ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ: اين موصوف به اين صفات خدا كه جامع جميع صفات كماليه و منزه از كلّيّه نقايص و عيوب است پروردگار شما لا إِلهَ إِلَّا هُوَ:
نيست هيچ معبودى مستحق عبادت به غير از ذات يگانه او خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ:
خلق كننده همه چيزها است فَاعْبُدُوهُ: حكمى است مسبب از مضمون اخبار مذكوره، يعنى چون ذات حق سبحانه مستجمع اين صفات است پس او را
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 345
بپرستيد كه مستحق بندگى و ستايش او است لا غير، به جهت اتّصاف او بدين صفات مذكوره ممدوحه وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ: و او است با وجود صفات كمال، بر هر چيزى نگهبان و متولّى امور بندگان، پس توكل بر او نمائيد و همه امور به او تفويض كنيد و بوسيله عبادت او نجات را طلبيد، چه او است حافظ اعمال شما و شما را بدان مجازات خواهد داد، پس به غير او ملتجى نشويد، و به وجه تام به او توجه نمائيد. قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله من احبّ ان يكون اقوى النّاس فليتوكّل على اللّه «1» يعنى فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: هر كه مىخواهد و دوست دارد قويتر باشد از تمام مردم، پس توكل بر خدا نمايد.
اين خداى شما پروردگارتان است نيست خدائى مگر او كه آفريدگار همه چيز است پس عبادت كنيد او را و او بر همه چيز حكم فرما است.
جلد 2 صفحه 362
تفسير
اين خداوند موصوف بصفات مذكوره موجد و مربّى و مدبّر امور شما است يا اين موصوف خداوند است كه پروردگار شما است و نيست معبود بحقى جز او و او آفريننده تمام موجودات است از جواهر و اعراض پس مستحق عبادت است چون منعم است و شكر نعمت واجب است و او بر هر چيز حافظ و نگهبان و كارگذار و حكم ران است پس بايد در امور توكّل باو نمود و تفويض امر باو كرد و از او خواست اصلاح امور دنيا و آخرت را در خصال از حضرت باقر و در عيون از حضرت رضا عليهما السلام نقل نموده كه افعال بندگان مخلوق خدايند بتقدير نه تكوين و خدا خالق هر چيزى است و ما قائل بجبر و تفويض نيستيم و شرح اين داستان در ذيل آيه تلك الرّسل فضّلنا بعضهم در سوره بقره گذشت و بقدر وسع اين حقير بيان شد و تكرار نمىشود ..
ذلِكُمُ اللّهُ اينکه شئون و صفات مذكوره در آيات قبل خصيصه ذات اقدس ربوبي است که نام نامي و اسم گرامي او اللّه است که اسم است از براي ذات مقدسي که مستجمع جميع كمالات و منزه و مبراء از جميع نقائص و عيوب باشد.
ربّكم مربّي شماها است که از نيستي صرف ايجاد فرمود در مادة المواد و هر آني اطوار مختلفه و صور متشتته و البسه متجدده بقامت شما پوشانيد تا بعالم
جلد 7 - صفحه 157
انسانيت رسانيد و عقل و شعور و ادراك و فهم بشما عنايت فرمود.
لا إِلهَ إِلّا هُوَ گذشت در شرح كلمه طيّبه لا اله الا اللّه اشكالي که بعض بيخردان كردند که لا لاء نفي جنس است احتياج باسم و خبر دارد و خبر آن محذوف است يا ممكن و يا موجود بايد باشد و بر هر تقدير اشكال وارد ميشود زيرا اگر بگويي: لا اله ممكن الّا اللّه، فقط اثبات امكان وجود اللّه ميكند ولي اثبات وجود نميكند و اگر بگويي: لا اله موجود الّا اللّه، نفي امكان اله غير او را نميكند و گفتيم در جواب اينکه اشكال اينكه لا نفي حقيقت ميكند احتياج باسم و خبر ندارد مثل کان تامّه و ليس تامه ميگويي کان اللّه و لم يكن معه شيء معني حقيقة الوهيت منحصر و مختص بذات مقدس او است.
خالِقُ كُلِّ شَيءٍ کل ما يصدق عليه شيء فهو خالقه و موجده و محييه و فاعله غاية الامر افعال الهيه بر دو قسم است بعضي بدون اسباب و وسائط و معدات است و بعضي باسباب و معدات است که گفتند (ابي اللّه ان يجري الامور الّا باسبابها) و در افعال اختياريه عباد يكي از اسباب اختيار عبد است و باين جهت صحت دارد استناد فعل بعبد و موجب صحت ثواب و عقاب و تكليف ميشود و جبر لازم نميآيد و صحيح است استناد بخداوند زيرا ساير اسباب و معدات بدست قدرت او است و تفويض غلط است لذا فرمودند
(لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين.)
فَاعبُدُوهُ بحكم عقل و شرع بايد عبادت و بندگي او را نمود و غير او هر که باشد و هر چه باشد لايق پرستش نيست زيرا تمام در عبوديت مساوي هستند از ملائكه و انبياء و اولياء و من دونهم.
وَ هُوَ عَلي كُلِّ شَيءٍ وَكِيلٌ همين نحوي که جميع ممكنات در ايجاد محتاج بموجد هستند در بقاء هم محتاج بمبقي هستند خداوند همين نحوي که آنها را خلق و ايجاد فرمود بقاء و ثبات آنها هم منوط باراده و مشيئة او است (اگر نازي
در این آیه پس از ذکر خالقیت، نسبت به همه چیز و ابداع و ایجاد آسمانها و زمین و منزه بودن او از عوارض جسم و جسمانی و همسر و فرزند و احاطه علمی او به هر کار و هر چیز، چنین نتیجه می گیرد: «خداوند و پروردگار شما چنین کسی است (و چون هیچ کس دارای چنین صفات نیست) هیچ کس غیر او نیز شایسته عبودیت نخواهد بود، پروردگار اوست و آفریدگار هم اوست (بنابراین معبود هم تنها او می تواند باشد) پس او را بپرستید» (ذلِکمُ اللّهُ رَبُّکم لا إِلهَ إِلّا هُوَ خالِقُ کلِّ شَیءٍ فَاعبُدُوهُ).
و در پایان آیه برای این که هر گونه امیدی را به غیر خدا قطع کند و ریشه هر گونه شرک و بطور کلی تکیه به غیر خدا را بسوزاند، می گوید: «حافظ و نگهبان و مدبر همه چیز اوست» (وَ هُوَ عَلی کلِّ شَیءٍ وَکیلٌ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: