نخوت ناروا آنها را بكلّى از تحصيل حقّ و حقيقت و فكر در طريق معرفت منصرف نموده و حاضر نيستند قدمى از اين راه را بپيمايند ما باقسام و انواع مختلف از آنها انتقام كشيديم و بعذابهاى گوناگونشان معذّب نموديم پس بنگر كه چگونه بود عاقبت امر تكذيب كنندگان پيغمبران گذشته و بدانكه تكذيب كنندگان تو را هم ما بسزاى اعمالشان خواهيم رسانيد و بعضى بجاى قال او لو جئتكم قل او لو جئتكم قرائت نمودهاند و بنابر اين حكايت امر خدا است به پيغمبر سابق يا خطاب به پيغمبر ما كه در جواب كفّار معاصر خود بفرمايد و تعبير بأهدى با آنكه دين پدران آنها بهيچ وجه موجب هدايت نبوده از باب مماشاة و اشاره باين نكته است كه اگر فرضا دين سابق حقّ باشد و دين بهترى بيايد شرط عقل قبول دين لاحق است كه بهدايت نزديكتر باشد چه رسد بجائيكه دين قديم بكلّى باطل و از هدايت دور باشد.
وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُهتَدُونَ با اينكه اينکه بهانه و عذر تراشي است و خداوند حجت را بر همه تمام كرده و راه عذر را بر همه بسته در هر زماني حجت الهي ميانه مردم بوده در هر شهر و قصبه از انبياء و اوصياء و علماء و مؤمنين بودند و هستند لِيَهلِكَ مَن هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحيي مَن حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ- انفال آيه 44- رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلّا يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ- نساء آيه 163- بلي قاصرين که دست آنها كوتاه بوده نه از روي تقصير مثل اطفال و مجانين و مستضعفين يا جلوگيري ديگران فرداي قيامت معاف هستند و لو قابليت بهشت ندارند چون ايمان
جلد 16 - صفحه 19
نداشتند و استحقاق عذاب هم ندارند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- در این آیه به بهانه اصلی آنان اشاره کرده که آن هم در واقع خرافهای بیش نیست که پایه خرافه دیگری شده است، میفرماید: «بلکه آنها میگویند: ما نیاکان خود را بر مذهبی یافتیم و ما نیز به آثار آنها هدایت شدهایم» (بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ).
در حقیقت آنها دلیلی جز «تقلید کورکورانه» از پدران و نیاکان خود نداشتند و عجب این که خود را با این تقلید هدایت یافته میپنداشتند، در حالی که در مسائل اعتقادی و زیر بنایی فکری هیچ انسان فهمیده و آزادهای نمیتواند متکی بر تقلید باشد آن هم به صورت تقلید «جاهل از جاهل».
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: