آیه 47 سوره صافات
<<46 | آیه 47 سوره صافات | 48>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
نه در آن میخمار و دردسری و نه مستی و مدهوشی است.
نه در آن مایه فساد [جسم و عقل] است، و نه از آن مست و بیهوش میشوند،
نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به بدمستى [و فرسودگى] مىافتند!
نه عقل از آن تباهى گيرد و نه نوشنده مست شود.
شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است و نه از آن مست میشوند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- غول: سر درد. طبرسى فرموده: فسادى است كه بر شىء عارض شود، اهل لغت آن را سر درد، مستى، مشقّت و غيره گفتهاند.
- ينزفون: نزف: خارج شدن و خارج كردن. انزاف نيز به هر دو معني آيد، به شخص مست نزيف گويند كه عقلش مسلوب شده است.منظور از آن در آيه مست و مسلوب العقل شدن است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ «45» بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ «46»
و از نهر جارى (جامى از شراب) بر آنان مىگردانند شرابى سفيد رنگ و لذّتبخش براى نوشندگان.
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ «47»
(شرابى كه) نه مايهى فساد عقل است و نه آنان از نوشيدن آن مست مىشوند.
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ «48» كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ «49»
و نزدشان همسرانى است درشت چشم كه چشم از غير فرو بندند. گويى (از شدّت سفيدى) تخم مرغانى هستند پوشيده و پنهان.
نکته ها
«قدح» ظرف خالى است كه هرگاه پر شود به آن «كأس» گويند و گاهى كلمه كأس گفته مىشود ولى مراد شراب است نه ظرف آن.
كلمه «مَعِينٍ» به آب زلالى گفته مىشود كه جارى باشد.
«غَوْلٌ» به معناى فساد پنهانى است. «يُنْزَفُونَ» به معناى محو شدن تدريجى عقل است.
«طرف» به معناى پلك چشم است و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» كنايه از آن است كه همسران بهشتى نسبت به ديگران چشم خود را فرو مىنشانند و يا با چشم نيمه باز كه جاذبه خاصى دارد نگاه مىكنند و شايد مراد آن باشد كه زنان بهشتى به قدرى زيبا هستند كه چشم شوهر را تنها در اختيار خود مىگيرند، يعنى در اثر زيبايى، شوهرانشان تنها به آنان چشم دوختهاند.
كلمه «عِينٌ» جمع «عيناء» به معناى چشمان درشت و زيبا و مشكى است.
كلمه «بَيْضٌ» جمع «بيضه» به معناى تخم شتر مرغ است كه رنگ آن سفيد و درخشنده و
جلد 8 - صفحه 30
كمى متمايل به زردى است كه حيوان آن را زير پر خود مىپوشاند تا غبارآلود نشود. عرب، زنان زيبا را به آن تشبيه مىكند. «1»
پیام ها
1- لذّتهاى جسمى مربوط به شكم و شهوت، در قيامت نيز خواهد بود. «فَواكِهُ، بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ، قاصِراتُ الطَّرْفِ»
2- كاميابى در بهشت محدود به جهت خاصّى نيست، بلكه نعمتها از هر سو گرد بهشتيان چرخانده مىشود. «يُطافُ»
3- رنگ سفيد از رنگهاى بهشتى است كه نشانهى روشنى، زيبايى، بهداشت و رنگى دلنواز است. «بَيْضاءَ، بَيْضٌ»
4- لذّتهاى بهشتى، بدون عوارض پنهانى و آشكار است. شراب بهشتى لذيذ است، امّا مستى و ديگر عوارضِ شراب دنيوى را ندارد. لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ لا فِيها غَوْلٌ ...
5- چشم از غير دوختن، از ويژگىهاى زنان بهشتى است. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»
6- زنان بهشتى، هم زيبا و دلربا هستند، هم پاك و عفيف و پوشيده. «عِينٌ، بَيْضٌ مَكْنُونٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47)
لا فِيها غَوْلٌ: نيست در آن شراب فسادى و آفتى كه بر خمر دنيا مترتب است مانند ستر عقل و هذيان و عربده و صداع و وجع بطن و قى و غير آن، وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ: نيستند بهشتيان كه از خوردن آن شراب مست شوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ (41) فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ (42) فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (43) عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ (44) يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ (45)
بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ (46) لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ (47) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ (48) كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ (49) فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ (50)
ترجمه
آنگروه براى ايشانست روزى معلوم
ميوههائى و آنان گرامى داشتگانند
در بهشتهاى پر نعمت
بر تختهائى رو بروى يكديگر
بگردش درآورده ميشود برايشان جامى از مشروب جارى
روشن كه خوشگوار است براى نوشندگان
نه در آن فسادى است و نه ايشان از آن مست ميشوند
و نزد ايشان است زنان فروهشته چشم سياه ديدگان
گويا آنها تخم مرغ پوشيده شده بپوستند
پس روى آورند بعضيشان بر بعضى با آنكه از يكديگر ميپرسند.
تفسير
بيان احوال بندگان مخلصين خدا است كه در آيه سابقه ذكر شد و آنكه از براى ايشان رزق معيّن معلومى است كه بايد بدون زحمت هر وقت بخواهند نزد آنها حاضر شود و آن ميوههاى گوناگون بهشتى است كه واجد هر صفت مطلوب و فاقد هر عيبى از عيوب است علاوه بر آنچه طلب نمايند كه بپاس احترام و براى اكرام ايشان بايد حاضر گردد نزدشان در باغهائى كه جز نعمت در آنها چيزى نيست لذا باغهاى نعمت خوانده شده در كافى امام باقر عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده در تفسير اولئك لهم رزق معلوم كه خدّام بهشت ميدانند آنرا پس مىآورند نزد اولياء خدا پيش از آنكه بخواهند از آنها آنرا و امّا فواكه و هم مكرمون براى آنستكه مايل بچيزى نشوند در بهشت مگر آنكه باحترام ايشان
جلد 4 صفحه 431
حاضر كرده شود نزدشان در حاليكه بر تختهاى خودشان در مقابل يكديگر تكيه نموده و از ديدار دوستان خودشان لذّت ميبرند و جوانهاى زيباى بهشتى جام شراب طهور را در مجلسشان بگردش درآورند و اوصاف آن شراب از اين قرار است كه از چشمهاى كه در بهشت جارى ميشود بيرون مىآيد و رنگش از شير سفيدتر و شفّاف و روشن است و رقيق و مصفّا و لطيف نورانى است و از بس لذيذ و خوشگوار است بايد گفت عين لذّت است براى نوشنده آن و در آن هيچ غائله و فسادى و ضرر و دردى نيست و طعم بدى از تلخى و تندى و گسى و غيرها ندارد و نه اهل بهشت از آشاميدن آن بمستى دچار شوند و در برابر ايشانند حوريانى كه از شدّت حيا چشم بزير اندازند و جز بمرد مؤمن خود نظر ننمايند و ديدگانشان درشت و سياهى آن غالب بر سفيدى است و در لطافت بدن و رنگ آن و نرمى و تازگى مانند تخم مرغ پخته پوست كنده يا تخم مرغ تازه از شكم مرغ بيرون آمدهاند و اين معنى از كأنّهنّ بيض مكنون بنظر حقير رسيده ولى مفسّرين آنرا بتخم شتر مرغ كه در زير بال خود معمولا جاى ميدهد آنرا و محفوظ ميماند از غبار تفسير فرمودهاند و گفتهاند رنگ آن سفيد مشوب بمختصر زردى است و اين بهترين رنگهاى بدن انسان است لذا خداوند رنگ بدن حور العين را تشبيه بآن فرموده و در حاليكه ذكر شد كه بر تختها در برابر يكديگر نشستهاند با هم مشغول بصحبت ميشوند در معارف الهيّه و حوادث واقعه در دنيا و آنچه بر آنها گذشته از بدو خوب و احوالپرسى كامل مينمايند و هر يك شمهاى از حال خود را بيان مينمايد چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى و ينزفون بكسر زاء نيز قرائت شده است و قمّى ره فرموده يعنى منع نميشوند از آن.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُطافُ عَلَيهِم بِكَأسٍ مِن مَعِينٍ (45) بَيضاءَ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ (46) لا فِيها غَولٌ وَ لا هُم عَنها يُنزَفُونَ (47)
دور ميزنند بر آنها غلمان و خدام بهشتي با ليوان از چشمههاي بسيار روشن لذتآور براي شرب كنندهگان نيست در آن مشروب فسادي و ضرر و وجعي و نيستند شرب كنندهگان از آنها مست و لا يعقل شدن و بيهوش و خواب شدن.
چند نوع مشروب در بهشت هست چهار نهر در هر قصري جاريست که ميفرمايد مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ المُتَّقُونَ فِيها أَنهارٌ مِن ماءٍ غَيرِ آسِنٍ وَ أَنهارٌ مِن لَبَنٍ لَم يَتَغَيَّر طَعمُهُ وَ أَنهارٌ مِن خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ وَ أَنهارٌ مِن عَسَلٍ مُصَفًّي محمّد
جلد 15 - صفحه 150
(ص) آيه 16 و 17 بعلاوه نهر كوثر که خداوند بپيغمبر داده و ساقي آن را امير المؤمنين قرار داده.
يُطافُ عَلَيهِم طوافون خدمتگذاران بهشت هستند از ملائكه و غلمان که ميفرمايد يَتَنازَعُونَ فِيها كَأساً لا لَغوٌ فِيها وَ لا تَأثِيمٌ وَ يَطُوفُ عَلَيهِم غِلمانٌ لَهُم كَأَنَّهُم لُؤلُؤٌ مَكنُونٌ طور آيه 23 و 24.
بِكَأسٍ ليوان و ظرف بهشتي است.
مِن مَعِينٍ معين همان خمر است که فرمود لذه للشاربين.
بَيضاءَ از شدة صفاء و زلال در آن كأسها سفيد و روشن مينمايد.
لَذَّةٍ لِلشّارِبِينَ تمام نعم بهشت لذت دارد لكن اينکه شَراباً طَهُوراً است که در سوره مباركه دهر ميفرمايد إِنَّ الأَبرارَ يَشرَبُونَ مِن كَأسٍ كانَ مِزاجُها- كافُوراً و ميفرمايد وَ يُطافُ عَلَيهِم بِآنِيَةٍ مِن فِضَّةٍ وَ أَكوابٍ كانَت قَوارِيرَا و نيز ميفرمايد وَ يُسقَونَ فِيها كَأساً كانَ مِزاجُها زَنجَبِيلًا عَيناً فِيها تُسَمّي سَلسَبِيلًا وَ يَطُوفُ عَلَيهِم وِلدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيتَهُم حَسِبتَهُم لُؤلُؤاً مَنثُوراً و ميفرمايد وَ سَقاهُم رَبُّهُم شَراباً طَهُوراً که لذت او الذّ لذائذ است.
لا فِيها غَولٌ غول پيشامد سوئيست از صداع و وجع بطن و رأس و امثال اينها که در اينکه خمرهاي دنيويست.
وَ لا هُم عَنها يُنزَفُونَ نزف ذهاب عقل و مستي و بيهودگي گفتن و رفتن شعور و ادراك است که در مسكرات است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 47)- از آنجا که نام شراب و پیمانه و مانند اینها ممکن است مفاهیم دیگری در اذهان تداعی کند بلافاصله در این آیه با ذکر جمله کوتاه و گویائی همه این مفاهیم را از ذهن شنوندگان میشوید و میگوید: «شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است، و نه از آن مست میشوند» (لا فِیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ).
و جز هوشیاری و نشاط و لذت روحانی چیزی در آن نیست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص141-142
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم