آیه 1 سوره اخلاص
<<1 | آیه 1 سوره اخلاص | 2>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو: حقیقت این است که خدا یکتاست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- احد: بى همتا. بايد دانست: احد گاهى در وحدت عددى استعمال مىشود در اينصورت اسم است مانند إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ: بقره/ 180 و مانند وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ و گاهى در وحدت وصفى بكار مىرود، در اينصورت وصف است به معنى بى همتا و و بى مانند و فقط بذات بارى اطلاق مىشود در آيات قرآن آن گاه كه منظور آن بود كه دوگانگى را از خدا نفى كند لفظ «واحد» بكار رفته است نظير: وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ نحل/ 51.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 1 تا 4:
محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از محمد بن مسلم و او از امام صادق علیهالسلام و نیز ابن بابویه بعد از شش واسطه از محمد بن مسلم و او از امام صادق علیهالسلام روایت کنند که یهود از پیامبر خواستند که نسب خداوند را براى آنها بیان نماید. پیامبر سه روز در جواب آنها تأمل فرمود سپس این سوره نازل گردید.[۲]
و نیز محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از عاصم بن حمید نقل نماید که گفت: از امام سجاد علیهالسلام درباره توحید سؤال گردید. فرمود: خداوند میدانست که در آخرالزمان مردم متفکر و متعمق در امور، وجود خواهند داشت لذا این سوره و آیاتى چند از سوره حدید را به پیامبر خود نازل نمود.[۳]
أبی بن کعب و جابر بن عبدالله انصارى گویند: مشرکین به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: خداى خود را از براى ما تعریف کن که از چه نسب و حسبى است سپس این سوره نازل شد و این سوره مکیه است.[۴]
ابن عباس گوید: عامر بن طفیل و اربد بن ربیعه برادر لبید نزد پیامبر آمدند. عامر گفت: یا محمد به چه چیز ما را میخوانى و دعوت میکنى. پیامبر فرمود: شما را به سوى خداى خود میخوانم سپس گفت: براى ما بگو که این خداى تو از طلا است یا از نقره و یا از آهن است یا چوب؟ سپس این سوره نازل شد و چون اربد از روى مسخره و استهزاء این سؤالات را تکرار مینمود لذا صاعقه اى آمد و او را سوزانید و عامر نیز از ترس دیدن آن منظره قالب تهى کرد و مرد.
ضحاک و قتاده و مقاتل گویند: عده اى از دانشمندان یهود نزد پیامبر آمدند و گفتند: خداى خود را براى ما توصیف کن، شاید به او ایمان بیاوریم زیرا خداوند صفت و نعمت خود را در تورات آورده است سپس این سوره نازل گردید.[۵]
عبدالله بن سلام که از دانشمندان یهود بود به مکه رفت تا پیامبر اسلام را ببیند وقتى که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد. پیامبر از او سؤال کرد و او را به خداوند قسم داد که آیا وصف وى را در تورات دیده است یا نه؟ عبدالله بن سلام گفت: اول تو خداى خود را براى من توصیف و تعریف بنماى تا من آنچه خواستى به تو بگویم سپس این سوره نازل گردید و پیامبر آن را براى عبدالله بن سلام قرائت فرمود و سبب اسلام آوردن عبدالله بن سلام هم همین سوره گردید ولى او تا مدتى ایمان و اسلام خود را از یهودیان پوشیده میداشت تا این که پیامبر از مکه به مدینه مهاجرت فرمود پس از مهاجرت پیامبر عبدالله اسلام خود را آشکار ساخت.[۶]
ابن عباس گوید: یهود که از آن جمله کعب بن اشرف و حى بن اخطب بودند نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: خداى خود را براى ما تعریف کن سپس این سوره نازل گردید.[۷]
چنان که قتادة و سعید بن جبیر نیز موضوع آمدن ابن اشرف و ابن اخطب را روایت نموده اند و این خود میرساند که این سوره مدنى است.[۸] از طریق ابان از انس روایت شده که یهود خیبر نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا اباالقاسم خداوند فرشتگان را از نور خلق کرده و آدم را از حمأمسنون آفریده و ابلیس را از زبانه آتش به وجود آورده و آسمان را از دود خلق کرده و زمین را از کف آب به وجود آورده پس به ما خبر بده از پروردگار خود که از چه چیزى به وجود آمده است؟
پیامبر جوابى نداد تا این که جبرئیل این سوره را نازل نمود.[۹] ابن عباس گوید: مسیحیان نجران با عاقب و سید که از سران آنها بودند نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: خداى خود را براى ما تعریف کن که از چه جنسى است؟ سپس این سوره نازل گردید و از این جهت به این سوره (نسب الرّب) نیز مى گویند.[۱۰]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره توحيد
برخى از اهل كتاب و مشركان، از پيامبر خواستند كه خدايت را براى ما معرفى كن؛ اين سوره كه به منزله شناسنامه خداوند است، نازل شد و خداوند را از داشتن پدر و مادر يا فرزند و همسر و يا شبيه و شريك، پاك و منزه دانست.
اين سوره شامل خالصترين عقايد توحيدى است، از اين رو سوره توحيد و اخلاص نام گرفته است.
در فضيلت اين سوره، روايات بسيارى وارد شده است كه به برخى از آنها اشاره مىشود: «1»
در هر شبانه روز، لااقل يكبار اين سوره را در نمازهاى خود بخوانيد و پس از آن بگوييد: «كذلك الله ربى: پروردگار من چنين است.»
به گفته روايات، اين سوره در اهميّت، به منزله يك سوم قرآن است. يك بار تلاوت آن، برابر تلاوت يك سوم قرآن و دوبار تلاوت آن، معادل دو سوم و سه بار تلاوت آن برابر تلاوت كل قرآن است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: سوره توحيد مثل على بن ابىطالب است كه هر كس او را قلباً دوست دارد يك سوم ايمان را داراست و هر كس با قلب و زبان دوست بدارد دو سوم ايمان را دارد و هر كس با قلب و زبان و اطاعت در عمل، همراه او
«1». مجموع روايات در تفسير نور الثقلين، (ج 5، ص 699- 715) آمده است.
جلد 10 - صفحه 637
باشد ايمانش كامل است.
تلاوت اين سوره به عنوان يكى از تعقيبات نماز به شمار آمده و در روايات مىخوانيم: هركس تلاوت آن را بعد از هر نماز ترك نكند، خداوند خير دنيا و آخرت را به او مىدهد و او و والدين و فرزندانش را مىآمرزد.
امام سجاد عليه السلام فرمود: چون خداوند مىدانست كه در دوره آخر الزمان گروهى دقيق و عميق خواهند آمد، سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل فرمود.
تلاوت اين سوره به شش سمت، سبب حفظ شدن انسان از خطرات و ايمن شدن از حوادث مىگردد. «1»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ «1»
بگو: او خداوند يگانه است.
نکته ها
كلمه «اللَّهُ» از «وله» به معناى تحيّر است، يعنى آفريدهها از درك حقيقت او عاجز و در شناخت ذات او واله و متحيّرند. چنان كه امير مؤمنان على عليه السلام مىفرمايد: معناى اللّه آن است كه او معبودى است كه آفريدهها در او حيرانند، زيرا او از درك ديدگان مستور و از دسترس افكار و عقول، محجوب است. «2»
ميان كلمه «واحد» و «أَحَدٌ» تفاوت است. «واحد» در جايى بهكار مىرود كه ثانى و ثالث براى آن فرض شود، بر خلاف «احد» كه در مورد يكتا و يگانه استعمال مىشود. چنانكه اگر
«1». مصباح كفعمى، ص 246.
«2». بحارالانوار، ج 3، ص 222.
جلد 10 - صفحه 638
گفتى: يك نفر حريف او نيست، يعنى چند نفر حريف او مىشوند، اما اگر گفتى: احدى حريف او نيست، يعنى هيچ حريفى ندارد.
توحيد، مرز ميان ايمان و كفر است و ورود به قلعه ايمان بدون اقرار به توحيد ممكن نيست. اولين سخن پيامبر كلمه توحيد بود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا». شعار توحيدى «لا اله الا الله» از سه حرف (الف، لام و ها) تركيب شده و ذكرى است كه در گفتنش حتى لب تكان نمىخورد ولى عملش تا اطاعت از رهبرى معصوم و جانشينان آنان ادامه دارد؛ زيرا شرط توحيد طبق فرمايش امام رضا عليه السلام ايمان به امام معصوم و اطاعت از اوست.
در سفرى كه امام رضا عليه السلام با اجبار مأمون وادار به هجرت از مدينه به مرو شد، در مسير راه وقتى به نيشابور رسيد، مردم دور آن حضرت جمع شدند و از او هديه و رهنمود خواستند.
امام رضا عليه السلام فرمود: پدرم از پدرش و او از اجدادش و آنان از پيامبر خدا نقل كردند كه خداوند فرموده است: «كلمة لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى أمن من عذابى: توحيد، قلعه من است و هر كس داخل اين قلعه شود از قهر من در امان است.» آنگاه امام رضا عليه السلام فرمود:
البتّه توحيد شروطى دارد و من (كه امام حاضر هستم) شرط آن هستم، يعنى توحيد بىولايت پذيرفته نيست. در زمان غيبت امام معصوم نيز، بنا بر فرمان خودشان بايد به سراغ فقهاى عادلى كه از هوى و هوس دورند، برويم. بنابراين توحيد كامل، ايمان به يكتايى خداوند، دور كردن فكر و عمل از هر نوع شرك و پيروى از رهبران معصوم در زمان حضور و فقهاى عادل در زمان غيبت است.
حضرت على عليه السلام در نامهاى به فرزندش امام حسن عليه السلام مىنويسد: «لو كان لربك شريك لأتتك رسله» اگر پروردگارت شريكى داشت، او نيز پيامبرانى مىفرستاد تا مردم او را بشناسند و بندگىاش كنند. «1»
دليل يكتايى او، هماهنگى ميان آفريدههاست. چنانكه امام صادق عليه السلام «اتصال التدبير» را نشانه يكتايى آفريدگار مىشمارد. «2» هماهنگى ميان خورشيد و ماه و زمين و آب و باد و
«1». نهج البلاغه، نامه 31.
«2». تفسير نورالثقلين ج 3، ص 418.
جلد 10 - صفحه 639
خاك و كوه و دشت و دريا با يكديگر و هماهنگى همه آنها با نياز انسان، نشانه يكپارچگى تدبير در نظام هستى است. انسان اكسيژن مىگيرد و كربن پس مىدهد ولى گياهان كربن مىگيرند و اكسيژن پس مىدهند. نيازهاى طفل با محبت والدين و خستگى روز با خواب شب تأمين مىشود. چشم كه از پى ساخته شده با آب شور حفظ مىشود و دهان كه راه ورودى غذا به معده است، با آب شيرين كه در هضم غذا مؤثر است، مرطوب مىشود.
در جنگ جمل، يك عرب صحرانشين درباره معناى توحيد از حضرت على عليه السلام سؤال كرد.
ديگر رزمندگان از او ناراحت شدند كه اين چه سؤال نابجايى است، امّا آن حضرت فرمود:
جنگ ما براى توحيد است و آنگاه معناى صحيح توحيد را براى او بيان فرمود. «1»
خداوند، نه فقط در ذات، بلكه در صفات نيز يكتاست. او مثل ما نيست كه صفاتش از ذاتش جدا باشد. ما علم و قدرت داريم ولى در كودكى نداشتيم و در پيرى نيز از دست مىدهيم.
خداوند علم و قدرت دارد ولى اين صفات براى او پيدا نشده، بلكه همراه ذات او بوده است، چنانكه صفتِ مخلوق بودن، عاجز بودن و فقير بودن هيچ گاه از ما جدا نبوده و جدا نخواهد شد.
پیام ها
1- پيامبران امين وحىاند؛ خدا به پيامبر فرمود: قُلْ ... او نيز مىگويد: قل ...
2- خداوند، در عين حضور، از ديدگان غايب است و قابل مشاهده نيست. «هُوَ» (اهل توحيد عقيده دارند كه «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ» «2» چشمها او را درك نمىكند ولى او چشمها را درمىيابد.)
3- به سؤالات اعتقادى بايد پاسخ داد. قُلْ هُوَ اللَّهُ ...
4- عقايد حق را بايد به ديگران اعلام كرد. قُلْ هُوَ اللَّهُ ...
5- خداوند در همه چيز يكتاست. در ذات و صفات، در علم و قدرت و حيات و حكمت، در آفرينش و هستى بخشى. «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». انعام، 103.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 640
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص402
- پرش به بالا ↑ تفاسیر برهان و على بن ابراهیم.
- پرش به بالا ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
- پرش به بالا ↑ تفاسیر مجمع البیان از خاصه و جامع البیان و طبرانى و قاضى عبدالجبار و صحیح ترمذى و حاکم و ابن خزیمه از عامه.
- پرش به بالا ↑ تفسیر مجمع البیان.
- پرش به بالا ↑ تفسیر قاضى عبدالجبار معتزلى.
- پرش به بالا ↑ تفسیر ابن ابى حاتم.
- پرش به بالا ↑ تفاسیر جامع البیان و ابن المنذر.
- پرش به بالا ↑ کتاب العظمة از ابوالشیخ.
- پرش به بالا ↑ تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.