سلام بر موسى و هارون. ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم. همانا آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.
نکته ها
در اين سوره هر كجا فرمود: براى انبيا نام نيك باقى گذاشتيم، به سه عنصر اشاره كرده است: 1. احسان 2. ايمان 3. عبادت. «إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»
پیام ها
1- مردان خدا زندهاند و سلامها را دريافت مىكنند. سَلامٌ عَلى ...
2- در احترام به ديگران، سلسله مراتب حفظ شود. (اول سلام بر موسى بعد هارون)
3- سلامِ بزرگتر به كوچكتر مطلوب است. (خدا به مخلوق خود سلام مىكند).
جلد 8 - صفحه 56
4- تبليغ دين و تبيين معارف الهى، نوعى احسان است. مُوسى وَ هارُونَ ... الْمُحْسِنِينَ
5- موسى و هارون، از الگوها و نمونههاى نيكوكاران هستند. «نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»
6- الطاف الهى به نيكوكاران، يك سنّت و جريان است. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»
7- تشويق افراد نيكوكار لازمه مديريّت و سنّت الهى است. «كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»
8- ايمان و احسان از يكديگر جدا نيستند. «الْمُحْسِنِينَ- الْمُؤْمِنِينَ»
9- راه دريافت الطاف الهى، ايمان به او و بندگى اوست. «مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ (120)
يا اينكه مىگويند:
سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ: سلام مالا كلام و درود و تحيت بالتمام بر حضرت موسى و هارون عليهما السلام، يا سلام مىفرستيم بر اين دو پيغمبر عظيم الشأن.
خداوند منّان منّت نهاد بر حضرت موسى و هارون از پيغمبران بنى اسرائيل بنبوّت و رسالت و معجزات بسيار و منافع دينى و دنيوى بيشمار و نجات داد آن دو و تمام آنطائفه را كه دوازده قبيله بودند معروف بأسباط از دوازده پسر حضرت يعقوب ارهمّ و غم و اندوه بزرگى كه داشتند از تسلّط قبطيان و فوعون و فرعونيان بر آنها كه بر صغير و كبيرشان رحم نمىنمودند و شرح حالشان مكرّر ذكر شده كه بچه اعمال شاقهاى وادارشان ميكردند و خداوند ببركت آن دو وجود محترم نصرت داد ايشان را بر دشمنانشان و بر آنها غلبه نمودند بطوريكه نا انقراض عالم ذكر آن در السنه و افواه باقى است و بالاتر از همه آنكه خداوند كتاب تورية را كه مشتمل بر احكام بليغه و نصائح و مواعظ شافيه وافيه كافيه براى اداره امور دنيوى و اخروى آنها در آن عصر تا زمان حضرت عيسى عليه السّلام بود بآن دو عنايت فرمود و بشارت داد در آن معجزه پيغمبر آخر الزّمان از نسل حضرت اسمعيل كه عموى آنها بود و اولاد او را برادران خودشان ميخواندند و آنكه دين او كامل كننده تمام اديان و تا روز قيامت باقى است و هدايت نمود آن دو را براه راست بهشت و ولايت امير المؤمنين و ائمه طاهرين عليهم السلام و بقيّه آيات در قصّه نوح عليه السّلام بيان شد.