آیه 10 سوره منافقون

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<9 آیه 10 سوره منافقون 11>>
سوره : سوره منافقون (63)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و از آنچه روزی شما کردیم (در راه خدا) انفاق کنید پیش از آنکه مرگ بر یکی از شما فرا رسد و در آن حال (به حسرت) بگوید: پروردگارا، چرا اجل مرا اندکی تأخیر نینداختی تا صدقه و احسان بسیار کنم و از نکوکاران شوم؟!

و از آنچه روزی شما کرده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه یکی از شما را مرگ در رسد و بگوید: چرا مرا تا مدتی نزدیک مهلت ندادی تا صدقه دهم و از شایستگان باشم؟!

و از آنچه روزى شما گردانيده‌ايم، انفاق كنيد، پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: «پروردگارا، چرا تا مدتى بيشتر [اجل‌] مرا به تأخير نينداختى تا صدقه دهم و از نيكوكاران باشم؟»

از آنچه روزيتان داده‌ايم در راه خدا انفاق كنيد، پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: اى پروردگار من، چرا مرگ مرا اندكى به تأخير نينداختى تا صدقه دهم و از شايستگان باشم؟

از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Spend out of what We have provided you before death comes to any of you, whereat he might say, ‘My Lord, why did You not respite me for a short time so that I could give charity and become one of the righteous!’

And spend out of what We have given you before death comes to one of you, so that he should say: My Lord! why didst Thou not respite me to a near term, so that I should have given alms and been of the doers of good deeds?

And spend of that wherewith We have provided you before death cometh unto one of you and he saith: My Lord! If only thou wouldst reprieve me for a little while, then I would give alms and be among the righteous.

and spend something (in charity) out of the substance which We have bestowed on you, before Death should come to any of you and he should say, "O my Lord! why didst Thou not give me respite for a little while? I should then have given (largely) in charity, and I should have been one of the doers of good".

معانی کلمات آیه

  • اصدق: در اصل اتصدق است تاء به صاد عوض شده و در آن ادغام گرديده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

و از آنچه روزى شما كرده‌ايم انفاق كنيد پيش از آنكه مرگ به سراغ هر يك از شما آيد، پس (در آستانه رفتن) گويد: پروردگارا چرا (مرگ) مرا تا مدتى اندك به تأخير نيانداختى تا صدقه (و زكات) دهم و از صالحان گردم.

وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»

و هرگز خداوند مرگ كسى را كه اجلش فرارسيده، به تأخير نمى‌اندازد و خداوند به آنچه عمل مى‌كنيد آگاه است.

نکته ها

در آيه هفتم، منافقان مى‌گفتند: به ياران پيامبر كمك نكنيد تا دور او را خلوت كنند. شايد اين آيه براى خنثى كردن طرح آنان، به مؤمنان مى‌گويد: شما كه ايمان داريد به مؤمنان كمك كنيد تا دور حضرت خالى نشود.

اگر انسان، مرگ و قيامت را باور كند، خيلى راحت انفاق مى‌كند. قرآن، چندين بار براى ايجاد انگيزه انفاق، مسئله معاد و قيامت را مطرح كرده است، از جمله در سوره بقره آيه 254 مى‌فرمايد: «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» از آنچه به شما داده‌ايم پيش از آن كه قيامت فرارسد كه دوستى و داد و ستد و شفاعتى در كار نيست، انفاق كنيد.

ابن عباس مى‌گويد: اين درخواستِ فرصت در لحظه مرگ، براى كسانى است كه زكات مال‌

جلد 10 - صفحه 64

خود را نداده‌اند يا مستطيع بوده، ولى حج انجام نداده‌اند. «1»

تقاضاى مهلت و بازگشت به دنيا پذيرفته نيست، نه در آستانه مرگ، كه آيه 100 سوره مؤمنون و اين آيه مى‌فرمايد و نه در قيامت كه دوزخيان مى‌گويد: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» «2»

امام باقر عليه السلام با استناد به آيه‌ «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً»، فرمود: هر سال در شب قدر تمام امور تا شب قدر بعدى، ثبت و حتمى شده و نازل مى‌شود و تغيير و تأخيرى در آن صورت نمى‌دهد. «3»

پیام ها

1- براى دعوت مردم به كار خير، بسترسازى كنيد. أَنْفِقُوا ... مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌ (فرا رسيدن مرگ و نداشتن فرصت بازگشت و التماس براى تأخير مرگ را يادآورى كنيد).

2- آنچه داريم از خداست نه از خودمان. «رَزَقْناكُمْ»

3- علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ» (با فرا رسيدن مرگ راه عمل بسته مى‌شود)

4- مرگ، بى‌خبر مى‌رسد و قابل تأخير نيست. يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌ ... لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌

5- ثروتمندانى كه در زمان حيات خود، اهل انفاق نبوده‌اند، به هنگام مرگ، تأسف بسيار خواهند خورد. رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌ ... فَأَصَّدَّقَ‌

6- نشانه شايستگى و صالح بودن، انفاق به محرومان است. «أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ»

«والحمد لله رب العالمين»

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». مؤمنون، 107.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 66

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

جلد 13 - صفحه 184

وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ‌: و انفاق كنيد در راه خدا از آنچه روزى داده‌ايم شما را؛ مراد اخراج زكات و حقوقات واجبه است. مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ‌: پيش از آنكه بيايد، أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌: به يكى از شما اسباب و علامات مرگ، فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌: پس گويد از روى تحسر و تأسف كه مشرف بر مرگ شده: پروردگارا چرا باز پس نياندازى و مهلت ندهى مرا، يعنى تأخير نكنى موت را، إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ‌: تا مدتى نزديك، يعنى زمانى اندك كه در آن اخراج حقوق توان نمود، فَأَصَّدَّقَ‌: پس در آن زمان تصدق كنم و ساير حقوقات واجبه ادا كنم، وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ‌: و باشم از شايستگان و نيكوكاران و فرمانبرداران، به سبب اين تدارك.

از ابن عباس مروى است اين آيه در حق مانعين زكات نازل شد. بعد از آن فرمود:

تصدق كنيد پيش از آنكه سلطان مرگ نازل شود. پس آن زمان، توبه قبول نباشد و هيچ عملى نفع ندهد.

و نيز از او منقول است: چه منع مى‌كند يكى از شما [را] چون مال داشته، زكات بدهد و استطاعت حج داشته، حج نمايد، پيش از آنكه مرگ به او رسد. پس از خدا طلب رجوع كند به دنيا، او را بازنگردانند. گفتند: ابن عباس، اين حال كافر است كه سؤال رجعت كند؟ فرمود: در اين باب قرآن بر شما خوانم. پس اين آيه تلاوت نمود. و از حضرت صادق عليه السّلام نيز مأثور است. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «6» هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى‌ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ «7» يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ «8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «9» وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى‌ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ «10»

وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «11»

جلد 5 صفحه 210

ترجمه‌

يكسان است براى آنها كه آمرزش طلبى براى آنها يا آمرزش نطلبى برايشان هرگز نميآمرزد خدا آنها را همانا خدا هدايت نميكند گروه متمرّدان را

آنها كسانى هستند كه ميگويند انفاق نكنيد بر آنانكه نزد پيغمبر خدايند تا متفرّق شوند و مر خدا را است خزانه‌هاى آسمانها و زمين ولى منافقان نميفهمند

ميگويند اگر بازگشتيم بمدينه هر آينه بيرون ميكند البتّه عزيزترين مردم از آن شهر ذليل‌ترين آنانرا و مر خدا را است عزّت و مر پيغمبر او را ولى منافقان نميدانند

اى كسانيكه ايمان آورديد مشغول نگرداند شما را مالهاى شما و نه فرزندانتان از ياد خدا و هر كه چنين كند پس آنگروه آنها زيانكارانند

و انفاق كنيد از آنچه روزى داديم شما را پيش از آنكه بيايد يكى از شما را مرگ پس بگويد پروردگار من چرا تأخير نينداختى مرگ مرا تا مدّت نزديكى پس صدقه دهم و باشم از شايستگان‌

و هرگز تأخير نيندازد خدا مرگ كسيرا وقتى كه بپايان رسد مدّت او و خداوند آگاه است از آنچه بجا ميآوريد.

تفسير

شأن نزول اين آيات در ضمن آيات سابقه ذكر شد خداوند به پيغمبر خود ميفرمايد آنمنافقين بواسطه كثرت معاصى و رسوخ كفر و نفاق و عداوت و شقاق در دلهاى آنها و مسدود شدن روزنه قلبشان بعالم غيب از قابليّت هدايت الهيّه ساقط شده‌اند و ديگر استغفار تو بحال آنها فائده ندارد خدا آنها را نميآمرزد و بحال كفر ميميرند و بجهنّم ميروند اينها همان كسانى هستند كه ميگويند بجماعت انصار كه در مكّه عهد نموده‌اند در حفظ و حمايت تو و پيروانت از جان و مال دريغ ننمايند انفاق ننمائيد بكسانيكه در اطراف پيغمبرند از فقرا تا از دورش متفرّق شوند بگمان آنكه روزى آنها بدست اينها است و نفهميدند كه قسمت كننده ارزاق بندگان خدا است و كليد گنج‌هاى آسمان و زمين بدست او است و بهر كس خواسته باشد ميدهد و ميگيرد ميگويند اگر برگشتيم بمدينه عزيزترين خلق ذليل‌ترين آنها را بيرون ميكند و اراده مينمايند بيرون كردن خودشان پيغمبر و پيروان او را با آنكه عزّت حقيقى و سلطنت واقعى از آن خدا و پيغمبر است و غلبه و فتح و ظفر با اهل ايمان خواهد بود چون خداوند بآنها وعده نصرت داده و او غالب و قادر

جلد 5 صفحه 211

و توانا و مقتدرى است كه هيچ قوه و قدرتى نميتواند مانع از اجراء مراد او گردد و اينها جاهل باوصاف الهى و عظمت مقام رسالت پناهى ميباشند و خطاب باهل ايمان فرموده ميفرمايد عزيزترين اشياء نزد شما كه اموال و اولاد شما است نبايد باز دارد شما را از ياد خدا كه نماز و ساير عبادات است و كسانيكه مشغول بجمع مال و سرگرم به اولاد شوند و از ياد خدا باز بمانند زيان كلّى بر آنها وارد شده چون نعيم باقى را بامر فانى فروخته‌اند پس خوب است زائد از قدر حاجت را در راه خدا صرف نمائيد چون وقتى مرگ سر وقت شما آمد و آنرا بچشم مشاهده نموديد پشيمان خواهيد شد از بخل و ترك انفاق و در دل خواهيد گفت پروردگارا مدّت كمى بما مهلت ده و باقى گذار ما را در دنيا تا از اموال خود صدقه دهيم و بحج مشرّف شويم و از معاصى توبه كنيم و از بندگان صالح تو باشيم زيرا روايت شده كه هر كس زكوة مالش را نداده باشد و مستطيع شده و بحج مشرّف نشده باشد اين تمنّى را از خدا در دم مرگ خواهد نمود و صلاح در اينجا از ائمه اطهار بحج تفسير شده ولى افسوس كه پشيمانى ديگر سودى ندارد چون اجل محتوم وقتى رسيد برنميگردد بلى اجل اگر معلّق باشد قابل تقديم و تأخير است و خداوند از تمام اعمال بندگان از خير و شرّ آگاه است و جزاى آنرا خواهد داد و ثواب قرائت اين سوره در ذيل سوره سابقه ذكر شد و الحمد للّه ربّ العالمين.

جلد 5 صفحه 212

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَنفِقُوا مِن‌ ما رَزَقناكُم‌ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يَأتِي‌َ أَحَدَكُم‌ُ المَوت‌ُ فَيَقُول‌َ رَب‌ِّ لَو لا أَخَّرتَنِي‌ إِلي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ فَأَصَّدَّق‌َ وَ أَكُن‌ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ «10»

و انفاق‌ كنيد ‌از‌ آنچه‌ ‌ما بشما روزي‌ كرديم‌ ‌از‌ پيش‌ ‌از‌ اينكه‌ بيايد ‌شما‌ ‌را‌ مرگ‌ ‌پس‌ بگويد: پروردگار ‌من‌ چرا تأخير نينداختي‌ مرا ‌تا‌ مدت‌ نزديكي‌ ‌پس‌ صدقه‌ بدهم‌

جلد 17 - صفحه 28

و بوده‌ باشم‌ ‌از‌ صالحين‌.

بعضي‌ توهم‌ كردند ‌که‌ راجع‌ بمنافقين‌ ‌است‌ بمناسبت‌ آيات‌ قبل‌، بعضي‌ گفتند راجع‌ بجميع‌ مكلفين‌ ‌است‌، و ‌ما مي‌گوييم‌: عطف‌ بآيه قبل‌ ‌است‌ و خطاب‌ بمؤمنين‌ بلكه‌ صريح‌ ‌آيه‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ‌لا‌ اقل‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌اگر‌ چه‌ احكام‌ اسلامي‌ شامل‌ سر ‌تا‌ سر اهل‌ عالم‌ ميشود و كفار و منافقين‌ و مشركين‌ و ضالين‌ همين‌ نحوي‌ ‌که‌ مكلف‌ ‌به‌ اصول‌ هستند مكلف‌ ‌به‌ فروع‌ ‌هم‌ هستند، و همين‌ نحوي‌ ‌که‌ فرداي‌ قيامت‌ عقاب‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ ‌را‌ دارند عذاب‌ ترك‌ واجبات‌ و فعل‌ محرمات‌ ‌را‌ ‌هم‌ دارند لكن‌ اينها ‌اگر‌ ‌بر‌ فرض‌ اتيان‌ بجميع‌ واجبات‌ و اعمال‌ صالحه‌ بكنند خردلي‌ نفع‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ندارد زيرا ايمان‌ شرط صحت‌ ‌کل‌ اعمال‌ ‌است‌ و بدون‌ ايمان‌ باطل‌ و عاطل‌ ‌است‌.

وَ أَنفِقُوا مِن‌ ما رَزَقناكُم‌ ظاهر ‌آيه‌ انفاقات‌ مالي‌ ‌است‌ آنهم‌ انفاقات‌ واجبه‌ ‌که‌ ‌در‌ تركش‌ عقوبت‌ دارد، و ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ عقوبت‌ ‌آنها‌ قبل‌ الموت‌ ‌که‌ حال‌ احتضار ‌است‌ و آثار و علامات‌ موت‌ ظاهر ميشود متوجه‌ ميشود مثل‌ زكاة و خمس‌ و مظالم‌ و نذور و كفارات‌ و حقوق‌ واجب‌ النفقه‌ و حفظ بيضه اسلام‌ و نجات‌ درماندگان‌ و گرفتاران‌ و حفظ نفس‌ محترمه‌ و دفع‌ ظلم‌ ظلمه‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ بسا واجب‌ ميشود، اما انفاقات‌ مستحبه‌ و ‌لو‌ تركش‌ باعث‌ محروميت‌ ‌از‌ مثوبات‌ ميشود لكن‌ استحقاق‌ عقوبت‌ ندارد و ‌غير‌ انفاقات‌ مالي‌ انفاقات‌ ديگري‌ ‌هم‌ داريم‌ مثل‌ انفاق‌ علم‌ و انفاق‌ قوي‌ و بذل‌ جهد و اشباه‌ اينها.

مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يَأتِي‌َ أَحَدَكُم‌ُ المَوت‌ُ ‌يعني‌ آثار موت‌ ظاهر شود زيرا ‌که‌ ‌اگر‌ نفس‌ موت‌ ‌باشد‌ رب‌ ارجعوني‌ ميگويد نه‌:

فَيَقُول‌َ رَب‌ِّ لَو لا أَخَّرتَنِي‌ إِلي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ ‌اينکه‌ كلمه‌ اولا: بوي‌ كفر ‌از‌ ‌او‌ ميآيد زيرا اعتراض‌ بخدا ‌است‌ ‌که‌ العياذ بيجا ‌در‌ ‌اينکه‌ حال‌ موت‌ ‌من‌ واقع‌ ميشود. و ثانيا: ‌بر‌ فرض‌ خداوند عقب‌ انداخت‌ و حال‌ محتضر سالم‌ شد و ‌از‌ مرگ‌ نجات‌ يافت‌ همان‌ ‌است‌ ‌که‌ هست‌ تغيير ‌در‌ ‌خود‌ نميدهد و ‌لو‌ مشاهده‌ عذاب‌ ‌را‌ كرده‌ ‌باشد‌ مثل‌ آنكه‌ ‌گفت‌:

(النار و ‌لا‌ العار)

و لذا ‌در‌ جواب‌ ‌او‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌در‌ روز عاشورا فرمود:

جلد 17 - صفحه 29

‌از‌الموت‌ خير ‌من‌ ركوب‌ العاري‌ و العار خير ‌من‌ دخول‌ النار

‌حتي‌ ‌اگر‌ ‌در‌ قيامت‌ و ‌در‌ جهنم‌ ‌هم‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ برگرداند بدنيا باز همان‌ ‌است‌ ‌که‌ هست‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ لَو رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنه‌ُ وَ إِنَّهُم‌ لَكاذِبُون‌َ انعام‌ آيه 28. قلب‌ ‌که‌ سياه‌ شد و ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاد ديگر هدايت‌ نميشود.

فَأَصَّدَّق‌َ ‌که‌ همان‌ صدقات‌ واجبه‌ ‌که‌ زكاة ‌باشد‌.

وَ أَكُن‌ مِن‌َ الصّالِحِين‌َ تفسير ‌شده‌ ‌در‌ اخبار ‌به‌ حج‌ ولي‌ ‌اينکه‌ بيان‌ مصداق‌ ‌است‌ ‌آيه‌ شامل‌ جميع‌ اعمال‌ صالحه‌ ميشود.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 10)- سپس به دنبال این اخطار شدید به مؤمنان، دستور انفاق در راه خدا را صادر کرده، می‌فرماید: «و از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم»؟! (و انفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یأتی احدکم الموت فیقول رب لو لا اخرتنی الی اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین).

در ذیل آیه می‌گوید: «من انفاق کنم و از صالحان شوم» این تعبیر بیانگر تأثیر عمیق انفاق در صالح بودن انسان است.

بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا می‌کنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت می‌بینند، و پرده‌های غفلت و بی‌خبری از جلو

ج5، ص195

چشمان آنها کنار می‌رود، و می‌بینند باید اموال و سرمایه‌ها را بگذارند و بروند پشیمان می‌شوند و تقاضای بازگشت به زندگی می‌کنند تا جبران کنند ولی دست ردّ بر سینه آنها گذارده می‌شود، چرا که سنّت الهی است که این راه، بازگشت ندارد!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص181

منابع