آیه 21 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ


و آیا خبر مهم آن دادخواهان هنگامی که از دیوار بلند نمازخانه او بالا رفتند به تو رسیده است؟

مشاهده آیه در سوره


<<20 آیه 21 سوره ص 22>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و آیا حکایت آن (دو فرشته به صورت) خصم به تو رسیده است که از بالای غرفه عبادتگاه (داود بی‌اجازه) بر او وارد شدند؟

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Has there not come to you the account of the contenders, when they scaled the wall into the sanctuary?

معانی کلمات آیه

  • تسوروا: تسور: بالا رفتن از ديوار، سور: ديوار.
  • محراب: محراب مسجد. كاخ، آن از حرب است در محراب مسجد با شيطان جنگ مى‏‌شود.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ «21»

و آيا ماجراى آن دادخواهان كه از ديوار محراب (داود) بالا رفتند به تو رسيده است؟

إِذْ دَخَلُوا عَلى‌ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‌ بَعْضُنا عَلى‌ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‌ سَواءِ الصِّراطِ «22»

آن گاه كه (ناگهانى) بر او وارد شدند و او از (مشاهده‌ى) آنان به هراس افتاد. شاكيان گفتند: نترس، ما دو نفر درگير شده‌ايم و يكى از ما بر ديگرى تعدّى نموده است، پس بين ما به حقّ داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست راهنمايى فرما».

نکته ها

«خصم» به معناى نزاع و درگيرى است و به هر يك از طرفين دعوا نيز گفته مى‌شود.

كلمه‌ى «سور» به معناى ديوار بلند است و «تَسَوَّرُوا» به معناى بالا رفتن از ديوار است.

كلمه‌ى «محراب» به دو معناست؛ گاهى به معناى بالاى مجلس و بهترين جاى منزل است كه بزرگان مى‌نشينند و گاهى به معناى محلّ عبادت و جايگاه امام جماعت است.

«شطط» به معناى تجاوز و افراط و زياده روى و ستم است.

امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند دو فرشته را (در قيافه دو دادخواه) نزد داود فرستاد و آن دو از در بر او وارد نشدند بلكه از ديوار محراب بالا رفته و ناگهان نزد او آمدند. «1»

«1». عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 94، باب 14 حديث 1 به نقل از تفسير راهنما.

جلد 8 - صفحه 93

شايد بتوان از اين ماجرا استفاده كرد كه براى آزمايش يا آموزش، فضاسازى و فيلم سازى و تغيير فيافه و ايجاد صحنه‌هاى هيجانى، دوست يا دشمنى فرضى، تغيير لباس و صدا و كارهاى هنرى جايز باشد واللّه العالم.

در آيات پيشين، قرآن كمالات بسيارى را براى حضرت داود بيان نمود كه آخرين آنها، فصل الخطاب، يعنى قضاوت قاطعانه بود.

در اين آيات به صحنه‌اى اشاره مى‌كند كه خداوند براى داود پيش آورد تا او را آزمايش كند و در نهايت آموزش دهد كه چگونه داورى كند. در اين صحنه كه بر اساس برخى روايات، توسط برخى فرشتگان انجام شده است، دو نفر به گونه‌اى غير منتظره بر داود وارد مى‌شوند، چنانكه او گمان مى‌برد قصد سوئى نسبت به او دارند، امّا مى‌گويند: اى داود نترس، ما دو نفر شاكى هستيم كه ميان ما اختلاف شده و از تو داورى مى‌خواهيم.

فرشته بودن اين دو نفر را اين نكته تقويت مى‌كند كه در داستان حضرت ابراهيم و حضرت لوط نيز، فرشتگان به گونه‌اى بر آنان ظاهر شدند كه اين دو پيامبر ترسيدند و سپس فرشتگان گفتند: نترسيد.

در قضاوت، عدالت جايگاه محورى دارد، لذا در اين آيات، با سه عبارت مختلف، بر عدالت در قضاوت تأكيد شده است: «فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ»، «لا تُشْطِطْ»، «اهْدِنا إِلى‌ سَواءِ الصِّراطِ»

پیام ها

1- قبل از بيان سخن، در مخاطبين انگيزه‌ى شنيدن ايجاد كنيم. «هَلْ أَتاكَ نَبَأُ»

2- خداوند، پيامبر را به مطالعه تاريخ گذشته دعوت مى‌كند. «هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ»

3- صحنه‌هاى هيجانى و غوغايى و دلهره آور، زمينه‌ى عجله و دست پاچگى در قضاوت است. «تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ‌- فَفَزِعَ»

4- قضاوت در محراب عبادت، ارزش و قداست آن را بيش‌تر مى‌كند. (سكوى‌

جلد 8 - صفحه 94

قضاوت حضرت على عليه السلام در مسجد كوفه بود و محل قضاوت حضرت داود در محراب). «تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ»

5- ترس و دلهره طبيعى به سراغ موحّدين نيز مى‌آيد و با توحيد منافاتى ندارد. «فَفَزِعَ»

6- پيامبران نيز به حكم بشر بودن، از امور غير منتظره، وحشت مى‌كنند. «فَفَزِعَ»

7- براى قضاوت، بايد طرفين دعوا در دادگاه حاضر باشند. «خَصْمانِ»

8- انبيا، مرجع و ملجأ مردم بوده‌اند. دَخَلُوا عَلى‌ داوُدَ ... خَصْمانِ بَغى‌ ...

9- تذكّر به قاضى در لحظه‌ى قضاوت، وسيله‌اى است براى مصونيّت او از اشتباه. «فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا»

10- طرفين دعوا، بايد خواهان اجراى حقّ باشند، نه حفظ منافع خود. «فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ»

11- رهبران و داوران جامعه الهى بايد نصيحت‌پذير و حقّ‌شنو باشند. «فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ»

12- اجراى عدالت در جامعه، عامل هدايت مردم به راه مستقيم و دورى از افراط و تفريط مى‌شود. «اهْدِنا إِلى‌ سَواءِ الصِّراطِ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص210

منابع