آیه 1 سوره حشر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 1 سوره حشر 2>>
سوره : سوره حشر (59)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش یکتا خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Whatever there is in the heavens and whatever there is in the earth glorifies Allah, and He is the All-mighty, the All-wise.

معانی کلمات آیه

نزول

ابن عباس گوید: سوره انفال درباره جنگ بدر نازل شده، همچنانى که سوره حشر درباره جنگ بنى‌النضیر نازل گردیده است.[۱]

عائشه گوید: غزوه بنى‌النضیر که جنگ با طائفه اى از یهود بنام بنى‌النضیر بوده، درست شش ماه پس از واقعه جنگ بدر اتفاق افتاده است و جایگاه قوم بنى‌النضیر در اطراف مدینه بوده و پیامبر آن‌ها را محاصره نمود تا این که حاضر شدند جلاى وطن کنند و از اطراف مدینه خارج گردند. پیامبر دستور فرمود: اینان فقط مقدارى شتر و اثاثیه با خود حمل نمایند و نیز دستور داد که به هیچ وجه اسلحه با خود همراه نداشته باشند و خداوند درباره آن‌ها این سوره و آیه را نازل فرمود.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره حشر

اين سوره بيست و چهار آيه دارد و در مدينه نازل شده است.

به مناسبت كلمه‌ى «حَشر» كه در آيه دوم آمده، آن را «حشر» نام‌گذارى كرده‌اند. البتّه مراد از آن، حشر در قيامت نيست، بلكه اجتماع مردم براى كوچ كردن است.

آغاز و انجام اين سوره درباره تسبيح همه موجودات هستى براى خداوند است و محتواى آن بيشتر درباره همكارى منافقان با يهوديان مدينه براى توطئه عليه مسلمانان است كه قرآن مى‌فرمايد: نقشه‌هاى آنان به جايى نمى‌رسد و جز خوارى و شكست، چيزى براى آنها به دنبال ندارد.

جلد 9 - صفحه 534


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان.

سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «1»

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، براى خدا تسبيح كنند (و خدا را به پاكى مى‌ستايند) و اوست قدرتمند شكست ناپذير حكيم.

نکته ها

در قرآن، حدود 85 بار واژه «تسبيح» بكار رفته است. در نماز نيز در حالات مختلف ركوع، سجود و قيام، موضوع تسبيح خدا به طور برجسته به چشم مى‌خورد.

تسبيح در لغت، به معناى شنا و حركت تند در آب و هوا است و در اصطلاح، منزّه دانستن خداوند از عيب‌ها و سرعت در عبادت اوست.

خداوند داراى دو نوع صفات است: ثبوتيّه و سلبيّه؛ ثبوتيّه، كمالات خدا را بيان مى‌كند، مثل علم و قدرت، امّا سلبيّه، خداوند را از هرگونه عجز و جهل و نياز منزّه مى‌داند. تسبيح، نسبت به صفات سلبيّه است و حمد، نسبت به صفات ثبوتيّه.

در مواردى از قرآن و نماز، تسبيح و حمد الهى در كنار هم آمده‌اند. «يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» «1»، «سبحان ربى الاعلى و بحمده» و اين جمع ميان صفات ثبوتيّه و سلبيّه است، به اين معنا كه گوينده، هم خداوند را از هر عيبى دور مى‌داند و هم به خاطر دريافت الطاف الهى، او را ستايش مى‌كند.

«1». اسراء، 44.

جلد 9 - صفحه 535

تسبيح موجودات‌

بعضى گفته‌اند مراد از تسبيح موجودات، تسبيح تكوينى است نه تشريعى، يعنى همه‌ى موجودات به زبان حال، نه زبانِ قال، خدا را تسبيح و تنزيه مى‌كنند، زيرا آفرينش هر موجودى، دليل بر علم و حكمت و قدرت خداوند و منزّه بودن او از هر گونه جهل و لغو و عجز است. پس نيازى نيست كه موجودات، به زبان تسبيح بگويند، بلكه وجودشان، تسبيح خداوند است.

امّا به نظر مى‌رسد مراد قرآن از تسبيح موجودات، تسبيح با زبان باشد، زيرا:

اگر آفرينشِ حكيمانه موجودات نشانه تسبيح باشد، ما اين نشانه را مى‌فهميم در حالى كه در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: شما تسبيح موجودات را نمى‌فهميد. «لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» «1»

اگر آفرينش، نشانه تسبيح بود، مثل ساختمان زيبا كه مهندس و معمار خود را ستايش مى‌كند، پس چرا مى‌فرمايد: «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» «2» موجودات به نماز و تسبيح خود علم دارند و اين امر از روى درك و شعور است نه تكوينى و ناآگاهانه.

تسبيح موجودات نسبت به خداوند دائمى است. در بعضى سوره‌ها به صورت فعل ماضى آمده است: «سَبَّحَ» و در بعضى فعل مضارع. «يسبح»

پیام ها

1- موجودات آسمان‌ها و زمين، نوعى شعور و درك دارند. «سَبَّحَ لِلَّهِ»

2- اگر بعضى انسان‌ها اهل تسبيح نيستند، ولى تمام هستى تسبيح‌گوى خدا هستند. سَبَّحَ لِلَّهِ‌ ...

3- عزّت و حكمت الهى است كه همه را به تسبيح جذب مى‌كند. سَبَّحَ لِلَّهِ‌ ... وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‌

4- گرچه قدرت، در افراد عادى عامل از دست رفتن تعادل است، ولى خداوند هم قدرت دارد و تمام كارهايش نيز حكيمانه است. «الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»

«1». اسراء، 44.

«2». نور، 41.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 536

پانویس

  1. پرش به بالا صحیح بخارى.
  2. پرش به بالا حاکم صاحب المستدرک.

منابع