آیه 1 سوره منافقون
<<1 | آیه 1 سوره منافقون | 2>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای رسول ما) چون منافقان ریاکار نزد تو آیند گویند که ما به یقین و حقیقت گواهی میدهیم که تو رسول خدایی؛ و خدا میداند که تو رسول اویی و خدا هم گواهی میدهد که منافقان سخن دروغ میگویند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«نَشْهَدُ إِنَّکَ ...»: هنگامی که فرد عربی میگوید: أَشْهَدُ إِنَّ ... مقصودش قسم یاد کردن به خدا است که او در گفتار خود صادق است. «وَاللهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ»: جمله معترضه است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره منافقون
اين سوره همانند سوره جمعه، يازده آيه دارد و در مدينه نازل شده است.
بيان ويژگىهاى منافقان، اختصاص به اين سوره ندارد و در بسيارى از سورههاى قرآن، به ويژه سورههاى مدنى، به ويژگىهاى روحى و رفتارى آنان اشاره شده است. جامعترين سوره در باره منافقان، سوره توبه است كه در حدود يكصد آيه به بيان ويژگىهاى آنان پرداخته است.
تلاوت آن در نماز جمعه سفارش شده است. شايد دليل اين تأكيد، آن باشد كه امت اسلامى همواره مراقب توطئههاى منافقان باشند. در كتب فقهى مانند جواهر الكلام آمده است: اگر امام جمعه بعد از سوره حمد، سوره ديگرى را شروع كرد، تا زمانى كه به نيمه آن نرسيده، مىتواند عدول كند و سوره منافقون را بخواند مگر آن كه سورهاى كه شروع كرده، جمعه يا توحيد باشد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ «1»
هنگامى كه منافقان نزد تو آيند، گويند: «گواهى مىدهيم كه تو پيامبر خدا هستى» و خدا مىداند كه تو پيامبرش هستى وخدا شهادت مىدهد كه منافقان دروغگويند.
جلد 10 - صفحه 49
نکته ها
«نفاق» از «نفق»، به معناى تونلهاى زيرزمينى است كه براى استتار يا فرار از آن استفاده مىشود. بعضى از حيوانات مثل موش صحرايى و سوسمار، لانههايى براى خود درست مىكنند كه دو سوراخ دارد. منافق نيز، راه پنهان و مخفى براى خود قرار مىدهد تا به هنگام خطر از طريق آن فرار كند.
مردم چهار دسته هستند:
الف) گروهى قلباً ايمان دارند و به وظيفه خود عمل مىكنند كه اينان مؤمن واقعى هستند.
ب) گروهى قلباً ايمان دارند، ولى اهل عمل نيستند كه اين دسته فاسقاند.
ج) گروهى قلباً ايمان ندارند، ولى در ظاهر، رفتار مؤمنان را انجام مىدهند كه منافقاند.
د) گروهى نه قلباً ايمان دارند و نه به وظيفه عمل مىكنند كه اين دسته كافرند. «1»
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: نفاق انسان، برخاسته از احساس حقارتى است كه از درون دارد. «نفاق المرء ذل يجده فى نفسه» «2»
ويژگىهاى منافق در قرآن
1. دروغ گويى: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ» «3»
2. بىهدف و سرگردان: «لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ» «4» نه با اين گروه و نه با آن گروهند.
3. عدم درك عميق: «لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ» «5»
4. جمود و عدمانعطاف: «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ» «6»
5. نماز بىنشاط: «قامُوا كُسالى» «7» با كسالت به نماز مىايستند.
6. تندگويى وتندخويى: «سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ» «8» زبانهاى تند وخشن را به شما مىگشايند.
7. سوگند دروغ: «اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً» سوگندهايشان را سپر توطئههايشان قرار دادند.
8. انتقاد از رهبر معصوم: «يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ» «9» در تقسيم زكات، نيش مىزنند و تو را در
«1». تفسير اثنىعشرى.
«2». غررالحكم.
«3». منافقون، 1.
«4». نساء، 143.
«5». منافقون، 7.
«6». منافقون، 4.
«7». نساء، 142.
«8». احزاب، 19.
«9». توبه، 58.
جلد 10 - صفحه 50
تقسيم آن عادل نمىدانند.
9. تضعيف رزمندگان: «لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ» «1» مىگويند: هوا گرم است، به جبهه نرويد.
10. ايجاد مركز توطئه به نام مسجد: «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً» «2» (در برابر مسجد پيامبر) مسجدى مىسازند تا (با توطئههاى شوم خود) به مسلمانان ضرر بزنند.
11. پيمان شكنى: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا» «3» بعضى از آنان با خداوند پيمان بستند كه اگر از فضلش به ما داد حتماً صدقه مىدهيم و از افراد صالح خواهيم بود، پس چون خداوند از فضلش به آنان عطا كرد، بخل ورزيدند و زكات مال خود را ندادند.
12. تحقير مسلمانان: «أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ» آيا همچون سفيهان ايمان بياوريم؟
13. محاصره اقتصادى مسلمانان: «لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا» به اطرافيان پيامبر چيزى ندهيد تا از دور او پراكنده شوند.
14. فريبكارى و نيرنگبازى: «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ» «4» مىخواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند، در حالى كه جز خودشان را فريب نمىدهند.
15. بخل در انفاق: «لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ» «5» جز با كراهت انفاق نمىكنند.
16. امر به زشتىها و نهى از خوبىها: «يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» «6»
17. فراراز جهاد: «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا» «7» بازماندگان
«1». توبه، 81.
«2». توبه، 107.
«3». توبه، 75- 76.
«4». بقره، 9.
«5». توبه، 54.
«6». توبه، 67.
«7». توبه، 81.
جلد 10 - صفحه 51
(از جنگ تبوك) از مخالفت با رسول خدا خوشحالند و از اينكه به جهاد بروند، ناراحت.
18. شايعه پراكنى: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ» «1» هرگاه خبرى از آرامش يا ترس را دريافت كنند، (قبل از تحقيق يا مصلحتسنجى) آن را پخش مىكنند.
چون خطر منافقان زياد است، ويژگىهاى آنان در سورههاى متعدّد قرآن مطرح شده است و كمتر سورهاى در مدينه نازل شده كه با صراحت يا كنايه به منافقان اشاره نشده باشد. «2»
نفاق يك دروغ عملى است، كتمان كفر و اظهار ايمان است؛ البتّه هر كتمانى بد نيست، مانند كتمان فقر يا كتمان عبادت.
منافقان دو گروه بودند: گروهى كه پس از به قدرت رسيدن اسلام، اظهار ايمان كردند ولى در درون ايمان نداشتند و گروه ديگر كسانى كه از ابتدا ايمان آوردند ولى كمكم گرفتار دنيا شدند و ايمان خود را از دست دادند، ولى تظاهر به ايمان مىكردند. امّت اسلامى همواره از هر دو گروه ضربههاى جبران ناپذيرى خورده است.
در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، سخن از منافقان زياد بود، ولى بعد از رحلت آن حضرت، مسئله مسكوت ماند. در اينجا چند سؤال است:
1. آيا زنده بودن حضرت سبب نفاق گروهى بود و بعد از رحلت، همه مؤمن واقعى شدند؟!
2. آيا منافقان در همان اقليتى بودند كه دور حضرت على جمع شده بودند؟!! نظير سلمان، ابوذر، مقداد و ...، در حالى كه هيچ كس اين افراد را منافق ندانسته است، يا منافقان، اهداف خود را در نظر اكثريت يافته و ساكت شدند؟
منافقان، هم در دنيا دروغگويند: «إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ»، هم در آخرت سوگندهايى مىخورند كه خداوند آنان را دروغگو مىنامد: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ» «3»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من از مؤمن و كافر نمىترسم، ولى از منافق مىترسم. «4» از سوى ديگر فرمود: من از فقر امت نمىترسم از بىتدبيرى آنان مىترسم. «5» آرى اگر منافقانِ رِند با جاهلان بىتدبير گره بخورند، جنگ صفين و واقعه كربلا پيش مىآيد.
پیام ها
«1». نساء، 83.
«2». تفسير فى ظلالالقرآن.
«3». مجادله، 18.
«4». نهج البلاغه، نامه 27.
«5». عوالى اللئالى، ج 4، ص 39.
جلد 10 - صفحه 52
1- در صدر اسلام، عناصر منافقى بودند كه تا مركز تصميمگيرى جامعه نفوذ كرده حتى پيامبر در معرض توطئههاى آنان بود. «إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ»
2- منافق، از كلمه حق، استفاده باطل مىكند. «قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ»
3- شعارها و كلمات حق را از دست نااهلان بگيريد و خود بكار بريد. «قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ»
4- چرب زبانى و چاپلوسى، شيوه منافقان است. «نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ»
5- منافقان با تأكيد و سوگند حرف مىزنند تا شنونده، سخن آنها را باور كند. «نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ»
6- تأكيد را با تأكيد پاسخ دهيد. نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ... وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ
7- به هر اظهار ارادت وادّعاى حمايت دل خوش نكنيد. نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ... لَكاذِبُونَ
8- منافقان را رسوا كنيد. «وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ»
9- بر خلاف اعتقاد، سخن گفتن دروغ است، گرچه آن سخن راست باشد.
(خداوند، سخن منافقان را كه به پيامبر اسلام مىگفتند: تو پيامبر خدا هستى، دروغ مىداند، چون آنان بر خلاف اعتقاد خود مىگفتند، گرچه در واقع پيامبر رسول خدا بود). قالُوا نَشْهَدُ ... وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ
10- ايمان واقعى، اعتقاد قلبى است نه اقرار زبانى. قالُوا ... إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم