آیه 207 سوره شعراء
<<206 | آیه 207 سوره شعراء | 208>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا بهرهای که از مال دنیا داشتند هیچ آنها را از عذاب خواهد رهانید؟
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَا»: واژه نخستین استفهامیّه، و واژه دوم موصوله یا مصدریّه است.
نزول
شأن نزول آیات 205 تا 207:
محمد بن یعقوب کلینى بعد از پنج واسطه از على بن عیسى القماط او از عم خویش و او از امام صادق علیهالسلام نقل نماید که فرمود: پیامبر در خواب دید که بنىامیه بعد از خودش بر منبر او بالا میروند و مردم را به قهقرى و گمراهى سوق میدهند، از خواب بیدار شد در حالتى که محزون و غمگین بود.
جبرئیل نزد وى آمد و گفت: یا رسول الله چرا غمگین و محزونى؟ پیامبر موضوع خواب خود را براى جبرئیل بیان فرمود: جبرئیل به آسمان عروج کرد پس از چند لحظه این آیات را از طرف خداوند نازل نمود که مونس پیامبر و تسکین دهنده آلام اندرونى او باشد و نیز سوره قدر را هم از براى او نازل کرد.[۱]
ابو جهضم گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در حالت تحیرى قرار گرفت دلیل تحیر را از وى سؤال کردند، فرمود: چرا متحیر نباشم در حالتى که مى بینم عده اى از امت بعد از من دشمن من مى گردند سپس این آیات نازل شد و پیامبر بعد نزول این آیات شاد خاطر گردید و خاطرى آرام یافت.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ «207»
آنچه برخوردار بودند، در دفع عذاب به كارشان نيايد.
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَها مُنْذِرُونَ «208» ذِكْرى وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ «209»
وما (مردم) هيچ منطقهاى را هلاك نكرديم، مگر آن كه بيمدهندگانى داشتند. تا مايهى پند و عبرت باشد، و ما ستمكار نبوديم (كه بدون هشدار مجازات كنيم).
نکته ها
خداوند، هر فرد و قوم گمراهى را زمانى هلاك مىكند كه از قبل به آنان هشدار داده باشد، وگرنه عقوبت بدون هشدار ظلم است و ظلم در شأن خداوند نيست. قرآن، اين حقيقت را در آيات مختلف بيان كرده است:
- «وَ ما ظَلَمْناهُمْ» «1»* ما به آنان ظلم نكرديم.
- «وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً» «2»* خداوند ارادهى ظلم نمىكند.
- «فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ» «3»* شأن خداوند ظلم كردن نيست.
- «لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً» «4»، «لا يُظْلَمُونَ شَيْئاً» «5» كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.
- «لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» «6»* خداوند به اندازه نخ درون هسته خرما وكمتر از آن ظلم نمىكند.
- «لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ» «7» خداوند به اندازهى سنگينى ذرّهاى ستم نمىكند.
پیام ها
1- در هنگام قهر الهى، همهى اسباب كاميابى بىفايده است. «ما أَغْنى عَنْهُمْ»
2- رفاه مخالفان دين، شما را غمگين نكند كه روزى آن را خواهيم گرفت. «ما
«1». نحل، 118.
«2». غافر، 31.
«3». عنكبوت، 40.
«4». نساء، 124.
«5». مريم، 60.
«6». نساء، 49.
«7». نساء، 40.
جلد 6 - صفحه 374
أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ»
3- قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. تنبيه بايد بعد از تذكّر باشد. وَ ما أَهْلَكْنا ... إِلَّا لَها مُنْذِرُونَ
4- در هر امّتى اولياى خدا هستند كه آنان را هشدار دهند. «مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَها مُنْذِرُونَ»
5- وظيفهى انبيا هشدار است و در قبول يا ردّ مردم مسئوليّتى ندارند. «مُنْذِرُونَ»
6- انسان فطرتاً حقايق را درك مىكند، لكن چه بسا غفلت او را فرا مىگيرد، و درمان غفلت، تذكّر و هشدار است. «مُنْذِرُونَ»
7- تنبيه قبل از تذكّر، ظلم است. «ذِكْرى وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ»
8- شأن الهى از ظلم دور است. «وَ ما كُنَّا ظالِمِينَ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
- پرش به بالا ↑ تفسیر ابن ابى حاتم.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.