آیه 118 سوره نساء
<<117 | آیه 118 سوره نساء | 119>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
که خدا آن (شیطان) را از درگاه رحمت خود دور کرده (زیرا به مجادله با خدا برخاست) و گفت: من از بندگان تو قسمتی معین را زیر بار طاعت خود خواهم کشید.
خدا شیطان را از رحمتش دور کرد؛ و [او] گفت: سوگند می خورم که از میان بندگانت سهمی مُعیّن [برای پیروی از فرهنگ ویرانگرم] برخواهم گرفت.
خدا لعنتش كند، [وقتى كه] گفت: «بىگمان، از ميان بندگانت نصيبى معين [براى خود] برخواهم گرفت.
خدايش لعنت كرد. و شيطان گفت: گروهى معيّن از بندگانت را به فرمان خويش مىگيرم.
خدا او را از رحمت خویش دور ساخته؛ و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معیّنی خواهم گرفت!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مفروض: فرض: قطع. مفروض: قطع شده و معيّن شده. نصيب مفروض: حصّه معيّن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً «118»
خداوند لعنتش كند وقتى كه گفت: من حتماً از بندگان تو سهمى معيّن خواهم گرفت (و گروهى را منحرف خواهم كرد).
وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً «119»
و حتماً آنان را گمراه مىكنم و قطعاً به آرزوها سرگرمشان مىسازم و دستورشان مىدهم كه گوش چهارپايان را بشكافند (تا علامت باشد كه اين حيوان سهم بتهاست) و به آنان فرمان مىدهم كه آفرينش خدا را دگرگون سازند. و هر كس به جاى خدا، شيطان را دوست و سرپرست خود بگيرد، بىگمان زيان كرده است، زيانى آشكار.
نکته ها
جمله «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى القاى آرزوهاى پوچ و بيجا است.
شكافتن گوش حيوان، از برنامههاى خرافى جاهليّت بود كه پس از آن، سوار شدن و ذبح و هر استفادهاى را از آن حيوان حرام مىپنداشتند.
تأكيدهاى بسيار شيطان بر گمراه ساختن مردم، كه در اين دو آيه آمده، هشدارى بر صاحبان ايمان است.
عبارت «مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً» را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف: بعضى از بندگان را گمراه مىكند.
ب: از هر بندهاى لحظاتى را شيطانى مىكند.
در روايتى مىخوانيم: جمله «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» تغيير دين خدا را نيز شامل مىشود. «1»
«1». تفسير برهان و عيّاشى.
جلد 2 - صفحه 166
اسلام، اجازهى بىمصرف ماندن يك حيوان را نمىدهد تا چه رسد به بىمصرف ماندن انسانها. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ»
پیام ها
1- شركورزيدن در دام شيطان قرار گرفتن است. إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً ... لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ
2- شيطان، دشمن ديرين انسان است، به هوش باشيم در دام او نيفتيم. «لَأَتَّخِذَنَّ»
3- شيطان براى گمراهى انسان، آخرين تلاش خود را مىكند. (تمام آيهى 119)
4- شيطان، همه را نمىتواند گمراه كند. «لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ»
5- شيطان، خالقيّت خدا را قبول دارد. «عِبادِكَ»
6- خطر وسوسهها، جدّى و دائمى است، دشمن خود را بشناسيم. (حرف لام كه بر سر تمام افعال آمده است نشانه جدّى بودن خطر است). لَأَتَّخِذَنَ ...
7- شيطان، هر كس را به نحوى گمراه مىكند. بدعت در دين، تغيير در آفرينش. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ، فَلَيُبَتِّكُنَّ، فَلَيُغَيِّرُنَّ»
8- آرزوهاى طولانى از القائات شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ»
9- شيطان، ابتدا در فكر و روح انسان اثر مىگذارد، سپس او را تسليم خود مىگرداند. (جملهى گمراه كردن و آرزوى طولانى ابتدا مطرح شده، سپس فرمان دادن) «لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ»
10- انسان فطرتاً در مسير حقّ است. كلمه «اضلال» در جايى بكار مىرود كه قبلًا مسير حقّ باشد. «لَأُضِلَّنَّهُمْ»
11- شيطان مردم را به حرام كردن حلالهاى الهى دعوت مىكند. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ»
12- آرزوها زمينه اطاعتپذيرى از شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ»
13- خرافات، از القائات شيطانى است. «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ»
14- تغيير مخلوقات (نظير زن را به مرد و مرد را به زن تبديل كردن) كارى حرام و
جلد 2 - صفحه 167
شيطانى است. «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» امام صادق فرمود: يعنى دستورات و دين خدا را تغيير مىدهند.
15- اطاعت از شيطان در حقيقت پذيرش ولايت اوست. «يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا»
16- تنها خداوند شايسته ولايت بر انسان است. «وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً (118)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 578
لَعَنَهُ اللَّهُ: صفت دوم شيطان است، يعنى شيطانى كه جامع صفت مريد و لعن و طرد شده از رحمت الهى است، و خداوند او را از رحمت واسعه خود رانده و دور ساخته به سوء اختيار خود شيطان كه امتناع از امر الهى و معارضه با حضرت سبحانى كرده است. بدين سبب مطرود و مردود و ملعون گرديده، و متابعت خطوات او، باعث اضلال و اغوا مىباشد. و چون شيطان دشمن قوى و سببى تام در اضلال و اغواى بندگان است. از اين جهت حق تعالى قول او را حكايت مىفرمايد كه دال است به اعتراف او در اضلال و اغوا، تا مكلّفان از او محترز شوند و به وسوسه او گمراه نشوند؛ كه: وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ: و گفت شيطان در مقابل خطاب الهى كه: فاخرج منها فانّك رجيم و انّ عليك لعنتى الى يوم الدّين، هر آينه فرا گيرم و اتخاذ كنم از بندگان تو به اغوا و اضلال، نَصِيباً مَفْرُوضاً: بهرهاى مقرر شده كه آن را، «بعث النار» گويند. و از هزار نفر انس، نهصد و نود و نه «بعث النار» خواهد چنانچه در اخبار، به صحت پيوسته كه حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حين تلاوت اين آيه فرمود: من بنى آدم تسع و تسعون و فى النّار و واحد فى الجنّة. و به روايت ديگر: من كلّ الف واحد للّه و سايرهم للنّار و لإبليس. «1» تنبيه: بدان كه حق تعالى در اين آيه اولا بيان برهان كرده بر آنكه شرك در غايت ضلالت است بر سبيل تعليل به آنكه: آنچه مشركان آن را شريك خدا مىگردانند، منفعل و غير مختارند، و خداى به حق قادر مختار و فاعل غير منفعل است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً (118)
ترجمه
دور كرد از رحمت خود او را خدا و گفت او هر آينه ميگيرم از بندگان تو بهره را كه مقدّر است..
تفسير
پس از آنكه شيطان مطرود درگاه احديت و مأيوس از رحمت حق شد كمر همت را براى اغواى بنى آدم بست و صريحا در مقام عناد بر آمد و عرض كرد قسمتى را كه از بنى آدم در علم تو براى من فرض و مقدر شده است به بندگى براى خود ميگيرم و در مجمع از ابو حمزه ثمالى نقل نموده كه پيغمبر (ص) در تفسير اين آيه فرمود از بنى آدم نود و نه نفر در جهنم ميروند يكنفر ببهشت و در روايت ديگر است كه از هزار نفر يكنفر از آن خدا است و سايرين از آن ابليس و براى آتشند حقير عرض مىكنم شايد جمع بين اين دو روايت بآن باشد كه از هزار نفر ده نفر مئال امرشان ببهشت است اگر چه نه نفر آنها از شر شيطان محفوظ نمىمانند ولى چندى در جهنم مىمانند و بالاخره به بهشت مىروند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَعَنَهُ اللّهُ وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِن عِبادِكَ نَصِيباً مَفرُوضاً (118)
لعنت نمود خداوند شيطان را و گفت شيطان که من از بندگان تو يك قسمت را اتخاذ ميكنم معين و مفروض.
لَعَنَهُ اللّهُ لعن بمعني بعد از رحمت است يعني خداوند شيطان را از رحمت خود دور فرمود که خردلي رحمت شامل حالش نشود و بكلي از قابليت رحمت افتاد مثل هسته که فاسد شود و ديگر قابل كشت و زرع نباشد و از اينکه جهت است که لعن مؤمن جايز نيست چون نفس ايمان باعث قابليت رحمة است و لو غرق معاصي باشد و اما غير مؤمن از قابليت افتاده و لعنش جايز بلكه ممدوح است چه مشرك باشد و چه كافر و چه مخالف و معاند بالاخص اعداء اهل بيت عصمت و طهارت.
وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ اتخاذ بمعني قبول گرفتن است با اخذ فرق دارد يعني بندگان خود باختيار خود تسليم من ميشوند نه آنكه من بروم و بجبر و عنف آنها را بربايم چنانچه در قرآن ميفرمايد وَ قالَ الشَّيطانُ لَمّا قُضِيَ الأَمرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُكُم فَأَخلَفتُكُم وَ ما كانَ لِي عَلَيكُم مِن سُلطانٍ إِلّا أَن دَعَوتُكُم فَاستَجَبتُم لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنفُسَكُم الايه ابراهيم آيه 22.
مِن عِبادِكَ من تبعيضيه است يعني بعضي از بندگان تو را (نصيبا) نصيب سهم است يعني يك سهم و يك قسمت از بندگان تو را (مفروضا) فرض جدا كردن است اشاره به اينكه از بندگي كردن تو جدا ميكنم چنانچه خودش ميگويد ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمانِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شاكِرِينَ اعراف آيه 17 و نيز ميگويد لَأَقعُدَنَّ لَهُم صِراطَكَ المُستَقِيمَ اعراف آيه
جلد 6 - صفحه 16
212
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 118)
سپس در آیات بعد اشاره به صفات شیطان و اهداف او و عداوت خاصی که با فرزندان آدم دارد کرده و قسمتهای مختلفی از برنامه های او را شرح می دهد و قبل از هر چیز می فرماید: «خداوند او را از رحمت خویش دور ساخته» (لَعَنَهُ اللّهُ). و در حقیقت ریشه تمام بدبختیها و ویرانگریهای او همین دوری از رحمت خداست که بر اثر کبر و نخوت دامنش را گرفت.
سپس می فرماید: شیطان سوگند یاد کرده که چند برنامه را اجرا کند:
1- «و گفت: از بندگان تو نصیب معینی خواهم گرفت» (وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِن عِبادِکَ نَصِیباً مَفرُوضاً).
او می داند قدرت بر گمراه ساختن همه بندگان خدا را ندارد، و تنها افراد هوسباز و ضعیف الایمان و ضعیف الاراده هستند که در برابر او تسلیم می شوند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم