آیه 30 سوره محمد

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۳۰ محمد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ ۚ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ

مشاهده آیه در سوره


<<29 آیه 30 سوره محمد 31>>
سوره : سوره محمد (47)
جزء : 26
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

اگر ما می‌خواستیم حقیقت آنها را (به وحی) بر تو آشکار می‌ساختیم تا به باطن آنها از سیمای ظاهرشان پی برده و در طیّ سخن کاملا آنها را بشناسی. و (ای منافقان و ای مؤمنان) خدا به همه کارهای شما آگاه است.

و اگر بخواهیم یقیناً آنان را به تو نشان می دهیم تا آنان را از روی نشانه هایشان بشناسی، و بی تردید آنان را از شیوه سخن گفتن خواهی شناخت؛ و خدا کارهای شما را می داند.

و اگر بخواهيم، قطعاً آنان را به تو مى‌نمايانيم، در نتيجه ايشان را به سيماى [حقيقى‌]شان مى‌شناسى و از آهنگ سخن به [حال‌] آنان پى خواهى برد؛ و خداست كه كارهاى شما را مى‌داند.

اگر بخواهيم، آنها را به تو مى‌نمايانيم و تو آنها را به سيمايشان يا از شيوه سخنشان خواهى شناخت، و خدا از اعمالتان آگاه است.

و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان می‌دهیم تا آنان را با قیافه‌هایشان بشناسی، هر چند می‌توانی آنها را از طرز سخنانشان بشناسی؛ و خداوند اعمال شما را می‌داند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

If We wish, We will show them to you so that you recognize them by their mark. Yet you will recognize them by their tone of speech, and Allah knows your deeds.

And if We please We would have made you know them so that you would certainly have recognized them by their marks and most certainly you can recognize them by the intent of (their) speech; and Allah knows your deeds.

And if We would, We could show them unto thee (Muhammad) so that thou shouldst know them surely by their marks. And thou shalt know them by the burden of their talk. And Allah knoweth your deeds.

Had We so wiled, We could have shown them up to thee, and thou shouldst have known them by their marks: but surely thou wilt know them by the tone of their speech! And Allah knows all that ye do.

معانی کلمات آیه

  • لحن: آهنگ و طرز لحن دو جور است يكى بر گرداندن كلام از قاعده و غلط ادا كردن، دوم مطلب را با كنايه و تعريض و فحوى ادا كردن.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ «29»

آيا كسانى كه در دل‌هايشان بيمارى (نفاق و كفر) است، پنداشته‌اند كه خداوند هيچ وقت كينه‌ها و حسادتشان را آشكار نخواهد كرد؟

وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ «30»

و اگر بخواهيم آنان را به تو مى‌نمايانيم، آنگاه ايشان را به سيمايشان مى‌شناسى و در شيوه و آهنگ كلامشان نيز آنان را خواهى شناخت و خداوند (ظاهر و باطن) كارهايتان را مى‌داند.

نکته ها

«ضغن» به معناى كينه شديد است.

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: هر كس چيزى را به راز در دل نگه دارد، در لابلاى سخنان و

جلد 9 - صفحه 95

در چهره‌اش نمايان مى‌شود. «1»

هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در غدير خم، حضرت على عليه السلام را به جانشينى خود منصوب كرد، بعضى گفتند: محمّد در بالا بردن بازوى پسر عمويش (از تعصّب فاميلى و فاميل مدارى) كوتاهى نمى‌كند. آنگاه اين آيات نازل شد. «2»

پیام ها

1- سوء استفاده از ستّاريت خداوند عملى منافقانه و بيمار دلى است. «أَمْ حَسِبَ»

2- رسوايى گنهكاران مخصوص قيامت نيست، بلكه در دنيا نيز امكان رسوائى هست. أَمْ‌ ... أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ‌

3- با افشاگرى، منافقان را رسوا و خواب خوش را از آنان بگيريم. وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ‌ ...

4- حسادت و كينه، از عوامل بروز بيمارى نفاق و دورويى است. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‌ ... أَضْغانَهُمْ‌

5- خلق و خوى درونى انسان، در قيافه و چهره تأثير گذار است و سيماى انسان تا حدود زيادى بيانگر سيرت اوست. «فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ»

6- نه فقط اصل سخن، بلكه لحن سخن نيز بايد مؤدّبانه باشد. بى‌ادبى منافقان در سخن گفتن، نفاق درونى آنان را آشكار مى‌سازد. «لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ (30)

وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ‌: و اگر خواهيم هر آينه بنمائيم به تو ايشان را، يعنى علامات و نشانه‌ها پيدا كنيم بر ايشان، فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ‌: پس هر آينه بشناسى ايشان را به علامتى كه از ايشان ديده شود، وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ‌: و البته بشناسى ايشان را در گردانيدن سخن از صواب كه آن تعريض و توريه است.

در مناقب- ابن المغازلى شافعى از ابو سعيد خدرى: خطاى گفتار كه مظهر نفاق منافقان است، اظهار بغض و عداوت ايشان است نسبت به حضرت امير المؤمنين عليه السّلام‌ «1».

2- جابر بن عبد اللّه انصارى روايت نموده: كنّا نعرف المنافقين على عهد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ببغضهم علىّ بن أبي طالب عليه السّلام‌ «2». بوديم ما كه مى‌شناختيم زمان پيغمبر خدا منافقان را به دشمنى ايشان با على بن ابى طالب عليه السّلام.

3- از عبادة بن صامت روايت است كه: (كنا نبلوا اولاد نابحب على بن أبي طالب عليه السّلام فاذا راينا احدهم لا يحبه علمنا انه لغير رشده) «3»: يعنى بوديم ما مى‌آزموديم فرزندان خود را به دوستى على ابن ابى طالب عليه السّلام، و چون‌

«1» شواهد التنزيل حاكم حسكانى، ج 2 ص 179، و مناقب ابن مغازلى (اسلاميه 1394 ق) ص 315، شماره 359.

«2» مجمع البيان (چ 1403 ق- قم) ج 5 ص 106. و در قرب الاسناد ص 14 نيز نقل شده: ما كنّا نعرف المنافقين فى زمان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله الّا ببغضهم عليّا عليه السّلام.

«3» مجمع البيان (چ 1403 ق- قم) ج 5 ص 106. و در قرب الاسناد ص 14 نيز نقل شده: ما كنّا نعرف المنافقين فى زمان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله الّا ببغضهم عليّا عليه السّلام.

جلد 12 - صفحه 129

مى‌ديديم يكى از ايشان دوست نمى‌داشت او را، مى‌دانستيم كه او بر غير رشد است، يعنى حلال زاده نيست.

و مصدق قول مذكور است اينكه حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: يا علىّ ما يحبّك الّا مؤمن تقىّ و ما يبغضك الّا منافق شقىّ‌ «1»: يا على دوست ندارد تو را مگر مؤمن پرهيزكار، و دشمن ندارد تو را مگر منافق شقى.

از انس بن مالك منقول است كه بعضى غزوات نه نفر از منافقان شبى خواب رفتند، صبح كه برخاستند بر پيشانى هر كدام نوشته بود هذا منافق، و به اين نشانه آنها را شناختند «2».

در كشاف از انس نقل نموده كه بعد از نزول اين آيه هيچ منافقى نبود مگر آنكه حضرت او را به سيما و لحن قول شناختى‌ «3».

وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ‌: و خدا مى‌داند كردارهاى ظاهر و باطن شما را، و همه را فراخور خود جزا و سزا خواهد داد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26» فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27» ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ «29» وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ (30)

ترجمه‌

اين بسبب آنست كه آنها گفتند بآنانكه ناخوش داشتند آنچه را فرو فرستاد خدا بزودى فرمان بريم شما را در بعضى از امور و خدا ميداند راز پنهان نمودن آنها را

پس چگونه باشد وقتى كه بميرانندشان ملائكه با آنكه ميزنند رويهاشان و پشتهاشان را

اين بسبب آنست كه آنها پيروى كردند آنچه را كه بخشم آورد خدا را و ناخوش داشتند خوشنوديش را پس باطل كرد او كارهاشانرا

آيا پنداشتند آنانكه در دلهاشان مرض است كه هرگز بيرون نخواهد آورد خدا كينه‌هاشانرا

و اگر ميخواستيم هر آينه نشان داده بوديم بتو آنها را پس هر آينه شناخته بودى آنها را بعلامات مخصوصشان و هر آينه ميشناسى البته آنها را از طرز گفتار و خدا ميداند كارهاى شما را.

تفسير

خداوند متعال جهت ارتداد اشخاص مذكوره در آيات سابقه را گوشزد فرموده كه اين براى آنستكه بكسانيكه از احكام اسلام كراهت داشتند مانند يهود محرمانه ميگفتند چيزى نميگذرد كه اين اساس برچيده و پيغمبر اسلام مغلوب ميشود و ما با شما در بعضى از امور لازمه موافقت خواهيم نمود ولى خداوند از اسرار آنها آگاه است يا از گفتگوى سرّى آنان باخبر است چون اسرار بصيغه جمع نيز قرائت شده و با اسرار كه مصدر است تفاوت مهمّى در معناى مراد ندارد و لذا

جلد 5 صفحه 13

مصادر معمولا جمع بسته نميشود و مستفاد از روايات متعدده معتبره از ائمه اطهار عليهم السلام آنستكه اين آيات در شأن خلفاء جور و اتباع آنها از بنى اميّه و غيرها نازل شده كه با هم تبانى داشتند نگذارند بعد از پيغمبر (ص) امر خلافت در امير المؤمنين (ع) و اولاد طاهرين او مستقرّ گردد و بايشان خمس واجب خودشان را ادا نكنند و اين گفتگو را با يكديگر مينمودند و خداوند سرّ آنها را فاش فرمود و منافات با عموم معنى كه قبلا ذكر شد ندارد و در آيات سابقه اشاره به اين معنى شد كه مراد از شيطان كيست و بنابراين مراد از ما نزّل اللّه ولايت امير المؤمنين (ع) و مراد از بعض الامر ترك آن و اداء خمس است لذا خداوند ميفرمايد پس چگونه است حال آنها و چه ميكنند وقتى كه ملائكه قبض روح آنها را نمايند در حاليكه ميزنند برويهاى آنها و پشتهاشان كه از حقّ اعراض نموده و بباطل معطوف شده و اين براى آنستكه متابعت نمودند امريرا كه موجب غضب خدا شده و كراهت داشتند خوشنودى خدا را كه در پيروى از حقّ و حقيقت است و در روايات موجب سخط بدوستى دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام و رضوان بولايت آنحضرت تفسير شده است و هيچ عمل خيرى بدون ولايت ائمه اطهار مقبول درگاه كردگار نيست پس فائده‌ئى براى صاحبش ندارد و باطل است آيا چنين تصوّر باطلى نمودند كسانيكه بمرض قلبى نفاق و حسد و عناد مبتلا هستند كه خداوند ظاهر نميفرمايد كينه‌هاى ديرينه آنها را و اگر بخواهيم ما ارائه ميدهيم بتو اى پيغمبر اشخاص آنانرا پس ميشناسى آنها را بعلامات مخصوص بهر يك از آنها ولى صلاح نيست و اكنون خودت از اشارات و كنايات و كيفيّت گفتار آنها مسلّما خواهى شناخت آنانرا و خدا عالم بتمام جزئيات امور است و از تمام اعمال بندگان آشكار باشد يا نهان با خبر است و در برابر پاداش خير و شرّ خواهد داد در مجمع از ابو سعيد خدرى نقل نموده كه لحن القول دشمنى آنها با امير المؤمنين عليه السّلام است ما در زمان پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم منافقين را بدشمنى آنها با حضرت امير عليه السّلام ميشناختيم و اينمعنى را از جابر بن عبد اللّه انصارى نيز نقل نموده و از عبادة بن صامت روايت فرموده كه ما اولاد خودمان را معمولا آزمايش مينموديم بمحبت على بن ابى طالب عليه السّلام و چون ميديديم يكى از آنها آنحضرت را دوست ندارد

جلد 5 صفحه 14

ميدانستيم از طريق رشد و صلاح بوجود نيامده و نيز نقل نموده كه بعد از اين آيه تمام منافقين شناخته شدند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَو نَشاءُ لَأَرَيناكَهُم‌ فَلَعَرَفتَهُم‌ بِسِيماهُم‌ وَ لَتَعرِفَنَّهُم‌ فِي‌ لَحن‌ِ القَول‌ِ وَ اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ أَعمالَكُم‌ (30)

و ‌اگر‌ ‌ما بخواهيم‌ ‌هر‌ آينه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بتو نشان‌ ميدهيم‌ و ‌هر‌ آينه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بتو ميشناسانيم‌ بسيماي‌ ‌آنها‌ و ‌هر‌ آينه‌ ميشناسانيم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ لحن‌ قول‌ ‌آنها‌ و خداوند ميداند اعمال‌ ‌شما‌ ‌را‌.

وَ لَو نَشاءُ لَأَرَيناكَهُم‌ چنانچه‌ ‌در‌ ليله عقبه‌ ‌که‌ ميخواستند شتر حضرت‌ ‌را‌ رم‌ دهند ‌آن‌ چهارده‌ نفر ‌که‌ نوري‌ ظاهر شد ‌حتي‌ حذيفه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مشاهده‌ كرد، و ‌در‌ موارد ديگر ‌حتي‌ ‌در‌ رفتن‌ ابي‌ بكر بجاي‌ پيغمبر ‌براي‌ نماز ‌حتي‌ حين‌ رحلت‌ و گفتن‌: ‌ان‌ الرجل‌ ليهجر.

جلد 16 - صفحه 188

فَلَعَرَفتَهُم‌ بِسِيماهُم‌ ‌که‌ ‌در‌ انسان‌ ‌در‌ وجه‌ ‌او‌ نور ايمان‌ و ظلمت‌ كفر و نفاق‌ ‌حتي‌ نور عيادت‌ و ظلمت‌ معاصي‌ ظاهر ‌است‌ و كساني‌ ‌که‌ اهل‌ بصيرت‌ هستند مشاهده‌ ميكنند و فرداي‌ قيامت‌ ‌هم‌ ‌در‌ حق‌ مؤمنين‌ ميفرمايد: يَوم‌َ تَرَي‌ المُؤمِنِين‌َ وَ المُؤمِنات‌ِ يَسعي‌ نُورُهُم‌ بَين‌َ أَيدِيهِم‌ وَ بِأَيمانِهِم‌ ... الايه‌ حديد. ‌آيه‌ 12. و ‌در‌ حق‌ كفار ميفرمايد و كساني‌ ‌که‌ تكذيب‌ آيات‌ كردند: وَ يَوم‌َ القِيامَةِ تَرَي‌ الَّذِين‌َ كَذَبُوا عَلَي‌ اللّه‌ِ وُجُوهُهُم‌ مُسوَدَّةٌ زمر، ‌آيه‌ 61.

وَ لَتَعرِفَنَّهُم‌ فِي‌ لَحن‌ِ القَول‌ِ علاوه‌ ‌بر‌ معرفت‌ ‌از‌ سيما كلمات‌ و گفتار ‌آنها‌ ‌هم‌ نشان‌ ميدهد باطن‌ ‌آنها‌ ‌را‌.

وَ اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ أَعمالَكُم‌ ‌هر‌ چه‌ مخفيانه‌ عمل‌ كنيد ‌از‌ ‌خدا‌ مستور نيست‌ و ‌او‌ ميداند خوب‌ و بد اعمال‌ ‌شما‌ ‌را‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 30)- لذا در آیه شریفه می‌افزاید: «و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان می‌دهیم، تا آنها را با قیافه‌هایشان بشناسی»! (وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ).

در چهره‌های آنها علامتی می‌گذاریم که با مشاهده آن علامت از نفاقشان آگاه شوی، و به رأی العین آنها را ببینی.

سپس می‌افزاید: «هر چند می‌توانی آنها را از طرز سخنانشان بشناسی» (وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ).

یعنی این منافقان بیمار دل را از کنایه‌ها و نیشها و تعبیرات موذیانه و منافقانه‌شان می‌توان شناخت.

در حدیث معروفی از «ابو سعید خدری» نقل شده است که می‌گوید: «منظور از لحن القول بغض علیّ بن ابی طالب علیه السّلام است، و ما منافقان را در عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و اله از طریق عداوت با علی علیه السّلام می‌شناختیم.»

امروز هم شناختن منافقان از لحن قول و موضع گیریهای خلافشان در مسائل

ج4، ص459

مهم اجتماعی، و مخصوصا در بحرانها یا جنگها کار مشکلی نیست و با کمی دقت از گفتار و رفتارشان شناسائی می‌شوند.

در پایان آیه می‌افزاید: «خداوند اعمال همه شما را می‌داند» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمالَکُمْ).

هم اعمال مخفی و آشکار مؤمنان، و هم اعمال منافقان را، به فرض که بتوانند چهره اصلی خود را از مردم پنهان دارند آیا از خدا که در ظاهر و باطن و خلوت و جلوت با آنهاست می‌توانند مکتوم دارند؟!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص199

منابع