آیه 21 سوره عبس

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ

مشاهده آیه در سوره


<<20 آیه 21 سوره عبس 22>>
سوره : سوره عبس (80)
جزء : 30
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آن گاه (به وقت معین) او را بمیراند و به خاک قبر سپرد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

then He made him die and buried him;

معانی کلمات آیه

  • اقبره: اقبار: در قبر كردن و ميراندن «اقبره»: در قبر كرد او را انشره: نشر: گستردن و گسترده شدن. لازم و متعدى آمده است آن گاه نشر و انشار به معنى زنده كردن به كار مى‏‌رود «نشر اللَّه الموتى و انشرهم: احياهم» صببنا: صب: ريختن. لازم و متعدى هر دو آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ «17» مِنْ أَيِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ «18» مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ «19» ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ «20» ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ «21» ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ «22» كَلَّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ «23»

مرگ بر اين انسان (سركش) كه چه ناسپاس است. (مگر خداوند) او را از چه چيز آفريده است. از نطفه‌اى ناچيز آفريدش و سامانش بخشيد. سپس راه (سعادت) را براى او آسان و فراهم نمود. آنگاه او را ميراند و در گورش نهاد. پس هر زمان كه بخواهد او را برانگيزد. هرگز (چنين نيست) كه هنوز آنچه را كه خدا به او فرمان داده، انجام نداده است.

نکته ها

در ميان انواع برخوردهايى كه با مردگان مى‌شود، دفن آنها در گور، شيوه‌اى است كه خداوند به انسان آموخته است. در آيه 31 سوره مائده مى‌خوانيم: «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوارِي سَوْأَةَ أَخِيهِ» آنگاه كه قابيل در فكر چاره‌جويى و پنهان كردن جسد بى‌جان برادرش هابيل بود، خداوند با فرستادن كلاغى، دفن در خاك را به او آموخت.

پیام ها

1- انسانِ كافر و ناسپاس مورد لعن خداست. «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ»

2- در شيوه تبليغ گاهى بايد براى گروهى تند سخن گفت. «قُتِلَ الْإِنْسانُ»

3- به آفرينش خود از نطفه ناچيز بنگريد تا از كفر و غرور دست برداريد. «مِنْ‌

جلد 10 - صفحه 387

نُطْفَةٍ خَلَقَهُ»

4- آفرينش انسان تصادفى نيست، بلكه از روى حساب و كتاب و تقدير و اندازه‌گيرى است. «فَقَدَّرَهُ»

5- آفريدن، دليل قدرت و اندازه‌گيرى، دليل حكمت است. «خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ»

6- با آسان بودن راه شناخت حق و پيمودن آن، چرا گروهى بى‌راهه مى‌روند؟

قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ‌

7- خداوند با آسان كردن راه تكامل، اتمام حجت كرده است. «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ»

8- انسان داراى استعدادهاى زيادى است كه با پيمودن راه حق به تكامل مى‌رسد. «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ»

9- انسان كه مرگ و قبر را مى‌بيند، چرا سرسختى مى‌كند؟ قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ‌

10- تمام كارها در حقيقت منسوب به اوست. «أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ»

11- معاد، جسمانى است. فَأَقْبَرَهُ‌ ... أَنْشَرَهُ‌ يعنى همان را كه در قبر برد، بيرون آورد.

12- با اينكه راه باز و حركت آسان است، امّا گروهى وامانده‌اند. ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ‌ ...

لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ‌

13- توحيد و نبوت و معاد در كنار يكديگر مطرحند. «خَلَقَهُ‌- السَّبِيلَ يَسَّرَهُ‌- أَنْشَرَهُ»

14- زمان وقوع قيامت تنها در اختيار خداست. «إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ»

15- انسان از ابتدا تا انتها تحت تدبير و در دست اوست. «خَلَقَهُ‌- أَماتَهُ‌- أَنْشَرَهُ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص87

منابع