آیه 97 سوره مؤمنون

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۹۷ مؤمنون)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ

مشاهده آیه در سوره


<<96 آیه 97 سوره مؤمنون 98>>
سوره : سوره مؤمنون (23)
جزء : 18
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و بگو: بارالها، من از وسوسه و فریب شیاطین (انس و جن) به تو پناه می‌آورم.

و بگو: پروردگارا! از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می آورم،

و بگو: «پروردگارا، از وسوسه‌هاى شيطانها به تو پناه مى‌برم.

بگو: اى پروردگار من، از وسوسه‌هاى شيطان به تو پناه مى‌آورم.

و بگو: «پروردگارا! از وسوسه‌های شیاطین به تو پناه می‌برم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘My Lord! I seek Your protection from the promptings of devils,

And say: O my Lord! I seek refuge in Thee from the evil suggestions of the Shaitans;

And say: My Lord! I seek refuge in Thee from suggestions of the evil ones,

And say "O my Lord! I seek refuge with Thee from the suggestions of the Evil Ones.

معانی کلمات آیه

  • همزات: از جمله معانى همز، دفع و طرد است «همزه: دفعه و ضربه» همزه (بر وزن كلمه) به معنى يك دفعه طرد كردن است جمع آن همزات است و آن اين است كه شيطان انسان را به طرف گناه دفع كند و خلاصه. آن به معنى وساوس شيطانى است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ «96»

(اى پيامبر!) بدى را به بهترين روش دفع كن. (در مقام انتقام و مقابله به مثل مباش) ما به آنچه مخالفان توصيف مى‌كنند آگاه‌تريم. (مى‌دانيم كه مشركان مرا به گرفتن فرزند وشريك وتو را به سحر وجادو توصيف مى‌كنند)

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 127

وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ «97»

و بگو: پروردگارا! من از وسوسه‌هاى شيطان‌ها به تو پناه مى‌برم.

وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ «98»

و پناه مى‌برم به تو اى پروردگار! از اين كه آنان نزد من حاضر شوند.

پیام ها

1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تحت تربيت خداوند و مأمور برخورد به بهترين شيوه با بدى‌هاى دشمنان است. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»

2- بدى را مى‌توان با بدى پاسخ داد ولى اين، براى رهبر شايسته نيست. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»

3- ايمان ما به علم خداوند، عامل صبر وحلم در ماست. «نَحْنُ أَعْلَمُ»

4- پناه دادن از شئون ربوبيّت است. «رَبِّ أَعُوذُ بِكَ»

5- پيامبران نيز بايد به خدا پناه ببرند. «قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ»

6- پناه بردن به خداوند بايد مكرر و جدى باشد. (تكرار «أَعُوذُ»)

7- تنها پناهگاه مطمئن خداست. «بِكَ»

8- يكى از راه‌هاى نفوذ شيطان، اشاره‌ها و وسوسه‌هاى او نسبت به برخوردهاى بد ما با ديگران است. «هَمَزاتِ»

9- شياطين، متعدّد و وسوسه‌هاى آنان نيز گوناگون است. «هَمَزاتِ الشَّياطِينِ»

10- شيطان‌ها در انبيا نيز طمع دارند. «هَمَزاتِ الشَّياطِينِ»

11- بالاتر از وسوسه، حضور شيطان‌هاست. «أَنْ يَحْضُرُونِ»

12- حضور افراد فاسد ومفسد در جامعه، مقدّمه فساد ديگران است. «يَحْضُرُونِ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 128

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ (97)

وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ‌: و بگو پروردگارا پناه مى‌برم به تو، مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ‌: از وسوسه‌هاى شيطانها كه گمراه كننده‌اند بر خلاف آنچه امر فرمائى به آن از محاسن اخلاق كه از جمله آن دفع بدى باشد به نيكى. اين دعاى جامعى است براى دفع شرّ شياطين انسى و جنى از وسوسه و فريب دادن و گمراه نمودن از راه حق، و البته پناه بدرگاه قادر متعال و ذات بى‌زوال، موجب ايمنى و رستگارى خواهد بود.

جلد 9 - صفحه 175


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ (93) رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (94) وَ إِنَّا عَلى‌ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ (95) ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ (96) وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ (97)

وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ (98) حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100)

ترجمه‌

- بگو پروردگار من اگر مينمائى مرا البته آنچه وعده داده ميشوند

پروردگارا پس قرار مده مرا در گروه ستمكاران‌

و همانا ما بر آنكه بنمائيم تو را آنچه وعده ميدهيم آنها را هر آينه توانائيم‌

دفع كن بآنچه خوبتر است بدى را ما داناتريم بآنچه وصف ميكنند

و بگو پروردگار من پناه ميبرم بتو از وسوسه‌هاى شيطانها

و پناه ميبرم بتو پروردگار من از آنكه حاضر شوند نزد من‌

تا چون آيد يكى از آنها را مرگ گويد پروردگارا برگردانيد مرا

شايد من بكنم كار خوبى در آنچه واگذاشتم نه چنانست همانا آن سخنى است كه او گوينده آنست و از پيش آنها حائلى است تا روزى كه برانگيخته شوند.

تفسير

- خداوند متعال در اين مقام بطرز بديع و مؤثّر ديگرى كفّار را تهديد بنزول عذاب فرموده زيرا به پيغمبر خود دستور دعا داده كه عرض كند پروردگارا اگر مسلّما ارائه ميدهى بمن در آتيه نزديكى وعده عذاب خود را كه بكفّار مكّه‌

جلد 3 صفحه 654

داده بودى پروردگارا پس مرا از ميان آنها بيرون ببر چون ماء زائده در امّا و نون تأكيد در ترينّى براى افاده مسلّم بودن و تكرار رب براى تضرّع است با آنكه قبلا به پيغمبر فرموده بود تا تو در ميان آنهائى من عذاب نازل نميكنم براى آنكه بدانند آنحضرت عازم به خروج از ميان آنها است و عذاب منجز خواهد شد و اشاره شود بشدّت عذاب و رحمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه نميخواهد آنرا به بيند كه بر آنها وارد شده و گفته‌اند خداوند بعد از ايندعا وسائل هجرت آنحضرت را از مكه بمدينه فراهم فرمود و آنها در جنگ بدر معذب بعذاب الهى شدند و مستفاد از چند روايت كه در اين مقام از طرق عامّه و خاصه وارد شده آنستكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سال اخير حجّش اوقاتيكه در منى تشريف داشت فرمود اى مردم بعد از من بكفر بر نگرديد و گردن يكديگر را با شمشير نزنيد و اگر چنين كنيد مرا در هنگى از لشگر خواهيد ديد كه با شمشير گردن شما را بزنند و بزنم و در اين حال متوجه بپشت سر يا طرف راست خود شد و بتعليم جبرئيل فرمود انشاء اللّه يا آنكس على بن أبي طالب عليه السّلام خواهد بود و اين آيه نازل شد و موعد آن عذاب بر حسب روايت ابان بن تغلب از امام صادق عليه السّلام وادى السلام پشت كوفه است و بنابراين ظاهرا مراد وقت رجعت آنحضرت باشد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دعا فرموده كه انتقام آنها بدست ائمه اطهار عليهم السلام جارى گردد در هر حال چون كفار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بوعده عذاب استهزاء مينمودند خداوند فرموده ما قدرت داريم عذاب موعود را در زمان حيات تو بر آنها نازل كنيم ولى مصلحت در تعجيل آن نيست چون بايد مردمان صالحى از نسل آنها بوجود آيند بهتر آنستكه تو با آنها مدارا و مماشات نمائى و بوسيله بهترى كه عفو و اغماض و خوبى در مقابل بدى است از بدى رفتار و گفتار آنها دفاع نمائى و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه الّتى احسن تقيّه است و نيز فرموده ما بهتر ميدانيم كه آنها چه نسبتهاى ناروائى بتو ميدهند و هر وقت باشد بجزاى اعمالشان خواهيم رسانيد و چون بى‌صبرى و هيجان غضب براى انتقام در وقتى كه صلاح نباشد ناشى از وساوس شياطين انسى و جنّى است به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت و غيرها چون اصل همزسيخ زدن‌

جلد 3 صفحه 655

زير پهلوى حيوان است براى مطيع نمودن آن و در وسوسه شيطان براى مطيع نمودن بنى آدم استعمال ميشود و پس از اين دستور رجوع فرموده بمفاد ما يصفون در آيات سابقه باين بيان كه هرزه‌گوئى و ياوه سرائى آنها نسبت به پيغمبر و خدا باقى است تا دم مرگ كه با كمال حسرت و ندامت هر يك از آنها خواهند گفت پروردگارا برگردانيد مرا بدنيا شايد بتوانم كار شايسته‌ئى بكنم در دنيا كه از دستم رفته يا عمل خيرى انجام دهم در اموالم كه باقى گذاردم از خود و از قمّى ره و در بعضى روايات بمانع الزّكوة تفسير شده و خطاب بصيغه جمع را در ارجعونى براى تعظيم و از دأب عرب دانسته‌اند و گفته‌اند مخاطب خداوند است و بعضى مخاطب را بعد از استغاثه از خدا بگفتن رب، ملائكه قرار داده‌اند و بنظر حقير خطاب بخداوند است با ملاحظه مأموريّت ملائكه در اجراء امر و در هر حال تمنّاى آنها حاصل نخواهد شد چون خداوند در جواب فرموده حاشا كه بر گردد بدنيا همانا مسئلت رجوع و قول رب ارجعونى كلمه و قول بى‌فائده‌ئى است كه او ميگويد چون نه ما ميپذيريم نه او در صورت رجوع بقولش عمل خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا روز قيامت كه مبعوث و محشور گردند و بر حسب روايات عديده اهل ايمان و اطاعت در آنجا متنعّمند و اهل كفر و معصيت معذّب و ائمه اطهار عليهم السلام ميترسند از معذب بودن شيعيانشان در برزخ و الا در قيامت بشفاعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ايشان ببهشت خواهند رفت انشاء اللّه تعالى ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قُل‌ رَب‌ِّ أَعُوذُ بِك‌َ مِن‌ هَمَزات‌ِ الشَّياطِين‌ِ (97)

و بگو پروردگارا پناه‌ مي‌برم‌ بتو ‌از‌ عيوب‌ و لغزش‌هاي‌ شياطين‌، ‌در‌ باب‌ قلوب‌ اخباري‌ داريم‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ قلب‌ دو باب‌ ‌است‌، يكي‌ رو ‌به‌ ملائكه‌ داخل‌ مي‌ شوند و بنده‌ ‌را‌ بخيال‌ كارهاي‌ خوب‌ مي‌اندازند ‌که‌ الهام‌ ملكي‌ تعبير مي‌كنند، و يكي‌ رو ‌به‌ شياطين‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ خيال‌ كارهاي‌ بد مي‌اندازد و تعبير ‌به‌ وسوسه شياطين‌ مي‌كنند و قلوب‌ مطهره‌ معصومين‌ ‌از‌ انبياء و ائمه‌ و ساير معصومين‌ ‌از‌ قسمت‌ دوم‌ محفوظ ‌است‌ و شيطان‌ راه‌ ندارد و خيال‌ سويي‌ ‌در‌ قلوب‌ ‌آنها‌ خطور نمي‌كند و مفاد ‌اينکه‌ آيه شريفه‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ شياطين‌ جني‌ و انسي‌ ‌در‌ مقام‌ اضلال‌ بنده‌گان‌ و اضرار بحضرت‌ رسالت‌ بودند.

حضرت‌ ‌از‌ خداوند تقاضا كند ‌که‌ ‌از‌ شر ‌آنها‌ محفوظ ماند و مؤمنين‌ ‌را‌ ‌هم‌ حفظ فرمايد و شيطان‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ مسلط نكند، چنانچه‌ خطاب‌ ‌به‌ شيطان‌ فرمود:

جلد 13 - صفحه 465

(إِن‌َّ عِبادِي‌ لَيس‌َ لَك‌َ عَلَيهِم‌ سُلطان‌ٌ إِلّا مَن‌ِ اتَّبَعَك‌َ مِن‌َ الغاوِين‌َ) حجر آيه 42 (إِنَّه‌ُ لَيس‌َ لَه‌ُ سُلطان‌ٌ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَلي‌ رَبِّهِم‌ يَتَوَكَّلُون‌َ) نحل‌ آيه 101.

و لكن‌ حفظ ‌آنها‌ و اعطاء مقام‌ عصمت‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ ‌است‌، لذا بايد پناه‌ باو برد ‌که‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 97)- ولی در عین حال باز هم خودت را به خدا بسپار «و بگو:

پروردگارا! من از وسوسه‌های شیاطین به تو پناه می‌برم» (وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص151

منابع