آیه 144 سوره انعام
<<143 | آیه 144 سوره انعام | 145>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و نیز از جنس شتر دو صنف (نر و ماده) و از جنس گاو دو صنف (آفرید و حلال نمود). به آنها بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچهای که در شکم مادههاست کدام را حرام کرده است؟ مگر شما حاضر بودید که خدا بر این حرمت به شما توصیه نموده؟ کیست ستمکارتر از آن کس که به خدا دروغ بست تا به جهل خود مردم را گمراه کند؟! البته خدا ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
و از شتر یک نر و یک ماده و از گاو یک نر و یک ماده [را آفرید] بگو: آیا خدا نرینه شتر و گاو یا ماده هر دو را یا آنچه را که رحم آن دو ماده دربرگرفته حرام کرده؟ یا زمانی که خدا شما را به این [حرام ساختگی] سفارش کرد، حاضر بودید، پس ستمکارتر از کسی که به خدا دروغ بندد تا مردم را از روی نادانی و جهالت گمراه کند، کیست؟! مسلماً خدا گروه ستمکاران را هدایت نمی کند.
و از شتر دو، و از گاو دو. بگو: «آيا [خدا] نرها[ى آنها] را حرام كرده يا مادهها را؟ يا آنچه را كه رحم آن دو ماده در بر گرفته است؟» آيا وقتى خداوند شما را به اين [تحريم] سفارش كرد حاضر بوديد؟ پس كيست ستمكارتر از آنكس كه بر خدا دروغ بندد، تا از روى نادانى، مردم را گمراه كند؟ آرى، خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمىكند.
و از شتر نر و ماده و از گاو نر و ماده، بگو: آيا آن دو نر را حرام كرده است يا آن دو ماده را يا آنچه را كه در شكم مادگان است؟ آيا آن هنگام كه خدا چنين فرمان مىداد شما آنجا بوديد؟ پس چه كسى ستمكارتر از آن كسى است كه به خدا دروغ مىبندد تا از روى بىخبرى مردم را گمراه كند؟ هر آينه خدا ستمكاران را هدايت نمىكند.
و از شتر یک جفت، و از گاو هم یک جفت (برای شما آفرید)؛ بگو: «کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها یا مادهها را؟ یا آنچه را شکم مادهها دربرگرفته؟ یا هنگامی که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، تا مردم را از روی جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمیکند»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الإِبِلِ»: شتران. از لفظ خود دارای مفرد نیست. «الْبَقَرِ»: گاو. اسم جنس است و یکی از آن را (بقرة) میگویند. این واژه شامل گاو میش نیز میگردد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «143»
(خداوند براى شما حلال كرده است) هشت زوج از حيوانات را. از گوسفند دو زوج (نر و ماده) و از بز، دو زوج (به كسانى كه از پيش خود، بعضى چهارپايان را تحريم مىكنند) بگو: آيا خداوند نرهاى آنها را حرام كرده يا مادههاى آنها را يا آنچه را شكم آنها در برگرفته است؟ اگر راست مىگوييد از روى علم و دانش به من خبر دهيد.
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «144»
جلد 2 - صفحه 570
و از شتر دو زوج (نر و ماده) و از گاو دو زوج (نر و ماده) را (براى شما حلال كرده است) بگو: آيا خداوند نرهاى اين دو را حرام كرده يا مادهها را يا آنچه را كه شكم آن دو در برگرفته است؟ يا مگر شما شاهد و حاضر بودهايد كه خداوند به حرمت اين گوشتها به شما سفارش كرده است؟! پس كيست ستمكارتر از كسى كه به خداوند، دروغ بندد تا مردم را از روى نادانى گمراه سازد؟ قطعاً خداوند، گروه ستمكار را هدايت نمىكند.
نکته ها
كلمهى «زوج» هم به مجموع نر و ماده گفته مىشود و هم به هر يك از نر و ماده به تنهايى. در اين آيه به هر كدام به تنهايى گفته شده و مراد از هشت جفت، هشت عدد است، چهار نر و چهار ماده كه چهار تا در آيهى 143 و چهار تا در آيهى 144 بيان شده است. در آيهى 45 سورهى نجم نيز كلمهى «زوج» در يك فرد بكار رفته است، نه در دو تا. «خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى»
در آيه 6 سورهى زمر، خلقت هشت نر و مادهى حيوانات در كنار خلقت انسان بيان شده است. «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ، ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ»
احتمال دارد كه ترتيب نام بردن از حيوانات چهارگانه، اشاره به برترى آنها در مصرف باشد. (گوسفند، بز، شتر و گاو)
در بعضى روايات، «ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» به 16 فرد تفسير شده كه اين چهار حيوان هر كدام دو نوع يكى نر يكى ماده و هر كدام اهلى و وحشى دارد. امام هادى عليه السلام فرمود: گاوميش از نوع گاو وحشى است. «1»
پیام ها
1- در فتوا يا عقيده به حلال و حرام چيزى، علم لازم است. «نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ»
«1». تفسير برهان، ج 1، ص 558.
جلد 2 - صفحه 571
2- حلال بودن نيازى به دليل ندارد زيرا اصل در خوردنىها حِلّيّت است بلكه حرام بودن دليل لازم دارد. قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ ... نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ
3- افترا بر خدا، بزرگترين ظلم است. «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
4- دروغ بستن به خدا، مايهى گمراه ساختن مردم است. «لِيُضِلَّ النَّاسَ»
5- افترا، انسان را از هدايتپذيرى خارج مىكند. «لا يَهْدِي»
6- باورها و عقائد يا بايد بر اساس علم و عقل باشد كه در آيهى قبل خوانديم، «نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ» و يا بر اساس شرع. «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (144)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 393
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ: و آفريد از شتر دو زوج را نر و ماده وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ:
و از گاو نيز بهمين منوال دو زوج را قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به ايشان، آيا حرام گردانيده خدا دو نر از شتر و گاو را أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ: يا هر دو ماده ايشان را أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ: يا حرام ساخته آن را كه فرا گرفته رحمهاى هر دو ماده. حاصل كلام انكار است از آنكه حق تعالى حرام فرموده باشد اجناس اربعه مذكوره را از ذكور و اناث. يا آنچه حاملند؛ و اين رد است بر مشركان كه يكبار تحريم ذكور مىنمودند، و يكبار تحريم اناث، و در مرتبه سوم تحريم اولاد آنها به زعم آنكه خدا حرام فرموده. و نيز بر سبيل انكار و رد فرمايد أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا: آيا بوديد حاضر و شاهد وقتى خدا امر فرمود به تحريم، چه شما به هيچ پيغمبرى ايمان نياوريد. پس طريق ديگرى نيست بر اثبات اين مدعا، مگر به مشاهده و عيان، و آن هم شما را ممكن نيست. پس در دعوى خود كاذب و مفترى هستيد. در منهج «1»- عوف بن مالك خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله عرض كرد: آنچه پدران ما حرام نموده بودند حلال كردى. حضرت فرمود: تحريم آباء شما موجب حرمت نمىشود. عوف گفت: خدا حرام نموده؛ اين آيه شريفه نازل شد، و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود « «2»»: ازواج ثمانيه را خدا براى انتفاع و خوردن آفريده، پس اينكه بعضى را مثل بحيره و صايبه و حام حرام كرديد، اگر تحريم، بسبب ذكوريت است، بايد تمام ذكور انعام حرام باشد، و همچنين در انوثيت به اعتبار آن كلا حرامند، چه در رحم يا خارج، ابن مالك ساكت شد. حضرت فرمود:
چرا سخن نگوئى؟ گفت: تو سخن بگوى تا من بشنوم. حضرت اين آيه تلاوت فرمود فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً: پس كيست ظالمتر از آنكه افترا
(1 و 2) منهج الصادقين، ج 3 ص 461.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 394
كند بر خدا دروغ را، يعنى از روى كذب نسبت دهد بر او تحليل و تحريم اشياء را لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ: تا گمراه كند مردم را بدون علم. مراد اكابر آنها است كه قرار امر به دست آنها بود إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ: بدرستى كه خداوند تعالى هدايت نفرمايد بر وجه قهر و اجبار گروه كفار را كه متدين به دين باطلند، يعنى چون حق تعالى طريق حق را بسبب ارسال رسل، و انزال كتب به ايشان نمود با حجج بينه و معجزات ظاهره، و آنها به سوء اختيار كفر را بر ايمان و باطل را بر حق و ضلالت را بر هدايت اختيار نمودند، لذا تخليه و تخذيل آنها فرمود و ايشان را در ضلالت و غوايت بازگذاشت تا مهتدى نشدند، يا آنكه حق تعالى در آخرت، آنها را راه بهشت ننمايد، زيرا مستحق عذاب اليم و عقاب عظيم هستند بسبب كفر و ضلالت، و چون كفار اين آيه را شنيدند گفتند:
هرگاه همه انعام حلال باشد، پس حرام كدام است؟ اين آيه آمد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (144)
ترجمه
و از شتر دو و از گاو دو بگو آيا آندو نر را حرام كرد يا آندو ماده را يا آنچه را مشتمل باشد بر آن رحمهاى آندو ماده يا بوديد حاضران چون وصيّت نمود شما را خدا باين پس كيست ستمكارتر از آنكه بست بر خدا دروغ را تا گمراه كند مردم را بدون دانش بدرستيكه خدا هدايت ننمايد گروه ستمكاران را
تفسير
چهار جفت ديگر از شتر دو جفت نر و ماده عرابى و بختى و از گاو دو جفت نر و ماده اهلى و وحشى و بعضى گفتهاند مراد از اثنين كه در اين دو آيه چهار مرتبه ذكر شده است نر و ماده هر صنفى است و فيض ره اين قول را صواب ندانسته است بملاحظه بعضى از روايات آتيه و بنابر اين مراد از جفت يكى از دو حيوان است كه با هم جنس خود جفت شده است و اين اطلاق شايع است چنانچه هر يك از زن و شوهر را جفت ديگرى ميخوانند و بنابر بيان اول مراد از زوج مجموع آن دو است كه غالبا در فارسى از جفت اينمعنى اراده ميشود در هر حال علاوه بر استفهام انكارى سابق پيغمبر اكرم مأمور شد كه
جلد 2 صفحه 391
بطور انكار سؤال ديگرى از اهل بدع بفرمايد باين تقريب كه شما با آنكه منكر رسالتيد آيا حاضر بوديد نزد خدا و شنيديد وصيّت و حكم الهى را بر تحريم اينها و چون آنها نميتوانند چنين ادعائى را بنمايند معلوم ميشود كه افترا بستند بخدا و كسيكه افترا بندد بخدا و نسبت دهد حكمى را باو بدروغ براى گمراه نمودن مردم يا نتيجه عمل او گمراهى مردم شود بسبب جهالت و نادانى بعاقبت اين امر شنيع ظالمترين خلق است چون ظلم بخويش و خلق و خالق نموده است و علت تفصيل در سؤال اول كه در اين آيه و آيه سابقه ذكر شده است آنستكه آنها گاهى نرهاى انعام و گاهى مادههاى آنها را حرام مينمودند و گاهى بچههاى انعام را چه نر باشند چه ماده و علت عجز آنها از جواب سؤال دوم آنستكه با انكار رسالت طريقى جز حضور و استماع حكم الهى نيست و آنها مدّعى اين مقام نبودند و اين جمعا هشت جفت ميشود از انعام كه خداوند حلال فرمود است آنها را و خداوند راهنمائى نمىنمايد ظالمان را بهيچ خيرى و آنها را بخودشان واگذار ميفرمايد و قمى ره فرموده است اين هشت جفت حيواناتى هستند كه خداوند آنها را حلال فرموده از انعام و بيان فرموده كه از گوسفند دو يعنى اهلى و كوهى و از بزد و يعنى اهلى و كوهى و از گاو دو يعنى اهلى و كوهى و از شتر دو يعنى بخاتى و عراب و در كافى از حضرت صادق ع نقل نموده كه حضرت نوح با خود هشت جفت از انعام را در كشتى قرار داد و آن هشت جفتى است كه خداوند حلال نموده است در اين آيه از گوسفند دو جفت يك جفت گوسفند اهلى كه انسان آنرا تربيت ميكند و جفت ديگر گوسفند وحشى كوهى كه صيد آن حلال است و از بز دو جفت يك جفت بز مأنوس بانسانى و جفت ديگر آهوان بيابانى و از شتر دو جفت بخاتى و عراب و از گاو دو جفت مأنوس بانسان و وحشى بيابان و هر پرنده حلال گوشتى هم وحشى و اهلى دارد و در فقيه از آنحضرت روايتى نقل نموده كه دلالت دارد بر آنكه در منى بايد اهلى از گوسفند و بز و گاو و شتر عراب را ذبح نمود و قربانى كوهى از اينها و شتر بختى حرام است و شايد بملاحظه حرمت صيد و اصالت شتر عراب باشد چون بختى متولد از عربى و عجمى است و بخاتى نيز استعمال ميشود و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثَمانِيَةَ أَزواجٍ مِنَ الضَّأنِ اثنَينِ وَ مِنَ المَعزِ اثنَينِ قُل آلذَّكَرَينِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَينِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ نَبِّئُونِي بِعِلمٍ إِن كُنتُم صادِقِينَ (143) وَ مِنَ الإِبِلِ اثنَينِ وَ مِنَ البَقَرِ اثنَينِ قُل آلذَّكَرَينِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَينِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ أَم كُنتُم شُهَداءَ إِذ وَصّاكُمُ اللّهُ بِهذا فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النّاسَ بِغَيرِ عِلمٍ إِنَّ اللّهَ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمِينَ (144)
هشت زوج از گوسفند دو زوج و از بز دو زوج بگو آيا دو نرها را خدا حرام كرده يا دو ماده يا بچههايي که در رحم آن دو ماده است خبر دهيد مرا بدانايي اگر راست ميگوييد و از شتر دو زوج و از گاو دو زوج بگو آيا دو نر آنها را حرام كرده يا دو ماده يا آنچه در رحم دو ماده است آيا شما شاهد بوديد زماني که خدا شما را باين حكم وصيت فرموده پس كيست ظالمتر از كسي که افتراء بخدا ميزند دروغ را براي اينكه مردم را گمراه كند بدون اينكه علم داشته باشد محققا خدا هدايت نميكند قوم ستمكاران را.
ثَمانِيَةَ أَزواجٍ راجع بآيات قبل است که آيه وَ جَعَلُوا لِلّهِ مِمّا ذَرَأَ مِنَ الحَرثِ وَ الأَنعامِ نَصِيباً الاية و آيه وَ قالُوا هذِهِ أَنعامٌ وَ حَرثٌ حِجرٌ الاية و آيه وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الأَنعامِ الاية و جمله وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللّهُ که تفسير اينها گذشت و اينکه جمله دو احتمال دارد يكي آنكه مراد هشت زوج باشد که شانزده فرد است دو زوج ضأن و دو زوج معز و دو زوج ابل و دو زوج بقر، ديگر آنكه مراد هشت فرد باشد که چهار زوج است يك زوج ضأن و يك زوج معز و يك زوج ابل و يك زوج بقر و معني تغيير ميكند مِنَ الضَّأنِ اثنَينِ يك زوج يا دو زوج و همچنين وَ مِنَ المَعزِ اثنَينِ.
قل اي رسول محترم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باين كفار قريش آلذَّكَرَينِ حَرَّمَ الف
جلد 7 - صفحه 227
استفهام يعني آيا دو نر از ضأن و معز، و فاعل حرّم خداوند است يعني خداوند نرها را حرام كرده أَمِ الأُنثَيَينِ يا مادهها را أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ که بچه در رحم مادهها كدام يك از اينکه سه قسمت را حرام فرموده البته آنها جواب ميدهند بآنچه در آيات قبلي از آنها نقل شده از آنها مطالبه مدرك فرما که مفاد نَبِّئُونِي بِعِلمٍ باشد و چون مدرك علمي ندارند و احدي از انبياء همچه حكمي نكرده لذا كذب محض است إِن كُنتُم صادِقِينَ زيرا امتياز صدق و كذب باقامه دليل است و مدرك علمي.
وَ مِنَ الإِبِلِ اثنَينِ وَ مِنَ البَقَرِ اثنَينِ بدو احتمال با آنها بفرما آيا نرهاي آنها را حرام كرده يا مادههاي آنها را أَمَّا اشتَمَلَت عَلَيهِ أَرحامُ الأُنثَيَينِ چه موقع همچه حكمي صادر شده أَم كُنتُم شُهَداءَ شهادت ميدهيد إِذ وَصّاكُمُ اللّهُ بِهذا البته چون همچه دستوري از خدا صادر نشده و همچه شهادتي نميتوانيد داد بلكه افتراء محض است.
فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ هم ظلم بنفس است، كذب بر خدا از معاصي كبيره است و هم ظلم بغير که ديگران را در ضلالت مياندازد و هم ظلم بدين و شريعت که بدعت در دين گذارده كذبا تأكيد است و الّا در مفهوم افتراء كذب مأخوذ است لِيُضِلَّ النّاسَ بِغَيرِ عِلمٍ در موضوع احكام تا علم قطعي يا حجة شرعي در دست نباشد نميتوان تكلم كرد حتي مظنه در احكام شرعيه حجة نيست حتي خبري که حجيتش ثابت نشده نميتوان مدرك قرار داد و بدون حجة حرام و مورد غضب خداوند است إِنَّ اللّهَ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمِينَ ظالم چه مشرك باشد چه كافر چه مضلّ چه مبدع تماما ظالم هستند و قابل هدايت نيستند (بگذار تا بميرد در عين خودپرستي)
228
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 144)
در این آیه، چهار زوج دیگر را بیان می کند و می فرماید: «از شتر، دو زوج (نر و ماده) و از گاو هم دو زوج (نر و ماده) قرار دادیم، بگو: کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است، نرها یا ماده ها را و یا حیواناتی که در شکم شترها یا گاوهای ماده است»! (وَ مِنَ الإِبِلِ اثنَینِ وَ مِنَ البَقَرِ اثنَینِ قُل آلذَّکرَینِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَیینِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَیهِ أَرحامُ الأُنثَیینِ).
حکم به حلال بودن یا حرام بودن این حیوانات تنها به دست خداوندی است که آفریننده آنها و آفریدگار بشر و تمام جهان هستی است.
در آیه قبل تصریح شده بود که هیچ گونه دلیل علمی و عقلی برای تحریم این حیوانات در اختیار مشرکان نبود، و چون آنها ادعای نبوت و وحی نیز نداشتند، بنابراین، احتمال سوم باقی می ماند که ادعا کنند به هنگام صدور این فرمان، از پیامبران الهی، حاضر و گواه بوده اند.
لذا می فرماید: «آیا شما شاهد و گواه این مطلب بودید، هنگامی که خداوند شما را به این موضوع توصیه کرد» (أَم کنتُم شُهَداءَ إِذ وَصّاکمُ اللّهُ بِهذا).
و چون جواب این سؤال نیز منفی بوده، ثابت می شود که آنها جز تهمت و افتراء در این باره سرمایه ای نداشتند.
لذا در پایان آیه اضافه می کند: «چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می بندند تا مردم را از روی جهل گمراه سازند، مسلما خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نخواهد کرد» (فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَری عَلَی اللّهِ کذِباً لِیضِلَّ النّاسَ بِغَیرِ عِلمٍ، إِنَّ اللّهَ لا یهدِی القَومَ الظّالِمِینَ).
از آیه فوق استفاده می شود که دروغ بستن به خدا یکی از بزرگترین ستمها است، ستم به مقام مقدس پروردگار، و ستم به بندگان خدا، و ستم به خویشتن؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم