آیه 147 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<146 آیه 147 سوره صافات 148>>
سوره : سوره صافات (37)
جزء : 23
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و او را بر قومی بالغ بر صد هزار یا افزون (به رسالت) فرستادیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We sent him to a [community of] hundred thousand or more,

معانی کلمات آیه

«مِائَةِ أَلْفٍ»: صد هزار، مراد قوم خودش است. «أَوْ»: بلکه. یا. عربها چنین حرفی را برای تأکید مطلب پیشین به کار می‌برند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ «145» وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ «146» وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‌ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ «147»

پس او را در حالى كه بيمار بود به زمين خشكى افكنديم. و بر او بته‌اى از كدو رويانديم. و او را (پس از بهبودى) به سوى يكصد هزار نفر بلكه يا بيش‌تر فرستاديم.

فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِلى‌ حِينٍ «148»

پس ايمان آوردند و تا مدّتى آنان را كامياب و بهره‌مند كرديم.

نکته ها

«نبذ» به معناى پرتاب و افكندن و «عراء» به معناى سرزمين بى گياه است.

كلمه‌ى «شجر» هم به درخت گفته مى‌شود و هم به بوته. «يَقْطِينٍ» به معناى كدو است كه برگ آن مايه‌ى درمان كوفتگى و حشره زدايى است.

عدد در قرآن، گاهى مورد توجّه خاص است، نظير آيه‌ى‌ «وَ لَيالٍ عَشْرٍ» «2» كه مراد ده شب است نه كم‌تر و نه بيش‌تر.

«1». انبياء، 87.

«2». فجر، 2.

جلد 8 - صفحه 63

گاهى مراد از عدد، كثرت است. نظير آيه‌ى: «لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «1» بعضى يهوديان علاقه دارند هزار سال عمر كنند كه مراد از هزار، كثرت است.

گاهى نيز عدد در قرآن به صورت تقريبى به كار رفته است، نظير آيه‌ى مورد بحث كه مى‌فرمايد: قوم يونس صد هزار يا بيش‌تر بودند. «مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ»

در حديثى از امام باقر عليه السلام مى‌خوانيم كه حضرت يونس چند روزى در شكم ماهى محبوس بود، موهاى او ريخته و پوست بدنش نازك شده بود. بعد از خروج از شكم ماهى، بته‌ى كدو را مى‌مكيد و از سايه آن استفاده مى‌كرد. «2»

خداوند چهار پيامبر را حفظ كرد: موسى و يوسف را كنار آب، نوح را روى آب و يونس را زير آب. «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ‌ ... فَنَبَذْناهُ»

پیام ها

1- ملامت، نبايد مانع محبت باشد. يونس ملامت و تنبيه شد، ولى باز هم مورد عنايات ويژه خداوند قرار گرفت. وَ هُوَ مُلِيمٌ‌، أَنْبَتْنا، أَرْسَلْناهُ‌ ...

2- از داروهاى گياهى غافل نشويم. «شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ»

3- روياندن كدو در زمين خالى از گياه «العراء» از نشانه‌هاى قدرت و امداد الهى است. أَنْبَتْنا ... شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ‌

4- در مديريّت، به جاى دفع نيروها آن‌ها را بازسازى كنيم و دوباره به كار گيريم. «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‌ مِائَةِ أَلْفٍ»

5- محدوده‌ى بعثت انبيا به انتخاب و فرمان خداست. (بعضى بر همه‌ى مردم مبعوث مى‌شوند و بعضى بر يك منطقه خاص). «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‌ مِائَةِ أَلْفٍ»

6- دعا و تسبيح يونس عليه السلام سبب برخوردارى از لطف و امداد خداوند شد. مِنَ الْمُسَبِّحِينَ‌ ... أَنْبَتْنا عَلَيْهِ‌ ...

7- فرار، دليل برنگشتن نمى‌شود. يونس فرار كرده بود امّا به همان قوم خود

«1». بقره، 96.

«2». تفاسير قمى و نورالثقلين.

جلد 8 - صفحه 64

بازگشت و رسالت خود را ارائه داد. (آرى گاهى انسان قهر مى‌كند، استعفا مى‌دهد يا همسرش را طلاق مى‌دهد ولى همين كه ديد مصلحت در برگشتن است بايد برگردد.) أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ‌ ... أَرْسَلْناهُ إِلى‌ مِائَةِ أَلْفٍ‌

8- توبه از گذشته زمينه‌ى كاميابى در آينده است. قوم يونس توبه كردند و خداوند قهر خود را باز گرفت و آنان را كامياب ساخت. «فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ»

پانویس

منابع