آیه 54 سوره قصص
<<53 | آیه 54 سوره قصص | 55>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
اینان را دو بار پاداش نیکو دهند، زیرا صبر و ثبات (در دین خود و اسلام هر دو) ورزیدند و بدی را به نیکی دفع میکنند و از آنچه روزی آنها کردیم انفاق میکنند.
اینان به علت صبری که [بر ایمان و عمل به قرآن] کردند و بدی [مردم] را با نیکی و خوبی خود دفع می کنند و از آنچه به آنان روزی کرده ایم، انفاق می نمایند، دو بار پاداششان می دهند.
آنانند كه به [پاس] آنكه صبر كردند و [براى آنكه] بدى را با نيكى دفع مىنمايند و از آنچه روزىشان دادهايم انفاق مىكنند، دو بار پاداش خواهند يافت.
اينان به سبب صبرى كه كردهاند دو بار پاداش داده شوند. اينان بدى را به نيكى مىزدايند و نيز از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند.
آنها کسانی هستند که بخاطر شکیباییشان، اجر و پادششان را دو بار دریافت میدارند؛ و بوسیله نیکیها بدیها را دفع میکنند؛ و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق مینمایند؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- يدرءون: درأ: دفع كردن. «يدرءون»: دفع مىكنند.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 51 تا 55:
«شیخ طوسى» گویند: قتاده گوید: این آیات درباره عبدالله بن سلام و تمیم الدّارى و جارود العبدى و سلمان فارسى نازل گردیده، هنگامى که مسلمان شده بودند. دیگرى گوید: این آیات درباره چهل نفر از اهل انجیل نازل شده که قبل از بعثت رسول خدا اسلام آورده بودند که سى و دو نفر آنها از اهل حبشه بوده که هنگامى که جعفر بن ابىطالب وارد حبشه شده بود، اسلام خود را آشکار ساختند و هشت نفر آنها از اهل شام که عبارت بودند از: بحیرا، ابرهة، اشرف، عامر، ایمن، ادریس، نافع و از مملکت مزبور آمده بودند.
قتاده گوید: خداوند به آنان دو بار اجر داده، یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب اول (انجیل) و یکبار به خاطر ایمان آوردن به کتاب ثانى (قرآن).[۲][۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ «53»
و زمانى كه (قرآن) بر آنان تلاوت شود، گويند: ما به آن ايمان آورديم، همانا آن، حقّى است از طرف پروردگار ما (و) ما پيش از اين (نيز) اهلتسليم بودهايم.
أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «54»
آنان به خاطر صبرشان، دو برابر پاداش داده مىشوند. و (آنانند كه) بدىها را با نيكى دفع مىكنند و از آنچه روزى آنان كردهايم (به ديگران) انفاق مىنمايند.
پیام ها
1- طالبان حقّ، به دنبال حقّ هستند و توجّهى به اينكه چه كسى، از چه نژادى و با چه زبانى آن را مىگويد ندارند. إِذا يُتْلى ... قالُوا آمَنَّا ( «يُتْلى» به صورت مجهول، يعنى گوينده مطرح نيست.)
2- اگر روح پاك باشد، با شنيدن حقّ ايمان مىآورد. يُتْلى ... آمَنَّا (به عكس، اگر زمينه فراهم نباشد، با تلاوت پيوسته هم اميدى به ايمان نيست.)
جلد 7 - صفحه 72
3- ايمانى ارزش دارد كه بر اساس معرفت و شناخت حقّ باشد. «آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ»
4- شرايط وزمينههاى افراد، در دريافت الطاف الهى متفاوتند. «يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا»
5- پذيرش حقّ، نيازمند صبر در مقابل انواع انتقادها ومشكلات است. قالُوا آمَنَّا ... يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ ... بِما صَبَرُوا
6- گذشت از بدىهاى ديگران و انفاق به آنان در صورتى ارزش دارد كه خصلت و خوى انسان باشد. «يَدْرَؤُنَ- يُنْفِقُونَ» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.
آرى، مؤمنانى مورد ستايشاند كه داراى پشتكار، گذشت و اهلبخشش باشند.)
7- اگر بدانيم كه رزق از طرف خداست، انفاق براى ما آسان مىشود. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
8- مورد انفاق تنها مال نيست، از علم، توان و آبرو نيز مىتوان انفاق كرد. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (54)
أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ: آن گروه داده مىشوند مزد ايشان دو مرتبه، بِما صَبَرُوا: به سبب آنكه صبر كردند بر ايمان به كتاب انجيل و بر ايمان به قرآن قبل از نزول آن، و بر ايمان به آن بعد از نزول آن، يا بر دين خود، يا بر اذيت كفار و تحمل مشاق.
وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ: 1- و دفع مىكنند به كلمه نيكو كه توحيد
جلد 10 - صفحه 156
است كلمه بد را كه شرك است. 2- دفع مىكنند به معروف، منكر را. 3- دفع مىكنند به طاعت، معصيت را. 4- دفع مىكنند به كلام نيكو، كلام قبيح را كه از كفار مىشنوند. 5- دفع مىكنند به حلم خود جهل جاهل را. 6- در منهج- از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه فرمود: باز مىدارند به مدارات با مردمان، اذيت آنها را از نفس خود «1». 7- در كافى- از حضرت صادق عليه السّلام: مراد از حسنه، تقيه، و مراد از سيئه، اذاعت است «2». بنابراين معنى آنكه تقيه مىكنند و امرى كه برخلاف اعداء باشد بجا نمىآورند.
تبصره: فرق است ما بين «دفع» و «رفع»، زيرا دفع برطرف كردن امر غير ثابت باشد، و رفع برطرف نمودن امر ثابت است چنانكه حديث (رفع عن امّتى تسعة) احكام و آثار امور نه گانه از امت من برداشته شده «3» و مراد «درء» در آيه شريفه دفع است نه رفع، چنانكه فرمودند: «ادرءوا الحدود بالشّبهات» يعنى به شبهه نگذاريد حد واقع شود «4»، پس مراد آيه شريفه «دفع نمودن به حسنه سيئه را» فعل حسنات و ترك سيئات است؛ نه فعل هر دو و محو نمودن آثار سيئات به حسنات بعد از آن، چنانكه قول بعضى است، و شاهد آوردهاند فرمايش حضرت نبوى راى كه: اتبع الحسنة بالسّيّئة تمحوها، حديث صحيح و در محل خود جارى است كه شخصى هر دو را نموده و حسنه او محو كننده سيّئه او باشد «5»، نه در آيه شريفه كه «يَدْرَؤُنَ» به معنى «يدفعون» استعمال شده و روايت قمى از حضرت صادق عليه السّلام در تفسير
«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 112 (چ اسلاميه 1346 ش)
«2» اصول كافى عربى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب التقية، ص 217، روايت اول.
«3» بحار الانوار ج 58، ص 341، روايت 14 بنقل از خصال ص 45 و بحار ج 5، ص 303 روايت 14 بنقل از توحيد صدوق ص 364 و خصال. و نيز تحف العقول، ص 35 و ص 50.
«4» وسائل الشيعة، ج 18، ص 336 روايت 4 به نقل از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و ص 339 روايت 11 به نقل از امير المؤمنين على عليه السّلام. و عوالى اللئالى، ج 1، ص 236، از فصل 9، حديث 147، با ذكر مدارك شيعه و سنى.
«5» در بحار الانوار، ج 71 ص 242 روايت 2 بنقل از تفسير قمى از پيامبر اكرم (ص) خطاب به حضرت على (ع) چنين روايت شده: «فاذا عملت سيئة فاتبعها بحسنة تمحها» و در تفسير عيّاشى ج 2، ص 319، روايت 179، از امام باقر عليه السّلام نقل شده: «عليك بالحسنة بين السيئتين تمحوهما».
جلد 10 - صفحه 157
آيه شريفه مؤيد اين معنى است كه فرمود:
نحن صبّر و شيعتنا اصبر منّا و ذلك انّا صبرنا على ما نعلم و هم صبروا على ما لا يعلمون و قال قوله: وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ اى: يدفعون سيّئة من اساء اليهم بحسناتهم.
ما صبر مىكنيم و شيعيان ما بيشتر صبر مىكنند، زيرا ما دانسته صبر كنيم، و ايشان ندانسته صبر مىكنند. و فرمود دفع مىكنند سيئات كسى را كه به ايشان بدى مىكند به حسنات خودشان «1».
ايضا در بعضى از تفاسير نقل شده كه بعد از ايمان جماعت مذكوره از نصارى، يهود طعن مىزدند بر ايشان، و آنها به نرمى جواب مىدادند؛ حق تعالى در وصف ايشان فرمود كه دفع مىكنند به نيكوئى، سخن كفار و گفتار سفها را.
صفت ديگر آنها آنكه: وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ: و از آنچه دادهايم ايشان را خرج مىكنند در راه ما كه وجوه برّيّه است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (51) الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ (52) وَ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ قالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ (53) أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (54) وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ (55)
ترجمه
و بتحقيق پى در پى آورديم براى آنان گفتار را باشد كه آنان پند گيرند
آنانكه داديم بايشان كتابرا پيش از آن ايشان بآن ايمان ميآورند
و چون خوانده شود بر ايشان گويند ايمان آورديم به آن كه آن حق است از پروردگار ما همانا ما بوديم پيش از آن منقادان
آنگروه داده شوند مزدشانرا دو بار بسبب آنكه صبر كردند و دفع ميكنند بسبب خوبى بدى را و از آنچه روزى داديم ايشانرا انفاق ميكنند
و چون شنوند سخن بيهوده را روى گردانند از آن و گويند براى ما است كردارهاى ما و براى شما است كردارهاتان سلام بر شما نمىخواهيم نادانانرا.
تفسير
خداوند متعال براى تذكّر و تنبّه و ارشاد عباد آيات قرآن مجيد را بتعاقب و تدريج لدى الاقتضاء نازل فرمود و متّصل نمود دعوت را به حجّت و امر و نهى را بوعد و وعيد و موعظه و نصيحت را بموجبات تنبّه و عبرت براى تذكّر و اعتبار آنان و با اينهمه مراعات حسن نظم و ترتيب در انزال قرآن از طرف خداوند منّان قلوب مشركين مكّه بايمان معطوف نشد ولى از اهل كتاب آنانكه در كتب سماوى اوصاف پيغمبر خاتم و احوالش را يافته بودند قبل از بعثت او و نزول كتابش باو و قرآن ايمان مىآوردند و چون پيغمبر خاتم يا بعضى از اهل ايمان مانند جعفر بن أبي طالب عليه السّلام آيات قرآن را براى ايشان تلاوت مينمودند ميگفتند ايمان آورديم بآن و تصديق نموديم كه آن حقّ است و از جانب خدا نازل شده و ما از پيش مؤمن بمحمّد صلى اللّه عليه و اله و قرآن و مسلمان بوده و هستيم مانند سلمان فارسى و عبد اللّه سلام و كسانيكه در حبشه بتلاوت قرآن جعفر طيّار باين
جلد 4 صفحه 197
افتخار نائل شدند و با آنحضرت بمدينه هجرت نمودند اينجماعت دو مرتبه اجر بردند يكى اجر بر ايمان قبلى و صبر بر تقيّه از كفّار و كتمان امر قلبى از ترس ايذاء و آزار و ديگر اجر بر ايمان رسمى و آشكار بعد از رفع تسلّط آنها بفضل پروردگار و اين اشخاص دفع ميكنند بحسن سلوك و مداراى با كفار بدى و شرّ آنها را از خودشان و از آنچه خداوند بايشان كرم فرموده در راه خير صرف مينمايند و چون گفتار ناهنجار و سخن بيهوده و طعن در عقيده و عمل خودشان را از كفّار بشنوند اعتنا نكنند و از جواب آن صرف نظر نمايند و بگويند عقائد و اعمال ما نفع و ضررش براى ما است بشما ربطى ندارد و عقايد و اعمال شما براى خودتان است و مربوط بما نيست از طرف ما بشما آزارى نميرسد خدا حافظ ما طالب معاشرت با مردم نادان نيستيم و از آنها كنارهگيرى نمايند و اين سلام را سلام توديع گويند كه بجاى خدا حافظ است در كافى از امام كاظم عليه السّلام و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده هر يك بعبارتى كه از آن استفاده ميشود مراد از توصيل قول وصل نمودن امام بامام و نصب هر يك بعد از ديگرى است و مستفاد از بعضى روايات مفسّره اين آيات از امام صادق عليه السّلام آنستكه مراد از موصوفين بصفات مذكوره در كلام الهى ائمه اطهار و شيعيان اخيار ايشانند كه با داشتن ايمان كامل صبر نمودند بر تقيّه از مخالفين و مأجور شدند باجر آن بعد از اجر ايمان و تلافى نمودند بديهاى مردم را بايشان بخوبى نمودن بآنها و مستفاد از حديث نبوى آنستكه اگر از كسى سيّئه و گناهى صادر شود و بعدا ثوابى نمايد و حسنهئى بجا آورد آن سيّئه را محومى نمايد و معلوم است مراد بيان مصداق و توسعه مدلول است نه انحصار معنى بآن ذوات مقدّسه و نفوس شريفه و اللّه اعلم.
جلد 4 صفحه 198
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أُولئِكَ يُؤتَونَ أَجرَهُم مَرَّتَينِ بِما صَبَرُوا وَ يَدرَؤُنَ بِالحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ (54)
اينها كساني هستند که خداوند اجر آنها را ميدهد دو مرتبه بسبب آنكه صبر كردند و دفع نمودند سيئه و بديها را بحسنه و خوبيها و از آن چه بآنها روزي داديم اينها انفاق كردند.
أُولئِكَ يُؤتَونَ أَجرَهُم مَرَّتَينِ بِما صَبَرُوا يك مره صبر در حفظ دين خود قبل از بعثت با اينکه تقلبات يهود در شرك و كفر و فساد از بعد از موسي تا قبل البعثت و يك مرتبه بعد از بعثت ايمان آوردند و از ساير يهود كناره گرفتند و صبر بخصوص در امر دين اجر بدون حساب دارد چنانچه ميفرمايد إِنَّما يُوَفَّي الصّابِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ (زمر آيه 10).
وَ يَدرَؤُنَ بِالحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ هر سيئهاي که از كفار بآنها ميرسيد در مقابلش اينها بحسنه تلافي ميكردند در مقابل ظلمهاي آنها اينها احسان ميكردند در ناملايمات صبر ميكردند در جهل ورزي آنها حلم و بردباري داشتند در مقابل منكرات معروفات بجا ميآوردند در مقابل كفر ايمان ميآوردند در مقابل ضلالت هدايت را اختيار ميكردند و بالجمله در مقابل هر بدي خوبي ميكردند.
وَ مِمّا رَزَقناهُم يُنفِقُونَ چه انفاق مالي و چه انفاق بدني بذل و احسان آنها در جريان بود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 54)- سپس قرآن به پاداش عظیم این گروه تقلید شکن و حق طلب پرداخته چنین میگوید: «آنها کسانی هستند که اجر و پاداششان را به خاطر صبر و شکیبائیشان دو بار دریافت میدارند»! (أُولئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا).
یک بار به خاطر ایمان به کتاب آسمانی خودشان که به راستی نسبت به آن وفادار و پایبند بودند، و یک بار هم به خاطر ایمان آوردن به پیامبر اسلام، پیامبر موعودی که کتب پیشین از او خبر داده بود.
سپس به یک رشته از اعمال صالح آنها که هر یک از دیگری ارزندهتر است اشاره میکند این اعمال عبارتند از «دفع سیئات به وسیله حسنات» «انفاق از نعمتهای الهی» و «بر خورد بزرگوارانه با جاهلان» که به انضمام «صبر و شکیبایی» که در جمله قبل آمد، چهار صفت ممتاز میشود.
نخست میگوید: «آنها به وسیله نیکیها، بدیها را دفع میکنند» (وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ).
دیگر این که: «از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند» (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ).
نه تنها از اموال و ثروتشان که از علم و دانش و نیروی فکری و جسمی و وجاهت اجتماعیشان که همه مواهب و روزیهای الهی است در راه نیازمندان میبخشد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 57
- ↑ صاحب مجمع البیان از میان اهل شام که به پیامبر ایمان آورده بودند، تمیم را اضافه نموده است.
- ↑ طبرى و طبرانى در تفاسیر خود از رفاعة القرظى روایت نموده اند که آیه 51 درباره ده نفر نازل شده که من یکى از آنها مى باشم و نیز طبرى از على بن رفاعة نقل نماید که ده طائفه از اهل کتاب که از آن جمله رفاعة بوده به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ایمان آورده بودند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و آیه 52 درباره آنها نازل شده است، چنان که در آیه 28 سوره حدید نیز نظیر این شأن و نزول موجود است.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.