آیه 19 سوره فتح

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا

مشاهده آیه در سوره


<<18 آیه 19 سوره فتح 20>>
سوره : سوره فتح (48)
جزء : 26
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و به غنیمتهای فراوان که (از خیبریان) خواهند گرفت موفق داشت، و خدا مقتدر و داناست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and abundant spoils that they will capture, and Allah is all-mighty, all-wise.

معانی کلمات آیه

  • مغانم: مغنم: غنيمت، جمع آن در قرآن مغانم است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18»

همانا خداوند از مؤمنان راضى شد، آنگاه كه (در حديبيّه) زير آن درخت با تو بيعت كردند، پس خداوند آنچه را در دل‌هايشان (از ايمان و صداقت) بود، دانست، بنابراين آرامش را بر آنان نازل كرد و پيروزى نزديكى را پاداش آنان قرار داد.

وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «19»

و غنايم بسيارى كه به چنگ خواهند آورد، و خداوند عزيز و حكيم است.

نکته ها

رسم چنين بوده كه پس از آنكه قرارداد و معامله‌اى صورت مى‌گرفت، دو طرف قرارداد و معامله با يكديگر دست مى‌دادند كه به آن بيعت مى‌گفتند، امّا پس از آن به هر نوع توافق و تعهّد و پذيرش پيمانى كه با دست دادن اعلان موافقت مى‌شود، بيعت گفته شده است.

جلد 9 - صفحه 132

بيعت، يك تعهد شرعى است كه وفاى به آن لازم و شكستن آن حرام است و عقاب دارد.

بيعت مردم با پيامبر و امام، منافاتى با تعيين و نصب آنان از سوى خدا ندارد. زيرا خداوند، پيامبر يا امام را تعيين مى‌كند و مردم براى اعلام اطاعت خود، با او بيعت مى‌كنند.

مراد از «الشَّجَرَةِ» درختى است در منطقه حديبيّه كه مردم پاى آن درخت با پيامبر بيعت كردند و اين بيعت، به دليل اعلام رضايت خداوند از بيعت كنندگان‌ «رَضِيَ اللَّهُ»، «بيعت رضوان» نام گرفت.

پیام ها

1- ايمانى مورد رضايت خداوند است كه همراه با وفادارى نسبت به پيامبرش باشد. «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ»

2- دين از سياست جدا نيست. رضايت خداوند از مؤمنانى است كه در مسائل اجتماعى و سياسى با پيامبرشان بيعت نمايند. رَضِيَ اللَّهُ‌ ... إِذْ يُبايِعُونَكَ‌

3- براى ثبت حوادث مهم، نام بردن از نشانه لازم است. «يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»

4- الطاف الهى، مخصوص كسانى است كه برخوردهايشان از سر اخلاص و صداقت باشد. فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ‌ ... فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ‌

5- آرامش، هديه‌اى الهى است كه از طرف خدا، تنها بر مؤمنان نازل مى‌شود. «فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ»

6- نيّت خالص و صادقانه، منافاتى با كاميابى‌هاى مادّى ندارد. فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ‌ ... وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً

7- وفادارى نسبت به فرستاده الهى، رمز دريافت الطاف دنيوى و اخروى است. رَضِيَ اللَّهُ‌ ... فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً

8- نعمت‌هاى معنوى، بالاتر از نعمت‌هاى مادّى است. ابتدا فرمود: «رَضِيَ اللَّهُ‌- فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ» و سپس فرمود: «وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً»

9- يك حركت خالصانه از انسان، الطاف متعدّد الهى را در پى دارد. يُبايِعُونَكَ‌- فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... وَ أَثابَهُمْ‌ ... وَ مَغانِمَ‌

جلد 9 - صفحه 133

10- آرامش، مقدّمه پيروزى است. فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً

11- پيروزى‌ها را از لطف خداوند بدانيم. «أَثابَهُمْ فَتْحاً» چنانكه در آيه اول اين سوره خوانديم: «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ»

12- اگر جهت رضاى خداوند تلاش كنيم و با وفادارى به پيامبرش خود را مستعد و لايق سازيم، وعده‌هاى خداوند حكيمانه و بر اعطاى وعده‌ها، قادر است. «كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص243

منابع