آیه 11 سوره زخرف
<<10 | آیه 11 سوره زخرف | 12>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آن خدایی که از (باران) آسمان آبی به قدر و اندازه نازل کرد و به آن صحرا و دیار مرده خشک را زنده گردانیدیم. همین گونه شما هم (از قبرها) بیرون آورده میشوید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- انشرنا: نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است لازم و متعدى هر دو به كار رود، نشر و انشار به معنى زنده كردن نيز آيد « «نشر اللَّه الموتى و انشرهم: احياهم»» در آيه به معنى زنده كردن است.
- بلدة: سرزمين، ديار. آن به معنى شهر نيست.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «11»
و آن كس كه از آسمان به اندازهاى معيّن، آبى فرو فرستاد، پس به واسطهى آن، سرزمين مرده را زنده كرديم، شما نيز اين گونه (از قبرها) خارج مىشويد.
وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ «12»
و همان كسى كه همهى جفتها را آفريد و براى شما كشتىها و چهارپايان قرار داد كه بر آنها سوار شويد.
نکته ها
در آيهى قبل سخن از توحيد بود، در اين آيه اشارهاى به معاد شده است.
كلمه «قدر» يا به معناى اندازه است، يا به معناى تقدير و برنامه. يعنى باران را به اندازه
جلد 8 - صفحه 439
معيّن فرستاد يا باران را طبق برنامه فرستاد. «1»
ظاهراً مراد از «الْأَزْواجَ»، گياهان است. زيرا اين كلمه پس از نزول باران و حيات زمين مطرح شده است و بر اساس آيات ديگر قرآن، قانون زوجيّت در آنها برقرار است. «أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى» «2»
در آيات قبل، سخن از راه بود و در اين آيات، سخن از وسيلهى سير و سفر در خشكى و دريا. چهارپايانى چون اسب و استر و شتر يا كشتىهاى كوچك و بزرگ.
پیام ها
1- تمام قطرات باران، حساب و كتاب دارد. «نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ»
2- به اندازه باريدن باران، نعمتى بس بزرگ است. «بِقَدَرٍ»
3- خداوند كارها را به وسيلهى اسبابى كه خود آفريده انجام مىدهد. (باران را سبب حيات زمين قرار داده است) «فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً»
4- آب سرچشمه حيات است. «فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً»
5- فصل بهار و رويش گياهان نمونهاى از رستاخيز است. «كَذلِكَ تُخْرَجُونَ»
6- زنده شدن انسانها در قيامت اجبارى است. «تُخْرَجُونَ»
7- زوجيّت مخصوص انسان يا حيوان نيست. «خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها»
8- صنعت انسان با الهام الهى و با استفاده از قوانينى است كه او در آفرينش، به وديعه گذارده است. «جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ»
9- چه مركبهاى طبيعى چون حيوانات و چه مركبهاى صنعتى همچون كشتىها، هر دو از نعمتهاى الهى هستند. جَعَلَ لَكُمْ ... ما تَرْكَبُونَ
«1». تفسير راهنما.
«2». طه، 53.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 440
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص7
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم