آیه 128 سوره توبه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<127 آیه 128 سوره توبه 129>>
سوره : سوره توبه (9)
جزء : 11
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.

یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.

قطعاً، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به [هدايت‌] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.

هر آينه پيامبرى از خود شما بر شما مبعوث شد، هر آنچه شما را رنج مى‌دهد بر او گران مى‌آيد. سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است.

به یقین، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There has certainly come to you an apostle from among yourselves. Grievous to him is your distress; he has deep concern for you, and is most kind and merciful to the faithful.

Certainly an Apostle has come to you from among yourselves; grievous to him is your falling into distress, excessively solicitous respecting you; to the believers (he is) compassionate,

There hath come unto you a messenger, (one) of yourselves, unto whom aught that ye are overburdened is grievous, full of concern for you, for the believers full of pity, merciful.

Now hath come unto you a Messenger from amongst yourselves: it grieves him that ye should perish: ardently anxious is he over you: to the Believers is he most kind and merciful.

معانی کلمات آیه

عزيز: عزت: توانايى ، مقابل ذلت. عزيز: شديد و سخت. عزيز كه از اسماء حسنى است ، به معنى توانايى كه آنچه اراده مى‏كند بر او دشوار نيست.

عنتم: عنت (بر وزن بشر) مشقت .«عنتم» به مشقت افتاديد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «128»

همانا پيامبرى از خودتان به سوى شما آمده است كه آنچه شما را برنجاند بر او سخت است، بر هدايت شما حريص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است.

جلد 3 - صفحه 529

نکته ها

خداوند جز بر پيامبر اسلام، بر هيچ يك از پيامبران دو نام از نام‌هاى خويش را اطلاق نكرده است. «رَؤُفٌ، رَحِيمٌ»

توجّه به صفات رهبران آسمانى كه در اين آيه مطرح است و مقايسه‌ى آنها با صفات ديگر رهبرانِ بشرى، لطف خدا را به بشر و لزوم اطاعت مطلق از اين گونه رهبران را نشان مى‌دهد.

پیام ها

1- رسول‌خدا برخاسته از ميان خود مردم است. «مِنْ أَنْفُسِكُمْ»

2- رسول خدا صلى الله عليه و آله غم‌خوار امّت است. «عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ»

3- رهبران اسلامى بايد در سختى‌ها و گرفتارى‌ها با مردم همدل و همراه باشند.

«عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ»

4- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در هدايت و ارشاد مردم، سر از پا نمى‌شناسد. «حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ»

5- از عوامل تأثير كلام در ديگران، خيرخواهى، دلسوزى، مهربانى، بى‌توقّعى و تواضع است. «عَزِيزٌ عَلَيْهِ، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ، رَؤُفٌ رَحِيمٌ»

6- رهبر اسلامى تنها بر مؤمنان رئوف و رحيم است، نه بر همه كس، بلكه بر دشمن شديد و غليظ است. «بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (128)

بعد از ذم اهل كفر و نفاق و توعيد و تهديد ايشان به عقاب و عذاب خطاب به جميع مكلفين و بندگان مى‌فرمايد بر سبيل عموم با تأكيد به قسم.

لَقَدْ جاءَكُمْ‌: هر آينه براستى و درستى و بتحقيق به خدا قسم كه آمد شما را اى كافه مكلفان. رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ‌: پيغمبرى به حكم الهى از جنس شما در بشريت تا بواسطه جنسيت با او مخالطه كنيد و بر وجه سهولت افاده و استفاده نمائيد، يا آمد به سوى شما اى اعراب، رسولى از شما متكلم به لغت شما، يا از قبيله شما.

ابن عباس نقل نموده‌ «1»: هيچ قبيله‌اى در عرب نبود مگر آنكه حضرت‌

«1» مجمع ج 3 ص 86.

ج5، ص 243

رسالت صلّى اللّه عليه و آله رشته قرابتى با او داشت.

در جوامع: روايتى منقول از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و حضرت فاطمه سلام الله عليها «مِنْ أَنْفُسِكُمْ» (بفتح فاء كه افعل تفضيل مشتق از نفاسه) قرائت شده، يعنى نفيس‌ترين و شريف‌ترين شما هم در نسب و هم در حسب. و در اخبار آمده كه پدران آن حضرت بعضى انبياء بودند و بعضى اوصياء و بعضى ملوك.

و در منهج‌ «1» از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه انّه من نكاح لم يصبه شى‌ء من ولادة الجاهليّة. يعنى: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از نكاحى متولد شده كه ولادت جاهليت به او نرسيده، يعنى آباى آن حضرت هيچ كافر نبودند.

و قتاده گفته: «2» حق تعالى او را شريف‌ترين بندگان گردانيد تا كسى حسد بر نبوت او نبرد. ابن عباس‌ «3» از آن حضرت نقل نموده كه فرمود: ما ولدنى من سفاح اهل الجاهليّة ما ولدنى الّا نكاح كنكاح الاسلام.

تنبيه- حق تعالى بر بندگان منت نهاده به آنكه پيغمبر از ايشان است، زيرا هرگاه مولد و منشأ او را شناخته باشند و در حين صغر و كبر مشاهده حال او كرده باشند و به صدق و امانت او عارف شده و بر چيزى كه موجب نقص و عيب او مطلع نگشته، پس سزاوار آنست كه به قبول و انقياد اقرب باشد. و با وجود اين صفت عالى و خصال كمالى، عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ‌: سخت و دشوار و ناگوار است بر او آنچه در رنج و زحمت افتيد بدان از كفر و ضلالت و به جهت آن معذب شويد، يعنى لطف و شفقت و مرحمت آن حضرت بر وجهى است كه نمى‌خواهد به سبب صدور عمل بدى از شما گرد و غبار اذيتى و بليتى بدان به شما رسد، و غضب الهى متوجه شما گردد؛ لذا پيوسته در صدد تزكيه شماست و

«1» منهج ج 4 ص 348.

«2» منهج ج 4 ص 348.

«3» مجمع ج 3 ص 86.

ج5، ص 244

همگى همت او مصروف است بر آنكه هيچ معصيتى از شما ظاهر نشود تا موجب ضرر شما شود، زيرا هر عمل بدى از كلى و جزئى، اثر و ضررى دارد كه متعاقب فاعل آن شود شخصا يا نوعا.

در كافى‌ «1»- در ذيل حديثى حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: و انّ العمل السّىّ‌ء اسرع فى صاحبه من السّكين فى اللّحم. يعنى: بتحقيق كه عمل بد سريع‌تر است اثرش در صاحب آن از كارد در گوشت.

و چون رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مخزن علوم ربانى و در غايت مرحمت و لطف بود نسبت به امت خود و ذره‌اى صدمه و بلا را نخواسته، لذا اين همه تأكيد در متابعت شريعت و نهى از مخالفت نموده مانند پدر مهربانى كه اولاد را امر و نهى فرمايد به نظر عاقبت انديشى و خير خواهى. و بعضى در لفظ «عزيز» وقف كنند و آن را وصف پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله دانند، يعنى آن حضرت ارجمند و بزرگ قدر و غالب بر اعادى دين است. و معنى «ما عنتّم عليه» آنست كه بر او است آنچه بنمائيد و تدارك آن را به شفاعت خواهد نمود.

بنابراين اميدوارى بزرگى است، لكن چنين نيست كه شخص اتكال به آن كرده، تدارك اعمال بد خود را نكند و از قبايح توبه و انابه ننمايد، زيرا باعث اغراء به جهل، و ساحت قدس الهى منزه از آنست. و ايضا از جمله صفات آن پيغمبر، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ‌: حريص است بر اسلام شما و اصلاح امورات و نيات شما. بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ‌: به مؤمنين از شما و غير شما مهربان است و بخشاينده. تقديم «رءوف» بر «رحيم» كه ابلغ است به جهت رعايت فواصل است، و ابلغيت آن به جهت آنست كه به معنى شدت رحمت مى‌باشد.

تبصره- بدانكه حق تعالى هيچ پيغمبرى را در يك موضع به دو اسم اختصاص نداده مگر پيغمبر ما صلّى اللّه عليه و آله را، و در حق ذات احديت خود فرموده‌ «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ»* «2» و در شأن آن حضرت فرمود:

«1» ج 2 ص 272 حديث 16.

«2» سوره بقره آيه 143.

ج5، ص 245

«بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ». وجه ديگر براى تفضيل آن حضرت بر انبياى سلف آنكه: يحيى بن جعده روايت كرده كه هر كس آيتى از قرآن نزد عمر بن خطاب آوردى ثبت ننمودى، تا دو شاهد بر آن شهادت دادى مگر اين آيه كه مردى نزد او آورد فى الحال بنوشت و گفت: شاهد در اين نخواستم. به خدا قسم كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله چنين بود و گويند اين آخر آيتى است از قرآن كه نازل شد و اين سوره آخر سوره‌اى است كه به يك مرتبه نازل شد. در مجمع فرمايد: رءوف است بر مطيعين و رحيم است بر مؤمنين، يا رءوف است به اقرباى خود و رحيم است به اولياى خود، يا رءوف است به هر كه آن حضرت راى ديده، و رحيم است نسبت به هر كه درك حضور آن سرور راى نكرده.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (128) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (129)

ترجمه‌

هر آينه بتحقيق آمد شما را پيغمبرى از خودهاتان كه دشوار است بر او رنج كشيدن شما حريص است بر صلاح شما بگروندگان با رأفت و رحمت است‌

پس اگر رو گرداندند پس بگو كافى است مرا خدا نيست خدائى مگر او بر او توكّل نمودم و او است‌

جلد 2 صفحه 641

پروردگار عرش بزرگ.

تفسير

قمى ره فرموده من انفسكم يعنى مانند شما است در خلقت و قرائت ميشود من انفسكم بفتح فاء يعنى از نفيس‌ترين و شريفترين شما و در جوامع اين قرائت را نقل نموده كه نسبت به پيغمبر (ص) و حضرت زهرا (ع) داده‌اند و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه از جنس شما است يعنى نبىّ عربى است و بعضى گفته‌اند يعنى از جنس شما بشر است و ملك نيست در هر حال در مقام امتنان است كه از خود شما است و با شما سنخيّت دارد ميتوانيد با او مأنوس شويد و از اخلاق و رفتارش كسب كمال و معرفت نمائيد و بر حسن سابقه‌اش اطلاع پيدا كنيد و موجب مزيد اطمينان شما باقوالش شود و اينكه ملاحظه ميكنيد آنحضرت سعى و كوشش فوق العاده دارد كه شما اسلام قبول نمائيد براى آنستكه خيلى سخت و دشوار و ناگوار است بر او رنج و مشقّت و زحمت شما در دنيا و آخرت و ميخواهد شما را بعزت و سعادت و سلامت و كرامت دارين برساند باين جهت حريص است با سلام شما كه نميخواهد يكنفر كافر در دنيا باشد و از منافع دنيوى و اخروى دين او محروم گردد و باهل ايمان مخصوصا رأفت و رقّت و رحمت شديد دارد و مهربان و غمخور و دلسوز آنها است ميخواهد مردم را از وادى ضلالت بشاهراه هدايت واصل نمايد و اهل ايمان را بحسب مراتب بكمال لايق خودشان برساند و از آفات مصون فرمايد و با اينهمه آيات واضحات باز اگر از قبول ايمان اعراض نمودند بگو كافى است مرا خدا براى نگهدارى از شرّ دشمنان و غلبه دينم بر اديان اميدوار باويم و از كسى جز او باك ندارم و بغير او امرم را واگذار نميكنم او خداوند ملك عظيم است چنانچه در توحيد از امام صادق (ع) نقل نموده كه مراد از عرش ملك است و تحقيق معنى عرش در ضمن تفسير آية الكرسى گذشت و از بعضى روايات استفاده مى‌شود كه مخاطب در آيه اول ائمه اطهارند و پيغمبر (ص) از ايشان است و ناگوار و شاقّ است بر او رنج و مشقّت ايشان و اهتمام دارد بحفظ حقوق ايشان و در رأفت و رحمت آنحضرت بر ايشان اهل ايمان با ايشان شريكند و در ثواب الاعمال و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه هر كس سوره انفال و سوره برائت را در هر ماه بخواند هرگز نفاق در قلب او داخل نميشود و از شيعيان امير المؤمنين (ع) است و عياشى اضافه فرموده كه در روز قيامت از مائده‌هاى بهشتى با شيعيان او مى‌خورد تا فارغ شوند مردم از حساب و گفته شده است سوره برائت‌

جلد 2 صفحه 642

آخر سوره است كه بر پيغمبر اكرم نازل شده و اين دو آيه آخرين آيات نازله از آسمان است و بكلمه العظيم كلام خداوند عظيم ختم شده است و الحمد للّه اولا و آخرا و الشكر على آلائه باطنا و ظاهرا در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه پيغمبر (ص) فرمود خداوند عطا فرمود بمن سور طول را بجاى تورية و مئين را بجاى انجيل و مثانى را بجاى زبور و فضيلت داد مرا بمفصّل شصت و هشت سوره كه آن شاهد بر ساير كتب است پس تورية كتاب موسى (ع) است و انجيل از آن عيسى (ع) و زبور از آن داود (ع) است فيض ره فرموده در تفسير اين الفاظ اختلاف شده و اقرب بصواب و جامع‌ترين آنها بسور كتاب آنستكه طول مانند صرد هفت سوره اول قرآن باشد بعد از فاتحه بنابر آنكه انفال و برائت يك سوره باشند چون آندو بتمامى در باب جنگها نازل شده و قرينتين ناميده شده‌اند و مئين از بنى اسرائيل تا هفت سوره باشد و مسمّى باين اسم شده براى آنكه هر يك از آنها قريب يكصد آيه است و مفصّل از سوره محمّد تا آخر قرآن باشد و باين اسم ناميده شده براى زيادى فواصل آن و مثانى بقيّه سور است كه از مئين كمتر و از مفصّل زيادتر است گويا آنكه طول اولا مبادى قرار داده شده و توالى آن مثانى آن و مئين ثانيا مبادى فرض شده و توالى آن مثانى براى آنست و باين مناسبت حقير جلد دوم روان جاويد را بآخر سور طول ختم نمودم و اينكه در ترجمه آيات مراعات پاره‌اى از قوانين زبان فارسى نشده بملاحظه آن بوده كه معناى هر لغتى در محل خود براى خواننده معلوم شود چون نيل باين مقصود اهم از مراعات آن قوانين بوده است و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَقَد جاءَكُم‌ رَسُول‌ٌ مِن‌ أَنفُسِكُم‌ عَزِيزٌ عَلَيه‌ِ ما عَنِتُّم‌ حَرِيص‌ٌ عَلَيكُم‌ بِالمُؤمِنِين‌َ رَؤُف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (128)

‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ آمد ‌شما‌ ‌را‌ رسولي‌ ‌از‌ جنس‌ ‌شما‌ ‌با‌ كمال‌ عزت‌ و قدرت‌ ‌بر‌ ‌او‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌شما‌ زحمت‌ و سختي‌ ‌بود‌ و حريص‌ ‌بود‌ ‌بر‌ ‌شما‌ ‌که‌ بتواند هدايت‌ كند و بمؤمنين‌ ‌که‌ هدايت‌ شدند بآنها رءوف‌ و مهربان‌ ‌بود‌.

لَقَد جاءَكُم‌ رَسُول‌ٌ مِن‌ أَنفُسِكُم‌ ‌اگر‌ خطاب‌ بتمام‌ بشر ‌است‌ پيغمبر ‌هم‌ ‌از‌ جنس‌ بشر ‌است‌، و ‌اگر‌ خطاب‌ بطائفه‌ عرب‌ ‌است‌ پيغمبر ‌هم‌ عرب‌ ‌است‌ و منطبق‌ ميشود ‌با‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ ما أَرسَلنا مِن‌ رَسُول‌ٍ إِلّا بِلِسان‌ِ قَومِه‌ِ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 4، و ‌اگر‌ بخصوص‌ قريش‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ خصوص‌ عشيره‌ پيغمبر ‌هم‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود وَ أَنذِر عَشِيرَتَك‌َ الأَقرَبِين‌َ شعراء ‌آيه‌ 214.

عَزِيزٌ عَلَيه‌ِ ما عَنِتُّم‌ عناء سختي‌ و شدت‌ ‌است‌ و مخصوصا ‌در‌ دوره‌ بعثت‌ ‌اينکه‌ قريش‌ و مشركين‌ ‌در‌ سختي‌ شديدي‌ بودند قتال‌ و جدال‌ و خونريزي‌ رواج‌ داشت‌ فقر و قحطي‌ و ذلت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ فرو گرفته‌ ‌بود‌ دوره‌ جاهليت‌ ‌بود‌ ‌از‌ حق‌ و حقيقت‌ بويي‌ بمشام‌ ‌آنها‌ نرسيده‌ ‌بود‌ حضرت‌ ‌با‌ كمال‌ عزت‌ و شوكت‌ و قدرت‌ تمام‌ ‌اينکه‌ ابتلائات‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آنها‌ برداشت‌، ذليل‌ بودند عزيز شدند، فقير بودند غني‌ شدند ‌با‌ يكديگر دشمن‌ بودند دوست‌ شدند.

حَرِيص‌ٌ عَلَيكُم‌ ‌با‌ كمال‌ جديت‌ و سرعت‌ ‌شما‌ ‌را‌ هدايت‌ فرمود بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ إِذا جاءَ نَصرُ اللّه‌ِ وَ الفَتح‌ُ وَ رَأَيت‌َ النّاس‌َ يَدخُلُون‌َ فِي‌ دِين‌ِ اللّه‌ِ أَفواجاً بِالمُؤمِنِين‌َ رَؤُف‌ٌ رَحِيم‌ٌ دو صفت‌ ‌از‌ صفات‌ حميده‌ حق‌ ‌را‌ ‌براي‌ رسولش‌

جلد 9 - صفحه 340

فرمود چنانچه‌ فرمود إِن‌َّ اللّه‌َ بِالنّاس‌ِ لَرَؤُف‌ٌ رَحِيم‌ٌ بقره‌ ‌آيه‌ 138.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 128)- آخرین آیات قرآن مجید: این آیه و آیه بعد که آخرین آیاتی است که بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل شده است، و با آن سوره برائت پایان می‌پذیرد، در واقع اشاره‌ای است به تمام مسائلی که در این سوره گذشت.

نخست روی سخن را به مردم کرده، می‌گوید: «پیامبری از خودتان به سوی شما آمد»! (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ).

«مِنْ أَنْفُسِکُمْ» (از خودتان) اشاره به شدت ارتباط پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با مردم است، گویی پاره‌ای از جان مردم و روح جامعه در شکل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ظاهر شده است.

پس از ذکر این صفت به چهار قسمت دیگر از صفات ممتاز پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که در تحریک عواطف مردم و جلب احساساتشان اثر عمیق دارد اشاره کرده، نخست می‌گوید: «هر گونه ناراحتی و زیان و ضرری به شما برسد برای او سخت ناراحت کننده است» (عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ).

و به شدت از رنجهای شما رنج می‌برد.

دیگر این که: «او سخت به هدایت شما علاقه‌مند است» و به آن عشق می‌ورزد (حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ).

سپس به سومین و چهارمین صفت اشاره کرده، می‌گوید: «او نسبت به مؤمنان رءوف و رحیم است» (بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ).

بنابراین هرگونه دستور مشکل و طاقت فرسایی را می‌دهد- حتی گذشتن از بیابانهای طولانی و سوزان در فصل تابستان، با گرسنگی و تشنگی، برای مقابله با یک دشمن نیرومند در جنگ تبوک- آن هم یک نوع محبت و لطف از ناحیه او

ج2، ص268

و برای نجات شما، از چنگال ظلم و ستم و گناه و بدبختی است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع