آیه 131 سوره بقره
<<130 | آیه 131 سوره بقره | 132>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آن گاه (برگزیده شد) که خدا به او فرمود: ای ابراهیم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض کرد: پروردگار عالمیان را مطیع فرمانم.
[و یاد کنید] هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.
هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: «تسليم شو»، گفت: «به پروردگار جهانيان تسليم شدم.»
و پروردگارش به او گفت: تسليم شو. گفت: من در برابر پروردگار جهانيان تسليمم.
در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور! (و در برابر حق، تسلیم باش! او فرمان پروردگار را، از جان و دل پذیرفت؛ و) گفت: «در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم.»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اسلمت: اسلام و تسليم به معنى انقياد و اطاعت است، به معنى تسليم ظاهرى نيز آيد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«131» إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ
(بخاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگار ابراهيم به او گفت: تسليم شو.
گفت: در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم.
پیام ها
1- مقامات و الطاف الهى، بدون دليل به كسى واگذار نمىشود. اگر خداوند ابراهيم را برمىگزيند، به خاطر روحيّهى تسليم پذيرى او در برابر خداست.
«أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»
2- فلسفهى تسليم انسان در برابر خداوند آن است كه او رب العالمين است.
«أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (131)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 260
بعد از آن علت اصطفا و بودن در زمره صلحا را فرمايد:
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ: ياد بياور زمانى را كه فرمود خداى تعالى مر ابراهيم عليه السلام را اسلام بياور و تسليم بشو امر پروردگار را به تمام جهات و هر چه قضاى الهى بر تو جارى شود يا عمل را خالص نما. قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ: گفت ابراهيم عليه السلام اسلام آوردم و تسليم شدم و خالص نمودم دين خود را براى پروردگار عالميان تا هر چه خواهد امر فرمايد و در حق من اجرا نمايد، اگر خواهد مرا زنده گذارد و اگر خواهد مرا بميراند.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه حضرت ابراهيم عليه السلام بنده برگزيده و شايسته خدا، و سزاوار امامت و تقدم و مرتبه اذعان در زمانى كه الهام نمود در خاطر او دلايل مؤديه به معرفت كه داعى او بود به اسلام وقتى از غار بيرون آمد به ستاره و ماه و آفتاب نظر كرد، علمش به حدوث اينها حاصل شد به خالق و صانع آنها، يقين حاصل نموده گفت: اسلمت لرب العالمين: و يا اشاره به مقام تسليم آن حضرت به مرتبهاى كه سه صفت خاصه او مشهور آفاق گرديد: مالش براى مهمانى، و پسرش براى قربانى، و بدنش براى آتش نمرودى. و البته اين صفات موجب برگزيدگى او باشد در دنيا و آخرت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ (131)
ترجمه
چون گفت او را پروردگارش تسليم شو گفت تسليم شدم مر پروردگار جهانيان را..
تفسير
مبادرت فرمود با سلام و انقياد و اطاعت پروردگار با اعتقاد جزمى و اخلاص باطنى بمجرد امر ربوبى بدون تزلزل و تأمل و درنك از حسن طينت و صفاى سريرت پس بايد مبادرت بخيرات نمود و طريقه آنحضرت را پيمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسلِم قالَ أَسلَمتُ لِرَبِّ العالَمِينَ (131)
(چون که پروردگار او مر او را گفت که تسليم شو، ابراهيم گفت نسبت به پروردگار جهانيان تسليم شدم) «اذ» براي تعليل است نسبت بجمله قبل که علت اصطفاء حضرت ابراهيم و صلاحيت او را در آخرت بيان ميكند، و پيداست که خطاب «اسلم» بحضرت ابراهيم بعد از نيل بمقام نبوت بوده که مورد وحي واقع شده نه آنچه بعض از مفسرين توهم نمودهاند که اينکه امر زماني بود که از غار بيرون آمد و در ستاره و ماه و آفتاب نگريست و از حدوث آنها و احتياج بمحدث گفت:
إِنِّي وَجَّهتُ وَجهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ المُشرِكِينَ«2» زيرا اينکه توهم از وجوهي فاسد است.
1- انبياء و اوصياء از همان اوان صباوت بلكه در عالم روحانيت داراي مراتب ايمان و اسلام و معارف الهي بوده چنانچه حضرت عيسي (ع) در گهواره ميگويد إِنِّي عَبدُ اللّهِ آتانِيَ الكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا«3» و در باره حضرت يحيي (ع) ميفرمايد: وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيًّا«4» و سه نفر از ائمه طاهرين (حضرت جواد و هادي و بقية اللّه) در حال صباوت بر مسند امامت جلوس فرمودند، بنا بر اينکه طرفة العيني خارج از اسلام نبودند که بعد از آن اسلام بياورند.
1- سورة الشعراء آيه 83
2- سوره انعام آيه 87
3- سوره مريم آيه 29
[.....]
4- سوره مريم آيه 11
جلد 2 - صفحه 204
2- سوق كلام مشعر است بر اينكه اينکه خطاب بحضرت ابراهيم از طريق وحي بوده و قبل از اسلام بلكه بمجرد اسلام كسي قابل وحي نميشود.
3- چنانچه گذشت «اذ» براي تعليل است و قبول اسلام نمودن حضرت ابراهيم سبب اصطفاء و صلاحيت او در آخرت بوده و مجرد اسلام نميتواند علّت اصطفاء و صالحيت در آخرت باشد.
بنا بر اينکه وجوه مراد از اسلام همان مقام تسليم صرف نسبت باراده الهي است که عاليترين مراتب اسلام است چنانچه در ذيل آيه شريفه:
رَبَّنا وَ اجعَلنا مُسلِمَينِ لَكَ بيان شد و همين مقام است که منشأ اصطفاء و صلاحيت ميباشد.
و اما وجه رجوع از خطاب بغيبت در كلام حضرت ابراهيم، که در جواب عرض نكرد اسلمت لك، بلكه گفت اسلمت لرب العالمين بعضي گفتند براي اظهار فروتني و ذلت و خشوع بوده که خود را قابل تخاطب ندانسته است ولي اينکه وجه بنظر درست نيايد زيرا افتخار انبياء در تخاطب با خدا است چنانچه آيات قرآني مشحون از اينکه قسمت است بلكه ممكن است علت اينکه باشد که چون در خطاب الهي بابراهيم متعلق اسلم ذكر نشده و نفرمود اسلم لي، تا ابراهيم عرض كند اسلمت لك بلكه بوضوحش گذارده شده كانّ فرموده اسلم للّه ربّ العالمين و ابراهيم نيز در جواب عرض كرده اسلمت لربّ العالمين
205
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 131)- این آیه به عنوان تأکید به یکی دیگر از ویژگیهای برگزیده ابراهیم که در واقع ریشه بقیه صفات او است اشاره کرده میگوید: «به خاطر بیاورید هنگامی را که پروردگار به او گفت: در برابر فرمان من تسلیم باش، او گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم» (إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم