وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ: و ياد كن روزى را كه محشور شوند دشمنان خدا از خلق اولين و آخرين، إِلَى النَّارِ: بسوى آتش جهنم، فَهُمْ يُوزَعُونَ: پس ايشان بازداشته شوند، يعنى پيشينيان را نگهدار تا پسينيان به آنها رسند، آنگاه ايشان را به اجتماع روانه كنند.
پس فرستاديم بر آنها باد سرد موحشى در روزهاى شومى تا بچشانيمشان عذاب خوارى را در زندگانى دنيا و هر آينه عذاب آخرت خوار كنندهتر است و آنها يارى نميشوند
و اما ثمود پس هدايت كرديمشان پس اختيار كردند كورى را بر هدايت پس گرفت آنها را صاعقه عذاب خوارى بسبب آنچه بودند كسب ميكردند
و نجات داديم آنانرا كه ايمان آوردند و بودند كه پرهيز ميكردند
و روز كه برانگيخته شوند دشمنان خدا بسوى آتش پس آنها بازداشته ميشوند
تا چون آيند آنرا گواهى دهد بر آنها گوشهاشان و چشمهاشان و پوستهاشان بآنچه كه ميكردند.
تفسير
خداوند متعال قوم عاد را كه در سوره اعراف و هود عليه السّلام پيغمبر آنها شمّهاى از احوالشان ذكر شد بعد از مخالفت با آنحضرت در هشت روز و هفت شب كه گفتهاند از چهار شنبه اول دهه آخر شوال بوده تا چهار شنبه آخر ماه معذّب فرمود بباد بسيار سرد وحشت آورى كه گفتهاند مانند آتش از شدّت برودت ميسوزاند آنها را و از ترس بيهوش ميشدند لذا در آيات سابقه صاعقه بر آن اطلاق
جلد 4 صفحه 552
شده و اين براى آن بود كه بآنها بچشاند عذاب خوارى و مذلّت را در دنيا براى تكبّر و غرورى كه از قوّت خود پيدا كرده بودند و عذاب آخرتشان بمراتب شديدتر و رسوائى و مذلّت آنها در آنجا بيشتر خواهد بود و كسى قدرت ندارد كه آنها را يارى نمايد و از عذاب برهاند و نحسات ظاهرا جمع نحسه است چون آن ايام نحس و شوم بود براى آنها و نحسات بسكون حاء نيز قرائت شده است و اما قوم ثمود خداوند آنها را بتوسط حضرت صالح هدايت بمعارف حقّه فرمود ولى آنها اختيار نمودند كورى و ضلالت را بر بينائى و هدايت و نپذيرفتند نصايح و مواعظ آنحضرت را و بشرحى كه در سور سابقه مكرّر ذكر شده مخالفت نمودند و خداوند آنها را بصاعقه و صيحه آسمانى معذّب و هلاك فرمود و توصيف عذاب بهون براى مبالغه در خوار نمودن آنست و گفتهاند هر عذاب موحشى را صاعقه گويند براى آنكه هر كس بشنود بيهوش ميشود ولى بيشتر صاعقه در عرف بر آتش سوزان آسمانى اطلاق ميشود و در هر حال عذابشان در نتيجه اعمال بدو كسب خودشان بود و خداوند اهل ايمان و تقوى را از هر قومى نجات داد از عذاب و سر بلند و عزيز فرمود در دنيا و آخرت و در نعمت ابدى كامران ميباشند و در روز قيامت كه دشمنان خدا و كفار محشور ميشوند پيش آهنگهاى آنها در كنار جهنم توقيف ميشوند تا عقب ماندگان برسند و چون همگى در كنار آتش جمع شدند و رسيدند بآن با آنكه منكرند اعمال خودشان را گوشها و چشمها و ساير اعضاء و جوارح آنها را خداوند بسخن ميآورد و هر يك اداء شهادت بر اعمال ناروائى كه از آن بتوسط اراده صاحبش سر زده مينمايد مثلا گوش ميگويد من استماع غنا نمودم چشم ميگويد بنامحرم نظر كردم دست ميگويد سرقت نمودم پا ميگويد در پى حرام رفتم عورت ميگويد زنا كردم يا دادم چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده و بعضى گفتهاند آثارى از آنها بروز ميكند كه معلوم ميشود مرتكب آن گناهان شدهاند مانند اثريكه ظاهر ميشود در چشم از بيخوابى شب و در هر حال رسوا و محكوم ميشوند و بنابر اين مراد از جلود اعضاء و جوارحند و در بعضى روايات بفروج تفسير شده است و كلمه ما در اذا ما جاءوها زائده است براى تأكيد اتصال شهادت بحضور يعنى تا حاضر شدند فورا اعضاء و جوارح شهادت خود را اداء مينمايند
جلد 4 صفحه 553
بدون آنكه از آنها استشهاد شود و سمع بر مفرد و جمع اطلاق ميشود و اينجا بقرينه ابصار و جلود مراد جمع است.
وَ يَومَ يُحشَرُ أَعداءُ اللّهِ اعداء الهي تمام فرق كفار و مشركين و معاندين
جلد 15 - صفحه 424
و مخالفين و منافقين و ناصبين و مبدعين و منكرين ضروريات دين از اعداء انبياء و ائمه طاهرين و مؤمنين چنانچه در جامعه صغيره دارد
(السلام علي الّذين من والاهم فقد والي اللّه و من عاداهم فقد عادي اللّه و من احبهم فقد احب اللّه و من ابغضهم فقد ابغض اللّه و من عرفهم فقد عرف اللّه و من جهلهم فقد جهل اللّه و من اعتصم بهم فقد اعتصم باللّه و من تخلي منهم فقد تخلي من اللّه عز و جل).