آیه 188 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<187 آیه 188 سوره اعراف 189>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 9
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

بگو که من مالک نفع و ضرر خویش نیستم مگر آنچه خدا خواسته، و اگر من از غیب (جز آنچه به وحی می‌دانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه می‌افزودم و هیچ‌گاه زیان و رنج نمی‌دیدم، من نیستم مگر رسولی ترساننده، و بشارت دهنده گروهی که اهل ایمانند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘I have no control over any benefit for myself, nor [over] any harm except what Allah may wish. Had I known the Unseen, I would have acquired much good, and no ill would have befallen me. I am only a warner and bearer of good news to a people who have faith.’

معانی کلمات آیه

نفس: نفس در اينجا به معنى شخص است . چنان كه در اوّل سوره نساء گذشت . آيه‏ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى ، ‏ نيز نظير اين آيه است.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:[۳]

اهل مكه به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: آیا مى‌توانى قیمت و بهاء اشیا ارزان را قبل از آن كه گران بشود به ما بگوئى تا بتوانیم سود و بهره خوبى بدست آوریم سپس این آیه نازل گردید.[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «188»

بگو: من مالك هيچ سود و زيانى براى خودم نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر هر چه خدا بخواهد) و اگر غيب مى‌دانستم، منافع زيادى براى خودم فراهم مى‌كردم وهرگز به من زيانى نمى‌رسيد. من جز هشداردهنده و بشارت‌دهنده براى گروهى كه ايمان مى‌آورند نيستم.

نکته ها

در قرآن و روايات، مطالبى بيان شده است كه نشان مى‌دهد انبيا و اولياى الهى علم غيب داشته‌اند، همچنين آيات و رواياتى نظير همين آيه به چشم مى‌خورد كه نشانگر آن است كه آنان علم غيب ندارند! جمع ميان اين دو دسته آيات و روايات به چند صورت است:

الف: آنجا كه مى‌فرمايد: علم غيب نمى‌دانند، مراد آن است كه آن بزرگواران از پيش خود غيب نمى‌دانند و آنجا كه مى‌گويد: غيب مى‌دانند، يعنى با اراده و الهام و وحى خدا مى‌دانند، نظير آنكه مى‌گوييم: فلان شهر نفت ندارد يا نفت دارد كه مراد ما از نداشتن اين است كه زمين آن نفت‌خيز نيست، يعنى از خود نفتى ندارد و مراد از داشتن نفت آن است كه به وسيله‌ى لوله و ماشين و كشتى و قطار، نفت به آنجا مى‌رسد.

ب: علم غيب، دو گونه است كه انبيا بخش اعظم آن را مى‌دانند، نظير اخبارى كه قرآن به نام غيب به پيامبر اسلام وحى فرمود: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «1» و بخشى از

«1». هود، 49.

جلد 3 - صفحه 239

علم غيب مخصوص خداوند است و هيچ كس از آن اطّلاعى ندارد، نظير علم به زمان برپايى قيامت. پس آنجا كه نمى‌دانند يعنى بخش مخصوص به خداوند را نمى‌دانند و آنجا كه مى‌دانند، يعنى بخشى ديگر را مى‌دانند.

ج: مخاطبان آن بزرگواران متفاوت بودند؛ بعضى اهل غلوّ و مبالغه بودند كه پيامبران و ائمّه اطهار عليهم السلام به آنان مى‌فرمودند: ما غيب نمى‌دانيم تا درباره‌ى آنان مبالغه نكنند. و بعضى در معرفت آن بزرگواران ناقص بودند كه پيامبر و امام، براى رشد آنان، گوشه‌اى از علم غيب خود را عرضه مى‌كردند.

د: مراد از نداشتن علم غيب، نداشتن حضور ذهنى است. ولى به فرموده‌ى روايات براى امامان معصوم عمودى از نور است كه با مراجعه به آن از همه چيز آگاهى پيدا مى‌كنند. نظير انسانى كه مى‌گويد من شماره‌ى تلفن فلانى را نمى‌دانم، ولى دفترچه راهنمايى دارد كه مى‌تواند با مراجعه به آن همه‌ى شماره‌ها را بگويد.

ه: آگاهى از غيب، همه جا نشانه‌ى كمال نيست، بلكه گاهى نقص است. مثلًا شبى كه حضرت على عليه السلام در جاى پيامبر صلى الله عليه و آله خوابيدند، اگر علم داشتند كه مورد خطر قرار نمى‌گيرند، كمالى براى آن حضرت محسوب نمى‌شد، زيرا در اين صورت، همه حاضر بودند جاى آن حضرت بخوابند. در اينجا كمال به ندانستن است.

و: خدا علم غيبى را كه توقّع سود و زيان در آن است، به آنان مرحمت نمى‌كند. نظير همين آيه‌ى مورد بحث، ولى در مواردى كه هدف از علم غيب، ارشاد و هدايت مردم باشد، خداوند آنان را آگاه مى‌سازد، همان‌گونه كه عيسى عليه السلام به ياران خود فرمود: من مى‌توانم بگويم كه شما مردم در خانه‌ى خود نيز چه چيزى را ذخيره كرده‌ايد. «وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ» «1»

بعضى مفسران گفته‌اند كه اهل مكّه به رسول‌خدا صلى الله عليه و آله گفتند: اگر با خدا ارتباط دارى، چرا از گرانى و ارزانى اجناس در آينده با خبر نمى‌شوى تا بتوانى سود و منفعتى بدست آورى وآنچه به زيان شماست، كنار بگذارى، كه آيات فوق نازل شد. «2»

«1». آل‌عمران، 49.

«2». تفاسير مجمع‌البيان و نمونه.

جلد 3 - صفحه 240

پیام ها

1- هر كه ايمانش بيشتر باشد، نسبت به تكليف و خواست الهى بيشتر تسليم است و بيشتر احساس عجز مى‌كند. لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي‌ ...

2- همه‌ى سود و زيان‌ها را به اراده و خواست خدا بدانيم. «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»

3- پيامبر از پيش خود و براى زندگى شخصى خويش، غيب نمى‌داند. اخبار غيبى به عنوان پيامبر بودن به او داده شده، آن هم از سوى خدا. لَوْ كُنْتُ‌ ...

4- زمان برپايى قيامت، از امور غيبى است. يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ ... وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ‌

5- شناخت آينده، زمينه‌ساز رفاه و آسايش، و جهل به آن، زمينه‌ساز زيان و مشكلات است. لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ‌ ...

6- زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مانند مردم ديگر، آميخته با رنج و سختى بود. «وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ»

7- پيامبر صلى الله عليه و آله مژده‌رسان و بيم دهنده‌ى همه‌ى بشر است، امّا تنها مؤمنانند كه تحت تأثير قرار مى‌گيرند. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 608.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 362.
  4. پرش به بالا تفسیر مجمع البیان.

منابع