آیه 116 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 116 نساء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا

مشاهده آیه در سوره


<<115 آیه 116 سوره نساء 117>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و ما دون شرک را بر هر که مشیّتش تعلّق گیرد می‌بخشد. و هر که به خدا شرک آرد به گمراهی سخت و دور (از سعادت) در افتاده است.

مسلماً خدا این را که به او شرک آورده شود نمی آمرزد، و فروتر از آن را برای هر که بخواهد می آمرزد. و هر که به خدا شرک ورزد، یقیناً به گمراهی بسیار دوری دچار شده است.

خداوند، اين را كه به او شرك آورده شود، نمى‌آمرزد؛ و فروتر از آن را بر هر كه بخواهد مى‌بخشايد. و هر كس به خدا شرك ورزد، قطعاً دچار گمراهى دور و درازى شده است.

خدا كسى را كه براى او شريكى قرار دهد نمى‌آمرزد و جز آن هر گناهى را براى هر كه خواهد، مى‌آمرزد. و هر كس كه براى خدا شريكى قرار دهد سخت به گمراهى افتاده است.

خداوند، شرک به او را نمی‌آمرزد؛ (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌آمرزد. و هر کس برای خدا همتایی قرار دهد، در گمراهی دوری افتاده است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed Allah does not forgive that any partner should be ascribed to Him, but He forgives anything besides that to whomever He wishes. And whoever ascribes partners to Allah has certainly strayed into far error.

Surely Allah does not forgive that anything should be associated with Him, and He forgives what is besides this to whom He pleases; and whoever associates anything with Allah, he indeed strays off into a remote error.

Lo! Allah pardoneth not that partners should be ascribed unto Him. He pardoneth all save that to whom He will. Whoso ascribeth partners unto Allah hath wandered far astray.

Allah forgiveth not (The sin of) joining other gods with Him; but He forgiveth whom He pleaseth other sins than this: one who joins other gods with Allah, Hath strayed far, far away (from the right).

معانی کلمات آیه

«دُونَ»: پائین‌تر. کمتر. «بَعِیداً»: زیاد. فراوان.

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:

ضحاك از ابن عباس روايت كند كه پيرمردى نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله پيرى هستم كه به گناه آلوده ام ولى تا به حال به خداوند شرك نياورده ام و تا ایمان دارم به كفر بازنخواهم گشت و جز خدا يار و ياورى انتخاب نكرده ام و در نافرمانى هم دليرى نكرده ام و از كرده هاى خويش پشيمان و از درگاه خدا عذر و آمرزش مي‌خواهم با اين همه وضع من با خداى من چگونه خواهد بود؟ سپس اين آية نازل گرديد.[۲]

و بيشتر مفسران معتقدند كه اين آيه درباره طعمة بن ابيرق نازل گرديده است،[۳] چنان كه شيخ بزرگوار ما نيز در اين باره اشاره مختصرى نموده است.[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «116»

همانا خداوند از اينكه به او شرك ورزيده شود (بدون توبه) درنمى گذرد ولى پائين‌تر و كمتر از آن را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) مى‌بخشد. و هركس به خداوند شرك ورزد حتماً گمراه شده است، گمراهى دور و دراز.

تفسير نور(10جلدى) ج‌2، 163

نکته ها

اين آيه با اندك تفاوتى در آيه‌ى 48 همين سوره گذشت. آرى، در هدايت و تربيت تكرار لازم است.

تا ريشه‌ى شرك كه يك مرض روحى عميق است قطع نشود، اخلاق و اعمال صالح سودى ندارد. توبه، درمان شرك است و مشرك بايد از مدار شرك بيرون آيد تا عفو و رحمت الهى شامل او شود.

اين آيه، اميدبخش‌ترين آيات قرآن است. «1»

پیام ها

1- مخالفت با رسول خدا و شكستن وحدت مسلمانان (كه در آيه قبل آمده بود) نوعى شرك است. وَ مَنْ يُشاقِقِ‌ ... يُشْرَكَ بِهِ‌

«1» تفسير أطيب البيان‌

جلد 2 - صفحه 164

2- شرك، بزرگ‌ترين گناه نابخشودنى است. «لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ»

3- انسان بايد در حالتى بين بيم و اميد نسبت به مغفرت الهى باشد. «لِمَنْ يَشاءُ»

4- شرك، مايه گمراهى و دورى از هرگونه كمال است. «ضَلالًا بَعِيداً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116)

شأن نزول: ضحاك از ابن عباس نقل كرده كه: پيرى از اعراب خدمت حضرت ختمى مآب عرض كرد: يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيرى هستم در گناه غرق شده، الّا آنكه تا خداى را شناخته‌ام بدو شرك نياورده‌ام، و بجز او، كسى را دوست نگرفته‌ام و معصيت از روى جرئت و بى‌ادبى نكرده‌ام، و قصور نداشته‌ام كه طرفة العينى خداى را به گريختن خود عاجز سازم. حال آمده‌ام، پشيمان از گناه و توبه كننده بر درگاه، حال من چگونه مى‌بينى؟ آيه شريفه نازل شد:

إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ‌: بدرستى كه خداوند متعال نمى‌آمرزد آن كس را كه شرك آرد به او، چه در ذات يا در صفات يا در افعال يا در عبادات، وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ: و مى‌آمرزد آنچه غير شرك است و كفر، هر كه را خواهد بر سبيل تفضل، وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ‌: و هر كه شرك آرد به خدا در هر مرتبه‌اى از مراتب اربعه توحيديه، فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً: پس بتحقيق‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 576

گمراه شده از حق، گمراهى دور. يعنى در نهايت ضلالت افتاده، چه شرك، اعظم انواع ضلالت و ابعد از ثواب و استقامت است.

وجه تكرير آيه: در انوار گفته: تكرير اين آيه در اين سوره، جهت تأكيد يا به جهت قصه «طعمه» است. چنانچه بنا به قولى اين آيه در باره طعمه نازل شده. يا آنكه در آيه اولى ذكر «و من افترى» فرموده، زيرا متصل است به قصه اهل كتاب و منشأ شرك آنها نوعى از افترا باشد كه آن، دعوى تبنّى است بر خداوند متعال؛ و در اين آيه: وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً فرموده تا مبين گردد كه مشرك به خدا به هر قسمى، در نهايت ضلالت و غوايت خواهد بود.

تنبيه: بدان كه شرك بر دو قسم است:

اول: شرك جلى؛ و آن عبارت از اين است كه غير از ذات اقدس احديّت، ديگرى را هم مصدر امرى و منشأ اثرى داند، و چنان تصور كند كه از غير پروردگار هم كارى متمشى مى‌شود. پس اگر آن غير را عبادت كند، آن را شرك عبادت گويند، مثل عبادت نمودن بت و ستاره و ماه و آفتاب و غيره، خواه شكل باشد مثل صليب كه شكل دار كشيده عيسى عليه السّلام است به زعم نصارى و او را خاج مى‌گويند، و خواه از چيزى كه او را تراشيده باشند، و خواه شكل پيغمبر يا امام يا صورت مرشدى باشد، تمام شرك است.

دوم: شرك خفى؛ و آن عبارت از اين است كه اطاعت كند چيزى را كه رضاى الهى در آن نيست، مثل دنيا و مال و عيال و اطفال و هواى نفس و ريا و غيره، اينها هم به منزله شرك است. پس شخص عاقل موحد، بايد كمال بصيرت و دقت نظر را در رفتار و گفتار و حركات و سكنات خود داشته باشد كه شايبه شركى در آن راه نيابد. اما زيارت خانه خدا يعنى كعبه معظمه و مشاهد مشرفه ائمه هدى و توسل و تمسك به ذيل عنايت اهل بيت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، شرك عبادتى نيست، زيرا خداوند تعالى اذن به زيارت و امر به توسل ايشان نموده، پس در حقيقت طاعت الهى است نه غير.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 577


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116)

ترجمه‌

همانا خدا نمى‌آمرزد آنكه شرك آورده شود باو و مى‌آمرزد آنچه كمتر از اين است از براى هر كس ميخواهد و هر كه شرك آورد بخدا پس بتحقيق گمراه شد گمراهى دورى..

تفسير

در اوائل اين سوره بيان شد و در اين مقام بنظر حقير براى تطبيق با بشير ذكر شده است و معلوم است كه شرك بخدا گمراهى است كه در نهايت بعد از حق است و بعضى تكرار آيه را براى تأكيد دانسته‌اند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَغفِرُ أَن‌ يُشرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغفِرُ ما دُون‌َ ذلِك‌َ لِمَن‌ يَشاءُ وَ مَن‌ يُشرِك‌ بِاللّه‌ِ فَقَد ضَل‌َّ ضَلالاً بَعِيداً (116)

محققا ‌خدا‌ نميآمرزد اينكه‌ كسي‌ شرك‌ باو آورد و اما ‌غير‌ مشرك‌ ‌را‌ ميآمرزد ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ بخواهد و كسي‌ ‌که‌ شرك‌ بخدا آورد گمراه‌ ميشود بگمراهي‌ بسيار دور.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ارجي‌ آيات‌ قرآني‌ ‌است‌ ‌يعني‌ بيشتر اميدواري‌ دارد زيرا جمله‌ إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَغفِرُ أَن‌ يُشرَك‌َ بِه‌ِ مسلما ‌در‌ موردي‌ ‌است‌ ‌که‌ مشرك‌ تائب‌ نشود و ‌با‌ حال‌ شرك‌ ‌از‌ دنيا برود زيرا ‌اگر‌ تائب‌ شد و دست‌ ‌از‌ شرك‌ برداشت‌ مسلما مورد مغفرت‌ الهي‌ ‌است‌ ‌پس‌ جمله‌ وَ يَغفِرُ ما دُون‌َ ذلِك‌َ ‌غير‌ مشرك‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌باشد‌ و ‌هر‌ چه‌ ‌باشد‌ مورد مغفرت‌ هست‌ و ‌لو‌ بي‌توبه‌ ‌از‌ دنيا برود غاية الامر كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ حكم‌ مشرك‌ هستند ‌از‌ ارباب‌ ضلالت‌ و مخالفين‌ ائمه‌ اطهار حكم‌ مشرك‌ ‌را‌ دارند ‌در‌ عدم‌ قابليت‌ مغفرت‌

(و ‌من‌ جحدكم‌ كافر و ‌من‌ حاربكم‌ مشرك‌ و ‌من‌ رد عليكم‌ فهو ‌في‌ اسفل‌ درك‌ الجحيم‌)

زيارت‌ جامعه‌.

لِمَن‌ يَشاءُ تعليق‌ ‌بر‌ مشيت‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ مغفرت‌ ‌او‌ موافق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ و حسن‌ ‌است‌ البته‌ ميآمرزد و ‌اگر‌ ‌بر‌ خلاف‌ حسن‌ ‌است‌ و قابل‌ تفضل‌ نيست‌ نميآمرزد و مكرر گفته‌ايم‌ و بادله‌ قطعيه‌ ثابت‌ و محقق‌ ‌است‌ ‌که‌ مؤمن‌ ‌اگر‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا برود مورد مغفرت‌ و تفضل‌ و شفاعت‌ خواهد ‌بود‌ و عمده‌ خطر معاصي‌ اينست‌ ‌که‌

جلد 5 - صفحه 209

باعث‌ سلب‌ ايمان‌ شود حين‌ الموت‌.

وَ مَن‌ يُشرِك‌ بِاللّه‌ِ چه‌ شرك‌ ‌در‌ ذات‌ ‌باشد‌ مثل‌ ‌إبن‌ كمونه‌ ‌ يا ‌ شرك‌ ‌در‌ صفات‌ مثل‌ اشاعره‌ ‌ يا ‌ شرك‌ ‌در‌ افعال‌ مثل‌ مفرضه‌ ‌ يا ‌ شرك‌ ‌در‌ عبادت‌ مثل‌ عبده‌ اصنام‌ فَقَد ضَل‌َّ ضَلالًا بَعِيداً زيرا مشرك‌ ‌از‌ قدم‌ اول‌ ‌که‌ توحيد ‌باشد‌ ‌از‌ جاده‌ مستقيم‌ منحرف‌ ‌شده‌ ‌تا‌ قدم‌ آخر و ‌هر‌ چه‌ برود دورتر گردد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 116)

شرک گناه نابخشودنی

در اینجا بار دیگر به دنبال بحثهای مربوط به منافقان و مرتدّان یعنی کسانی که بعد از قبول اسلام به سوی کفر باز می گردند، اشاره به اهمیت گناه شرک می کند که گناهی است غیر قابل عفو و بخشش و هیچ گناهی بالاتر از آن متصور نیست، نخست می فرماید: «خداوند شرک به او را نمی آمرزد (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بیند) می آمرزد» (إِنَّ اللّهَ لا یغفِرُ أَن یشرَکَ بِهِ وَ یغفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَن یشاءُ).

این مضمون در آیه 48 همین سوره گذشت، منتها ذیل دو آیه با هم تفاوت مختصری دارد، در اینجا می فرماید: «هر کس برای خدا شریکی قائل شود در گمراهی دوری گرفتار شده» (وَ مَن یشرِک بِاللّهِ فَقَد ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً).

ولی در گذشته فرمود: وَ مَن یشرِک بِاللّهِ فَقَدِ افتَری إِثماً عَظِیماً: «کسی که برای خدا شریک قائل شود دروغ و افترای بزرگی زده است».

در حقیقت در آنجا اشاره به مفسده بزرگ شرک از جنبه الهی و شناسایی خدا شده و در اینجا زیانهای غیر قابل جبران آن برای خود مردم بیان گردیده است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  2. تفاسير روض الجنان و كشف الاسرار.
  3. تفسير روض الجنان.
  4. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 247.

منابع