آیه 15 سوره نمل
<<14 | آیه 15 سوره نمل | 16>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و همانا ما به داود و سلیمان مقام دانشی بزرگ عطا کردیم و گفتند: ستایش و سپاس خدای را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش فضیلت و برتری عطا فرمود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- داود: عليه السّلام از انبياء بنى اسرائيل، نام مباركش شانزده بار در قرآن مجيد آمده است كتابى داشته به نام زبور، بسيارى از حالات او در قرآن نقل شده است.
- سليمان: عليه السّلام، از انبياء بنى اسرائيل، فرزند داود عليه السّلام، نام مباركش هفده بار در قرآن مجيد آمده و بسيارى از حالات او در كلام اللَّه عظيم نقل شده است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ وَ سُلَيْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنا عَلى كَثِيرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِينَ «15»
و به راستى به داوود و سليمان دانشى (ويژه) عطا كرديم، و آن دو گفتند:
ستايش، مخصوص خداوندى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمنش برترى بخشيد.
«1». كافى، ج 2، ص 389.
جلد 6 - صفحه 399
نکته ها
ممكن است مراد از علمى كه به حضرت داود و سليمان داده شده علم قضاوت باشد، به دليل آيهى «وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ» «1» يعنى ما به داوود حكمت و قضاوت مرحمت كرديم. و نيز به دليل آيهى «كُلًّا آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً» «2» و شايد هم مراد از علم، علم گفتگو با پرندگان باشد به دليل آيهى «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» «3» و شايد علم زرهبافى باشد؛ «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ» «4» امّا بهتر اين است كه علم را به طور عام معنا كنيم، يعنى علم ادارهى كشور.
سؤال: چرا خداوند به بعضى از بندگان خود نعمتهاى ويژهاى عطا مىكند؟ آيا اين كار با عدالت سازگار است؟
پاسخ: اوّلًا معناى عدالت اين نيست كه به همه يكسان بدهيم. آيا معلّمى كه به هر شاگردى نمرهاى مىدهد و يا پزشكى كه براى هر بيمارى دارويى تجويز مىكند، ظالم است؟ ثانياً نعمتهاى ويژه، مسئوليّتهاى ويژهاى را نيز بدنبال دارد. ثالثاً ما از خدا طلبى نداريم، تا هر چه بخواهيم به ما عطا كند. رابعاً الطاف الهى بر اساس حكمت و شرايطى است كه انسان يا جامعه آن را بوجود مىآورد. به قول شاعر:
چون چنان بوديم، بوديم آن چنان
چون چنين گشتيم گشتيم اين چنين
افرادى با اخلاص، تلاش، علم، تدبير، صرفهجويى، عدالت و وحدت كلمه، شرايطى را در خود ايجاد مىنمايند كه زمينهى دريافت الطاف الهى و نعمتهاى ويژه مىشود.
البتّه گاهى الطاف ويژه به خاطر پاداش عملى است كه والدين انسان داشتهاند و خداوند مزد كارشان را به نسل آنان عطا مىكند. همان گونه كه در داستان موسى و خضر، خداوند آن دو پيامبر را مأمور مىكند ديوارى را كه گنجى زير آن بود و از آنِ كودكان يتيمى بود تعمير كنند تا در آينده از آن گنج استفاده نمايند، زيرا والدين كودكان نيكوكار و صالح بودهاند. «وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً» «5»
«1». ص، 20.
«2». انبياء، 79.
«3». نمل، 16.
«4». انبياء، 80.
«5». كهف، 82.
جلد 6 - صفحه 400
تعليمات ويژهى الهى
خداوند علوم خاصّى را به افراد خاصّى داده ودر قرآن از آنها ياد كرده است از جمله:
1. آدم، علوم همهى اشيا. «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» «1»
2. خضر، علوم باطنى وتأويل. (تا موسى شاگردش شود) هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ ... «2»
3. يوسف، علم تعبير خواب. «عَلَّمَنِي رَبِّي» «3»
4. داوود، علم زرهسازى. «وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ» «4»
5. سليمان، علم زبان پرندگان. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» «5»
6. معاون سليمان، علمى كه با آن تخت سلطنتى را از كشورى به كشور ديگر مىآورد. «قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ» «6»
7. طالوت، علوم نظامى. «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» «7»
8. رسولاكرم وساير انبيا، علوم غيب. «فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» «8»
پیام ها
1- علم انبيا لدنّى است و به الهام الهى به آنان عطا شده است. «آتَيْنا»
2- احترام و شئون افراد را حفظ كنيم. (اوّل نام پدر آمده است بعد نام پسر) «داوُدَ وَ سُلَيْمانَ»
3- در ميان نعمتهاى الهى، حساب علم جداست. آتَيْنا ... عِلْماً
4- علم، زمانى ارزش دارد كه در اختيار افراد صالح قرار گيرد. «آتَيْنا داوُدَ وَ سُلَيْمانَ عِلْماً»
5- بهترين جمله براى شكر الهى، «الْحَمْدُ لِلَّهِ» است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» 6- علم، يكى از ملاكهاى برترى است. آتَيْنا ... عِلْماً ... فَضَّلَنا
7- برخى از بندگان خداوند از داوود و سليمان هم برترند. «فَضَّلَنا عَلى كَثِيرٍ»
«1». بقره، 31.
«2». كهف، 66.
«3». يوسف، 37.
«4». انبياء، 80.
«5». نمل، 16.
«6». نمل، 40.
«7». بقره، 247.
«8». جنّ، 26- 27.
جلد 6 - صفحه 401
8- در هيچ مقامى خود را برتر از همگان ندانيم. «عَلى كَثِيرٍ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص440
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم